Lesson 2 Flashcards
Latitude
عرض جغرافيليى
Slight
مقدار ناچيز، كم
Longitude
طول جغرافيايى
Corpse
جسد، جنازه، مرده
Coffine
تابوت
Laid to rest
خاكسپارى كردن
Relative
خويشاوند
Conceal
پنهان كردن، مخفى كردن
Dismal
غم انگيز، افسرده كننده، دلتنگ كننده
(هوا) ابرى، گرفته
بسيار بد
Climate
آب و هوا
Mention
ذكر، اشاره
Frigid
بسيار سرد، منجمد
خشك، بى روح، غير دوستانه، سرد
Treat
رفتار كردن، مورد عمل قرار دادن
Maner
رفتار، راه، روش
Inhabit
سكونت داشتن، ساكن بودن، اقامت گزيدن
Numb
بى حس، كرخ
Stick
فرو رفتن، گير افتادن، نصب كردن
چوب، عصا
Peril
(Adj) perilous
(اسم) خطر
(صفت) مخاطره آميز، خطرناك
Native
بومى، اهلى، محلى
Recline
دراز كشيدن، لم دادن
تكيه دادن
Shriek
(فعل) جيغ كشيدن
(اسم) جيغ، فرياد
Maid
پيشخدمت مؤنث
دوشيزه يا زن جوان
Sinister
شيطانى
نادرست، شوم، نحس، بديمن
هولناك
Plot
رسم كردن
توطئه
نقشه
Frighten
به وحشت انداختن، ترساندن
Temt
وسوسه كردن، اغوا كردن، فريفتن
Wager
شرط (بندى)
Cemetery
گورستان، قبرستان، آرامگاه
Terror
وحشت، بلا، بچه شيطان
Grave
قبر، گودال
Blanket
پتو، روكش، پوشاندن
Somewhat
تا حدى، مختصرى
Shack
كلبه، خانه كوچك و سردستى ساخته شده
Janitor
دربان، سرايه دار، فراش مدرسه