English Flashcards
Inspiring
صفت
الهام بخش
Advocate
کلمه: Advocate
نوع کلمه:
• اسم (Noun): کسی که از چیزی حمایت میکند یا مدافع یک موضوع است.
• فعل (Verb): حمایت کردن از چیزی یا کسی؛ به طور عمومی از یک ایده، سیاست یا علت دفاع کردن.
معنی به فارسی:
• به عنوان اسم: مدافع، هوادار
• به عنوان فعل: حمایت کردن، از چیزی دفاع کردن، تبلیغ کردن
توضیحات:
1. Advocate (اسم):
• به فردی اشاره دارد که به طور فعال در حمایت یا دفاع از یک موضوع، ایده یا گروه شرکت میکند.
• این فرد ممکن است در عرصههای اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی فعالیت کند تا ایده یا علت خود را به دیگران معرفی و ترویج دهد.
2. Advocate (فعل):
• به معنای بیان حمایت یا دفاع از یک موضوع یا ایده است.
• این فعل معمولاً زمانی به کار میرود که شخصی نظر یا سیاست خاصی را پشتیبانی کند و سعی کند آن را به عنوان یک راه حل یا ارزش معرفی نماید.
مثالها:
1. به عنوان اسم:
• جمله انگلیسی: He is a passionate advocate for human rights.
• ترجمه به فارسی: او یک مدافع پرشور حقوق بشر است.
2. به عنوان فعل:
• جمله انگلیسی: She advocates for environmental protection.
• ترجمه به فارسی: او از حفاظت از محیط زیست حمایت میکند.
این کلمه در متون رسمی و غیررسمی هر دو کاربرد دارد و بسته به ساختار جمله میتواند به عنوان اسم یا فعل به کار رود.
Empowerment
کلمه: Empowerment
نوع کلمه: اسم (Noun)
معنی به فارسی:
توانمندسازی
توضیحات:
“Empowerment” به معنای فراهم کردن قدرت، اختیار و توانایی برای انجام کارها یا تصمیمگیریها است. این مفهوم معمولاً در زمینههای اجتماعی، اقتصادی، یا فردی به کار میرود و به فرایندی اشاره دارد که در آن افراد یا گروهها برای کنترل بهتر بر زندگی خود، منابع و فرصتها تشویق و تجهیز میشوند.
مثال:
• جمله انگلیسی: The workshop focused on the empowerment of women in rural communities.
• ترجمه به فارسی: کارگاه بر توانمندسازی زنان در جوامع روستایی تمرکز داشت.
Forum
کلمه: Forum
نوع کلمه: اسم (Noun)
معنی به فارسی:
تالار گفتگو، مجمع، انجمن
توضیحات:
“Forum” به محیطی اشاره دارد که در آن افراد برای تبادل نظر، بحث در مورد مسائل مختلف یا ارائه ایدهها گرد هم میآیند. این واژه هم در محیطهای حضوری (مانند یک کنفرانس یا جلسه عمومی) و هم در محیطهای آنلاین (مانند وبسایتهای انجمنهای اینترنتی) به کار میرود.
مثال:
• جمله انگلیسی: The conference provided a forum for experts to discuss new research findings.
• ترجمه به فارسی: این کنفرانس یک تالار گفتگو برای متخصصان جهت بحث در مورد یافتههای جدید تحقیق فراهم کرد.
Passion
کلمه: Passion
نوع کلمه: اسم (Noun)
معنی به فارسی:
اشتیاق، علاقه شدید، شور و شوق
توضیحات:
“Passion” به احساس عمیق و شدید نسبت به چیزی یا کسی اشاره دارد. این کلمه میتواند هم به علاقه شخصی نسبت به یک فعالیت یا حرفه و هم به احساسات عاشقانه دلالت داشته باشد.
مثال:
• جمله انگلیسی: Her passion for music was evident in every performance.
• ترجمه به فارسی: اشتیاق او به موسیقی در هر اجرا به وضوح دیده میشد.
Philanthropy
کلمه: Philanthropy
نوع کلمه: اسم (Noun)
معنی به فارسی:
نیکوکاری، خیرخواهی، محبت به بشر
توضیحات:
“Philanthropy” به عمل یا تمایل به کمک به دیگران، بهویژه از طریق کمکهای مالی، اهدا یا فعالیتهای خیریه اشاره دارد. این واژه معمولاً در زمینههای اجتماعی و انسانی بهکار میرود تا فعالیتهایی که با هدف بهبود شرایط زندگی افراد نیازمند صورت میگیرد را توصیف کند.
مثال:
• جمله انگلیسی: His philanthropy has helped improve education in many underprivileged communities.
• ترجمه به فارسی: نیکوکاری او به بهبود آموزش در بسیاری از جوامع کمبرخوردار کمک کرده است.
Resilience
کلمه: Resilience
نوع کلمه: اسم (Noun)
معنی به فارسی:
تابآوری، مقاومت، انعطاف
توضیحات:
“Resilience” به توانایی فرد یا سیستم برای بازگشت به حالت عادی پس از مواجهه با مشکلات، چالشها یا ضربات زندگی اشاره دارد. این واژه نشاندهندهی قدرت مقابله و سازگاری در برابر سختیها و استرسهای محیطی است.
مثال:
• جمله انگلیسی: Her resilience in the face of adversity was truly admirable.
• ترجمه به فارسی: تابآوری او در مقابل مشکلات واقعاً قابل تحسین بود.
Collective
کلمه: Collective
نوع کلمه:
• صفت (Adjective): به معنای “گروهی” یا “اشتراکی”
• اسم (Noun): به معنای “گروه مشترک” یا “اجتماع همبسته”
معنی به فارسی:
• به عنوان صفت: گروهی، مشترک
• به عنوان اسم: جمع، گروه مشترک
توضیحات:
کلمه “collective” به مفهومی اشاره دارد که در آن افراد یا اجزای یک گروه به صورت هماهنگ و مشترک عمل میکنند. به عنوان صفت، بیانگر اقدام یا تصمیمی است که به صورت گروهی اتخاذ شده است. به عنوان اسم نیز به یک گروه یا جامعهای اشاره دارد که اعضای آن با هم همکاری میکنند.
مثالها:
• به عنوان صفت:
• جمله انگلیسی: They took collective action to solve the problem.
• ترجمه به فارسی: آنها به صورت گروهی برای حل مشکل اقدام کردند.
• به عنوان اسم:
• جمله انگلیسی: The collective decided to support the new policy.
• ترجمه به فارسی: جمع مشترک تصمیم گرفت از سیاست جدید حمایت کند.
Equitable
کلمه: Equitable
نوع کلمه: صفت (Adjective)
معنی به فارسی:
عادلانه، منصفانه
توضیحات:
کلمه “equitable” برای توصیف چیزی به کار میرود که منصفانه و بدون تبعیض است. این واژه به معنای توزیع یا برخورد منصفانه و بدون جانبداری با افراد یا منابع به کار میرود.
مثال:
• جمله انگلیسی: The organization is committed to providing equitable opportunities for all employees.
• ترجمه به فارسی: این سازمان متعهد به فراهم کردن فرصتهای عادلانه برای همه کارکنان است.
Self-worth
کلمه: Self-worth
نوع کلمه: اسم (Noun)
معنی به فارسی:
ارزش خود، ارزشمندی
توضیحات:
“Self-worth” به معنای ارزش و احترامی است که فرد برای خودش قائل است. این مفهوم به خودباوری و احساس ارزشمندی داخلی اشاره دارد که در موفقیتهای فردی، روابط اجتماعی و رشد شخصی نقش مهمی ایفا میکند.
مثال:
• جمله انگلیسی: Building your self-worth is essential for personal growth.
• ترجمه به فارسی: ساختن حس ارزشمندی در خود برای رشد فردی ضروری است.
Impact
کلمه: Impact
نوع کلمه:
• اسم (Noun): تأثیر، برخورد، اثر
• فعل (Verb): تأثیر گذاشتن، اثر داشتن
معنی به فارسی:
• به عنوان اسم: تأثیر، اثر، ضربه
• به عنوان فعل: تأثیر گذاشتن، اثر گذاشتن
توضیحات:
“Impact” به معنای اثری است که یک اتفاق، شخص یا چیز بر روی چیزی دیگر میگذارد. این تأثیر میتواند مثبت یا منفی باشد. همچنین، در برخی موارد “impact” به معنای برخورد فیزیکی و شدید نیز استفاده میشود.
مثالها:
• به عنوان اسم:
• جمله انگلیسی: The new law had a significant impact on small businesses.
• ترجمه به فارسی: قانون جدید تأثیر قابل توجهی بر کسبوکارهای کوچک داشت.
• به عنوان فعل:
• جمله انگلیسی: Climate change impacts all aspects of life.
• ترجمه به فارسی: تغییرات اقلیمی بر همه جنبههای زندگی تأثیر میگذارد.