Class Zaban2 Flashcards
afraid
ترسیده،هراسان
plants
گیاهان
including
شامل شدن
sustainable
پایدار
range
دامنه
whole
کل
skyscrapers
آسمان خراش
falx
الیاف کتان
hemp
کنف
Possibility
امکان پذیری
intensive
شدید، متمرکز،مشتاقانه
concentration
جمع شدگی، مراقبت،تمرکز
accept
تایید کردن،پذیرفتن
convincing
متقاعد کننده
clever
با استعداد، زیرک، زرنگ
intelligent
باهوش،هوشمند
burns
سوزاندن
What are you up to?
چیکار داری می کنی؟
Junk
آشغال، به درد نخور
fatty
چرب
Lift weights
وزنه برداری
sweats
شیرینی
Total couch potato
معتاد به تلویزیون
No way
به هیچ وجه
Quadri plegic
فلج چهارگانه(4 اندام)
On my way
من تو راهم
terrible
وحشتناک
terrific
عالی، معرکه
approximately
تقریبا
comprehension
درک مطلب
return
بازگشت، برگرداندن
acocording
با توجه
survey
نظرسنجی
schedule
برنامه،فهرست
Tennis court
زمین تنیس
illness
بیماری
reqularly
منظم
a track
دو میدانی
A golf course
زمین گلف
Once in a blue moon
هر چند سال یکبار(اصطلاح)
competitive
رقابتی
Earn money
کسب درآمد
Have a sweet tooth
عاشق شیرینی ام
Pig out on
پرخوری عصبی
medication
دارو
How ever
با این حال،به هرحال
even
حتی
sport
ورزش
champion
قهرمان
take
برداشتن
In the past
در گذشته
Champion ship
قهرمانی
Sandy (adj)
شنی
Dusty (adj)
خاکی، گرد و غباری
Rocky (adj)
صخره ای، سخت، سنگلاخ
peak
قله، راس، نوک
rather
نسبتا
Staff(n)
کارمندان، کارکنان
all the people who work together
sightseeing
مناظر دیدنی
attractions
جاذبه ها
Souvenir
یادگاری،سوغاتی
Here you go
بفرمایید
bring
درخواست کردن
shopper
مشتری
clerk
فروشنده
irreqular
بی قاعده
looser
بزرگتر،گشادتر
Thank goodness=
خداروشکر
thank God
Boarding =
get on
سوار شدن
It’s drizzling=
نم نم باران
sprinkling
Miss the taxi/ flight/ train
از دست دادن تاکسی/پرواز/قطار
Catch the taxi/ flight/ train
به موقع رسیدن به تاکسی/ پرواز/ قطار
communication
ارتباط
stopover
توقفگاه بین راهی
immigrate
مهاجرت
express
سریع، صریح
An athletic field
رشته ورزشی
Once a while =
sometimes
(%100)Always- Almost
همیشه
(%90)usually
معمولا
(%80)normally-generally
نرمالی-به طور کلی
(%70)often-frequently
اغلب-غالبا
(%50)something
گاهی اوقات
(%30)occasionally
گاه و بی گاه
(%10)seldom
به ندرت
(%5)hardly ever-rarelly
خیلی به ندرت
(%0)never
هرگز
Sold
فروخته شده،فروش رفته
Depart
حرکت کردن ،راهی شدن
take off
در آوردن
بلند شدن و اوج گرفتن هواپیما
go through security
از امنیت عبورکردن
Gate
ورودی،دروازه
agent
نماینده،مامور
Boarding pass
کارت پرواز
Departure lounge
سالن انتظار
Direct flight
پرواز مستقیم
Non stop flight
پرواز بدون توقف
One way ticket
بلیط یک طرفه
Round trip ticket
بلیط دوطرفه