jeld3 Flashcards
Afterlife
زندگی پس از مرگ، آخرت
Archaeology
باستانشناسی
Chamber
اتاق، تالار،
Corridor
راهرو
Distinct
متفاوت
Elite
نخبه، زبده، گلچین، ممتاز
Glory
جلال، افتخار، فخر، شکوه، نور، بالیدن، فخر کردن، شادمانی کردن، درخشیدن
interior
درونی، داخلی
sole
تنها، یگانه، منحصربهفرد
Surface
سطح
arise
رخ دادن
Benefactor
، نیکوکار، بانی خیر، واقف
blacksmith
آهنگر
Chimney
دودکش
compensate
، پاداش دادن
encounter
رویاروی شدن، روبهروشدن، مواجه شدن با
Humble
فروتن، متواضع
ladder
نردبان
Modest
فروتن، متواضع، کم ادعا، افتاده
Occupy
(در جایی) بودن، (وقت یا جا) گرفتن
Preach
موعظه کردن، وعظ کردن، سخنرانی مذهبی کردن، نصیحت کردن
province
استان
Sustain
ایستادگی کردن، دوام آوردن
Awkward
خجلکننده ناراحتکننده
Caretaker
سرپرست، مستحفظ، سرایدار
deceive
فریفتن، فریب دادن، گول زدن،
discourage
دلسرد کردن
hut
کلبه
Inferior
نامرغوب، پایین رتبه
Lodge
منزل، جا
Neglect
غفلت، اهمال، مسامحه، غفلت کردن
Offense
کار غیرقانونی، تخلف، جرم، بزه
Repay
تلافی
Ridiculous
مسخره، مضحک، خندهدار
shepherd
چوپان
Venture
جرئت، جسارت
wheat
گندم
Ax
تبر
bunch
خوشه، گروه،
Chore
کارهای عادی و روزمره،
Elbow
آرنج
Irritate
عصبانی کردن، برانگیختن
Kid
دست انداختن، مسخره کردن
Loose
شل، سست، لق
offend
رنجاندن، اذیت کردن
Pine
(درخت) کاج
Sled
سورتمه
Acquaint
آشنا بودن یا کردن، آگاه کردن، آشنا ساختن، مطلع کردن، شناساندن، آگاهی دادن
cemetery
گورستان، قبرستان، ارامگاه
Creature
مخلوق، جانور
curse
نفرین
Disguise
جامه مبدل پوشیدن باس مبدل
fancy
تجملی،
inhabitant
ساکن، اهل، مقیم
Nourish
قوت دادن، غذا دادن
Pirate
دزد دریایی
Riddle
معما، چیستان
rot
پوسیدن
spoil
از بین بردن، ضایع کردن، فاسد کردن
Starve
گرسنگی کشیدن، از گرسنگی مردن، قحطیزده شدن
Thrill
هیجان
wicked
بدکار، تبهکار، گناهکار، بدخو، بدجنس، بد
Bulletin
تابلو اعلانات، آگهینامه رسمی، ابلاغیه رسمی، بیانیه،
Bump
برآمدگی
Chop
ریزریز کردن، بریدن،
console
تسلی دادن، دلداری دادن، آرام کردن
Execute
اعدام کردن
Rear
عقب
Stir
هم زدن
tap
آهسته ضربه زدن، بهآرامی ضربه زدن
Tremendous
عظیم
worm
کرم
Ambitious
بلندپرواز، بلندهمت
Bark
عوعو، وغوغ کردن
Bay
خلیج کوچک
Complaint
شکایت
enthusiastic
مشتاق
Horizon
افق، خط افق
Loyal
باوفا، وفادار
Mayor
شهردار
Refuge
پناه، پناهگاه
Restore
Restore story
بازگرداندن
Rub
مالیدن
veterinarian
دامپزشک
anniversary
سالگرد
Burst
منفجر شدن
carpenter
نجار
Coal
زغالسنگ، زغال
Couch
تخت، نیمکت
Drip
چکیدن
Elegant
زیبا
Fabric
پارچه
ivory
عاج، دندان فیل
Mill
آسیاب، ماشین، کارخانه، آسیاب کردن، کنگرهدار کردن
needle
سوزن
polish
واکس زنی براق کردن
Sew
دوختن
shed
آلونک
thread
آراستن، زینت دادن
Upward
به طرف بالا
Ally
پیوستن، متحد کردن، همپیمان
Bounce
(توپ و غیره) برگشتن
Crawl
خزیدن، سینهمال رفتن
dial
شاخص، صفحه مدرج ساعت
Nod
تکان دادن سر به علامت توافق، سر تکان دادن
rival
رقیب، حریف
Sting
سوزش
Strain
کوشش، تقلا
torture
شکنجه، عذاب
Absence
فقدان، عدم، نبود، نبودن
Aloud
بلند، با صدای بلند
blad
کچل
Creep
خزیدن
imitate
تقلید کردن
Kidnap
بچهدزدی کردن
Nowhere
هیچجا
Pat
نوازش، دست زدن آهسته
Rhyme
قافیه
urgent
فوری
Wrinkle
چروک
Bloom
شکوفه
Canoe
قایق باریک و بدون بادبان و سکان
barrel
بشکه
Deliberate
عمدی، به قصد
Dissolve
حل کردن ( در مایع)
Explode
منفجر شدن، ترکیدن
Fasten
ستن، محکم کردن، چسباندن،
germ
میکروب
Rag
پارچه کهنه که باهاش زمینو پاک میکنن
Scent
رایحه، بو
Toss
بالا انداختن، پرت کردن
Bitter
(شخص، نگاه، لحن) تلخ، ناخوشایند
bullet
گلوله، گلوله تفنگ
Drift
توده بادآورده، جسم شناور