Deutsch Flashcards
exzerpieren
از متن چیزی درآوردن و استفاده کردن
Die Brüstung
تارمی-نرده
Der Studiengang
رشته تحصیلی
Das Vorlesungsverzeichnis
فهرست دوره ها
Die Lehrveranstaltung
دوره آموزشی -کلاس دانشگاهی
Der Fachbereich
دانشکده
Der Auslandsaufenthalt
اقامت در خارج از کشور
Die Sprachwissenschaft
علم زبان شناسی
zurückkehren
به جایی باز گشتن
Arbeitspensum
حجم کار
richten(gerichtet)
Er richtet seine Termine nach dem Studienplan an der Uni.
درست کردن - تنظیم کردن- قضاوت کردن
anderthalb Jahren
یک ونیم سال
simulieren
شبیه سازی کردن-وانمود کردن- ظاهرسازی کردن
schlichten (geschlichtet)
جلا دادن- صیقل دادن-میانجی گری کردن- وساطت کردن
übertragen (geübertragt)
مخابره کردن- منتقل کردن-انتقال دادن- واگذار کردن
die Ergebnisse von Experimenten
نتایج آزمایشات
Das Oprahaus
خانه اپرا
Der Regisseur
کارگردان
sich einschreiben (eingeschrieben)=anmelden
ثبت نام کردن- نام نویسی کردن
befassen(befasst)
سرو کار داشتن-کارکردن- مشغول بودن
Der Kriminalrecht
قانون کیفری
Der Mediator-Die Mediatorin
میانجی
Darin lernt sie ,einen Streit unter Kollegen zu schlichten.
اونجا یاد میگیرد که در یک دعوا بین همکاران خود میانجی گری کند
Das Fernstudium
تحصیل یا آموزش از راه درو
Die Geologie
زمین شناسی
Der Studienordnung
آیین نامه مطالعه
Die Konstruktion
احداث- ساخت
Die Germanistik
آلمانی شناسی
Der Gesetzeskunde
دانش حقوقی
Die Facette
تراش - زاویه دید
Die Einrichtung
لوازم - تجهیزات -وسیله
Die Ausrichtung
جهت - تنظیم
Das Spektrum
طیف - انواع مختلف
etablieren (etabliert)
تاسیس کردن-تثبیت کردن-مستقر کردن-پایه گذاشتن- پذیرفته شدن
aufweisen
ابراز کردن-ارائه دادن-نشان دادن
verlangen(verlangt)
تقاضا کردن-خواستن-خواستارشدن
Lexikografen
فرهنگ نویسان
entlehntes Wort
کلمه قرض گرفته شده
festlegen
تعیین کردن-مشخص کردن-متعهد کردن ملزم کردن
verzeichnen (verzeichnet)
ثبت کردن- دربرگرفتن-ملاحظه کردن
Die Dominanz
تسلط-چیرگی-سیطره
Der Verband
اتحادیه و انجمن-باند و پانسمان
Komposita
ترکیب - پسوند- اسامی مرکب
vermehren (vermehrt)
افزودن-تکثیر کردن-زیاد شدن
Die Neuerung
نوآوری
erschließen
بهره برداری کردن-نتیجه گیری کردن-قابل بهره برداری کردن
Das Konzept
طرح -برنامه-نقشه-پیش نویس
Das Lexik
دانشنامه-فرهنگ نامه-لغت نامه
Der Skeptiker
آدم بدبین
Die Einbußen
زیان-ضرر-صدمه-گمشده
einbüßen
ازدست دادن-زیان دیدن
auftauchen
پدیدار شدن-پیدا شدن- به سطحآب آمدن-سرو کله یک نفر پیدا شدن
verdrängen(verdrängt)
سرکوب کردن- سعی به فراموشی کردن- کنارزدن
beitragen(beigetragen)
سهم خود را ادا کردن-کمک کردن
flektieren
صرف کردن
Die Kompetenz
لیاقت-شایستگی-صلاحیت
Das Weltbild
دیدگاه جهانی
einbeziehen (einbezogen)
دربرگرفتن-درنظرگرفتن-شامل شدن-لحاظ کردن
prägen(geprägt)
اثرگذاشتن-شکل دادن-ضرب کردن-نقش انداختن-منقوش کردن
vermitteln
آموزش دادن- فراهم کردن-تهیه کردن
Die Zoologie
جانورشناسی
ment-> Das
mus-> Der
anz-enz->Die
Der Mechanismus
عملکرد -مکانیزم-ساز وکار
Der Organismus
موجود زنده
Der Sarkasmus
طعنه طنز نیش دار
Der Raumaufteilung
چیدمان اتاق
Der Tutor
معلم -مدرس
Die Gleichstellung
برابری-تساوی-همسان سازی
Gleichstellungsbeauftragte
نماینده تساوی حقوق
Der Schriftverkehr
مکاتبات
Der Kommilitone
هم کلاسی دانشگاهی
Die Rundmail
بخشنامه
herauskommen (herausgekommen)
بیرون آمدن- در آمدن- معلوم شدن
Der Belang
اهمیت-توجه
Die Okologie
بوم شناسی
hineinwirken-dringen-durchdringen
نفوذکردن
Die Anlaufstelle
نقطه تماس
Pauken(gepaukt)
خیلی درس خواندن-خرخوانی کردن
Die Pauke
auf die Pauke hauen
نقاره-دهل-طبل
بر طبل کوبیدن
hauen(gehauen)
زدن-قطع کردن درخت- کتک زدن
bereuen (bereut)=bedauern
پشیمان بودن -متاسف بودن
Buße tun
توبه کردن
Verlangen=fordern
درخواست کردن
Die Berufsaussichten
چشم انداز شغلی
Die Sichtweisen
دیدگاه ها
Die Promotion
اخذ مدرک دکتری-تز دکتری-تبلیغ- ترویج
Fachbegriffe
مفاهیم تخصصی
Der - Ansprechpartner :
مسئول مربوطه
Verschaffen (verschafft)
تامین کردن-تدارک دیدن- تهیه کردن- میسر ساختن
Der Verweis
سرزنش-اخطار-کلمات توبیخ
Verweiswörter
کلمات مرجع
ausführlich
به تفضیل-مشروحا-دقیق-با جزئیات
demnach
بنابراین -به این دلیل
aneignen(angeeignet)
اکتساب کردن-بدست آوردن-حاصل کردن-صاحب شدن
aushandeln (ausgehandelt)
روی مسئله ای بحث کردن - چانه زدن- مذاکره کردن- گفتگو کردن
Ich würde deinen Vorschlag gerne aufgreifen
من میخوام به پیشنهاد شما بپردازم
Meines Erachtens sollte man noch berücksichtigen.
به نظر من باید در نظر گرفته شود
erachten(erachtet)
مدنظر قرار دادن-ملاحظه کردن-مورد توجه قراردادن
Das Skript
جزوه
Aufzeichnen
رسم کردن -ضبط کردن نوشتن
-کشیدن
-یادداشت کردن
-ثبت کردن خاطرات،
نوشتن زندگی نامه،
ضبط کردن مکالمات تلفنی ()