Effective communication (language and linguistic) Flashcards
Overwhelmed
Overwhelming
غرق شده
غافلگیر کننده
Presevere(v)
Perseverance(n)
Persevering(adj)
استقامت کردن
پشتکار
Scoring
امتیاز بندی
As soon as (I arrived)
به محض اینکه ( رسیدم)
Language barrier
مانع زبانی
مشکلاتی که دو فرد با زبانهای مختلف برای صحبت کردن دارند
Fluent(v)
Fluently(adj)
Fluency(n)
سلیس
بطور سلیس
سلاست
Carry out
Doing
Hesitation
درنگ
مکث
تأمل
Native speaker
Mother language
کسی که به زبان مادری اش حرف میزند
زبان مادری
You can say that again (idiom)
صد در صد باهات موافقم
Having said that (idiom)
Despite this
باوجود اینکه
There is something to be said for (idiom)
It has some advantages
حرفی برای گفتن دارد ، مزایایی دارد
Advantages
Disadvantages
Advantageous(adj)
Disadvantageous(adj)
سود، مزایا، فواید
معایب، زیان
سودمند ، بصرفه
زیان آور
To say the least (idiom)
بدون اغراق
هرچه بگویم کم است
When all is said and done (idiom)
After everything else
Remember this
مهمتر از همه اینکه …
بعد از همه این حرفها ، درنهایت اینکه …
Needless to say (idiom)
نیازی به گفتن نیست
انتظار میرفت
Have a say (idiom)
حق اظهار نظر داشتن
That is to say
In other words
بعبارت دیگر
Nuclear power
انرژی هسته ای
Constant(n)
Constantly(adj)
میزان ثابت
به میزان ثابتی
Supply
عرضه
Devastation
Devastated
ویرانی ، خرابی
ویران
Marine life
زندگی دریایی
Incoherent(v)
Incoherence(n)
بی ربط ، نامنسجم
Urbun
شهری
Odd
Even
فرد
زوج
Correspondence
Corresponed
مکاتبات
مرتبط
Conclude(v)
Conclusion (n)
نتیجه گرفتن
نتیجه گیری
Recap
Summarise
خلاصه کردن
Recall
Remember
Clarifying(n)
Clarify(v)
توضیح دادن
روشن کردن
Intend
Protend
قصد داشتن
خواستن
تظاهر کردن
Signify
Imply
دلالت کردن بر
Stutter
لکنت زبان
Conjecture
Speculation
حدس
گمان
Connotation
مفهوم
Verbalise
کلامی
Intimate
صمیمی
Narrate
شرح کردن
روایت کردن
Propose
Proposal
Proposition
Preposition
predisposition
پیشنهاد کردن
پیشنهادی
پیشنهاد
حرف اضافه
استعداد
Recounting
Recount
بازشماری
Appreciate
قدردانی
Comprehend(v)
Comprehensive
Comprehension
درک کردن
همه جانبه ، جامع
درک مطلب
Contradicting
Contradiction
Contradict
متناقض
تناقض
تناقض دارند
Meaning
Meanings
Mean
Means (of)…
معنی، مفهوم
معانی، مفاهیم
منظور داشتن
وسیله ای از …
Sense
احساس
مفهوم
Follow
فهمیدن
Relate
بازگو کردن
Sign
نشانه
Deaf
کر
Profound
عمیق
Contribution
مشارکت
Arise (present)
Arose (past)
بوجود امدن
Species
گونه ها
Decade
دهه