Class Zaban Flashcards
interest
علاقه
activities
فعالیت ها
entertainment
سرگرمی
phoenix
ققنوس
performance(n)
نمایش
traditional
سنتی
Local
محلی
lie down
دراز کشیدن
snorkeling
غواصی
explore
اکتشاف
Can I give you a hand?
میتونم کمکتون کنم؟
rather
نسبتا
scenic(ٰsi:nIc)
خوش منظره
bumpy
پر از دست انداز(ناهموار )
برای جاده و جاهای ناهموار استفاده می شود.
scary
ترسناک
Quite
کاملا
Spend
صرف کردن ،خرج کردن
Souvenirs
souvenirs memories of your trip are precious
سوغاتی،
یادگاری
یادگاری خاطرات سفر با شما ارزشمند است.
Went
گذشته go
exhibit
نمایشگاه
Kind of
یه جورایی،
تا حدی
over a month
بیشتر از یک ماه
Incredible
باورنکردنی
jogging
دویدن
sightseeing
تماشا کردن ،دیدن مناظر جالب
Turn up
میرسم(پیدام میشه)
gain
کسب کردن
statement
بیانیه ،مکالمه نوشته شده
awful
خیلی بد و ناخوشایند
terrible
وحشتناک
beverage
نوشیدنی
parasailing
چتربازی
pulled me
مرا کشید
exciting
هیجان انگیز
gave up
تسلیم شدن
asleep
خواب الود
though
اگر چه
claim
ادعا کردن
Journey
سفر
Narrow
باریک ،محدود
medieval
قرون وسطایی
Wandered
سرگردان شدن
Tense
ناراحت،سخت
expressions
بیان کردن
separate
جداگانه ،مجزا
clauses
بندها، پاراگراف ها
transition
منتقل کردن،انتقال دادن
Fly back
برگشتن به خانه
Wrap up story
خلاصه کردن
take it
I’ll take it
Take it easy.
گرفتن
من می خرم ،
من برمی دارم
،
آسون بگیر.
Neck
گردن
Gift wrap
کادوپیچ
Try something on
میخوای یه تن بزنی؟
Could I get it large/ small
ممکنه یه سایز بزرگتر / کوچکتر
Pantyhose
جوراب شلواری
Tights
جوراب ساپورت
Socks
جوراب
Sweaters
پلیور
Gloves
دستکش
Men’s boxers
شورت مردانه
Panties
شورت زنانه
Purses
کیف دستی زنانه
Belts
کمربند
Women’s nightgowns
لباس خواب زنانه
Bathrobes
ربدوشام
Pajamas
پیژامه
lingerie
لباس زیر زنانه
accessories
اکسسوری و تجهیزات جانبی
Athletic
ورزشی
arrives
رسیدن
condition
وضعیت،شرایط
affordable
مقرون به صرفه
Bundle
دسته ،بسته ( پول)
Discussion
صحبت کردن در مورد چیزی ( کپزدن و بحث کردن در مورد چیزی)
Here you go
بفرمایید
Clerk
فروشنده مغازه
Shopper
خریدار
Bring
Whenever she comes back from a journey, she brings a gift for her daughter
موجب شدن،
آوردن
هر موقع که از سفری بر می گردد برای دخترش هدیه می آورد.
Hosiery
لباس خانم ها
bracelet
دستبند
bangle
النگو
Sneaker
کتونی
totally
کاملا ، سرجمع
corrupted
فاسد ، خراب
Loafers
کفش کالج
Pumps
کفش پاشنه بلند
a blazer
کت بلند
a turtleneck
یقه اسکی
a windbreaker
کت بارونی کوتاه ( شمعی )
a crewneck
پلیور یقه گرد(رسمی)
Inداخل مکان ، حضور در مکان
At حول و حوش مکان، فعالیت در مکان
مثال
She is working at school.
I met my sister in school
interest
علاقمند
unscramble
رمزگشایی کردن
phrase
عبارت
Absolutely
قطعا، کاملا
a pair of
یک جفت
I envy you
من بهت حسودیم میشه
a sweatshirt
پولیور (جذب مانند)،
غیر رسمی
a polo shirt
بلوز یقه مردانه
Sweatpants
شلوار جاگر مانند
a turtleneck
پلیور یقه اسکی( رسمی)
a windbreaker
بارونی( بادگیر)
a Cardigan
ژاکت باف پشمی
a blazer
کت بلند
Loafers
کفش کالج
Pumps
کفش پاشنه بلند
Flats
کفش بدون پاشنه
running shoes
کتونی
known
شناخته شده
footwear
کفش
cave
غار
certainly
قطعا
convenient
راحت
compare
Some people compare life to a stage.
مقایسه کردن
بعضی افراد زندگی را با یک صحنهی نمایش مقایسه میکنند.
pleasure
خوشی،لذت
directory
فهرست راهنما
painful
دردناک
appropriate
مناسب بودن
strictness
سختگیرانه
Buffet(بافِ ی)
بوفه
Mystery
رمز آلود،معمایی
according
we have to discover what his plans are and act accordingly.
با توجه،
براساس
ما باید کشف کنیم که برنامه های او چیست وبر اساس آن عمل کنیم.
Flattering
جذاب ( چاپلوس طوری)
attractive
directions
جهت
separate
جداگانه ،مجزا
below
زیر
state
وضعیت ،موقعیت ،حالت
Savvy
زرنگ و دانا،
فهمیدن ،
درک کردن
Voyager
مسافر
کسی که سفرهای طولانی و اغلب خطرناک را انجام می دهد، به خصوص در دریا
info
اطلاعات
dos and don’ts
بایدها و نباید ها
attitude
نگرش
Being (n)
a live thing
بودن
Benefit
enjoy the benefits of being a member.
سود،
مزیت،
فایده رساندن
از مزایای عضویت لذت ببرید.
instead
به جای، درعوض
Giving
بخشیدن، دادن
recommend
توصیه کردن ،معرفی کردن
Forest
جنگل
experience
تجربه
Immerse
غوطه ور شدن
involves
شامل می شود
amongst
در میان
senses
حس ها ،حواس
observe
مشاهده کردن
whilst
در حالی که
useful
مفید
covered
تحت پوشش
estimated
تخمین زدن
Magnetic=
Attractive
جذاب
guess
حدس زدن
reveal
He didn’t reveal his secret.
اشکار کردن،
فاش کردن
او رازش را فاش نکرد.
Throughout
the event had repercussions throughout Europe
در سراسر،
در طول
این رویداد در سراسر اروپا بازتاب داشت.
timber
الوار،تیر چوبی
participle
She participated in this work voluntarily.
شرکت کننده ،
جزیی از
او در این کار داوطلبانه شرکت کرد.
grown
رشد کردن
man-made
ساخت بشر
arguement
argue
بحث کردن،مذاکره
compelling
his eyes were strangely compelling
قانع کننده،
مجاب کننده،
وادار کردن
چشمانش به طرز عجیبی قانع کننده بود
evidence
مدارک، شواهد
Breath deep
نفس عمیق
patients
صبور، از روی بردباری
capture
the capture of the city marks the high point of his career.
گرفتن،
اسیرکردن،
به دست آوردن
گرفتن شهر نقطه اوج کار(شغل) او است.
combat
مبارزه کردن
climate
اقلیم،آب و هوا
replace
جایگزین کردن
production
محصول، تولید
Discribe
توصیف کردن،ترسیم کردن
Such as
مانند، مثل
construction
ساخت و ساز
since
از آنجا که
invention
اختراع،ابتکار
reinforced
مسلح،
مستحکم،
تقویت شده
prove
ثابت كردن
pine
کاج،
نگرانی،
صنوبر
lay
قراردادن
crossways
چهارراه
glued
چسب
rope
طناب
cloth
پارچه
recap
مرور کردن
oak
بلوط
jogging
دویدن
Provide
We provide information for parents.
تهیه کردن ،
اماده کردن
ما اطلاعاتی را برای والدین تهیه کردیم.
plenty
مقدار زیادی
advice
توصیه
ability
توانایی
radial
شعاعی،محوری
heated pool
استخر آب گرم
exciting
هیجان انگیز، مهیج
thrilling
هیجان آور،
لذت بخش ،
نفس گیر
activities
فعالیت ها
such as
مانند
Borderless
بدون مرز
Voluntary =
داوطلبانه
unpaid work
Volunteer
داوطلب
Fly back
برگشتن به خانه
regret
پشیمانی،حسرت
valley
دره
scared
ترسیده
falling off
سقوط
accident
تصادف
Can I give you a hand?
can I help you?
Quiet (adj)=
سکوت
silent
Quite (adv)
کاملا
Fully
crowded
شلوغ
munch
ملچ و ملوچ کردن
What ever
هر چه
Force great difficaties
مواجهه با مشکلات بزرگ
appears
ظاهرشدن
attacked(اِ تَک ت)
حمله کردن
shark
کوسه
surfer(serfer)
r آخر خیلی رقیق تلفظ می شود
موج سوار حرفه ای
repeat
تکرار
Be carful
مراقبت کردن
Spend time
وقت گذراندن
Raise money
پول جمع کردن
Gives talk
صحبت کردن( سخنرانی کردن)
fear
ترس
statement
بیانیه، گفته
pronunnciation
تلفظ
Rock climbing
صخره نوردی
opinion
نظر،عقیده ،اعتقاد
vary Simple
Varies third person
_My doctor said I should vary my diet .
_varies from one person to the next.
تغییر دادن ،
متفاوت بودن،
فرق داشتن،
_دکترم گفت باید رژیمم رو تغییر بدم.
_از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
tricky
مهارتی، گول زننده
Avoid# to stay a way from someone
اجتناب کردن
Waste
ضایع کردن /اتلاف
Real bargain
معامله خوب
Hear/Heard
شنیدن
achieve(echive)=
arrive
رسیدن
Cost
Costs
هزینه میبره
هزینه اش میشه
Customary
مرسوم
expect
انتظار داشتن
expert
تخصص
respect
احترام گذاشتن
maid
تمیزکار خانم
real bargain
معامله خوب
rip-off
تو پاچه رفتن
miss out
از دست دادن
accuracy
دقیق،دقت
Laboratory
آزمایشگاه
long term
بلند مدت
gain
کسب کردن
atomic clock
ساعت اتمی
loss second
gain second
یک ثانیه عقب افتادن
یک ثانیه جلو افتادن
extreme
اگزجره
افراطی
زیادی
bit
کمی، یه ذره
find out
می فهمیم
پیدا می کنیم
implying
منظور داشتن،
اشاره بر چی داشتن
Are you implying
منظورت اینه که …
دلالت بر این دارد که…
is not your strong point
نقطه مثبت تو نیست.
Punctuality
وقت شناسی
turn up
پیدام میشه( میرسم)
then wait around for you
بعد منتظر تو بمونم
attitude
نگرش
varies
متفاوت است
value
ارزش
as you’re here on time
حالا که به موقع اینجایی(حالا که سر وقتی)
least
least expensive
کمترین
کم هزینه ترین
Count
شمردن
Balance
مانده پول
exchange
تعویض،
مبادله،
تبادل کردن
get
گرفتن
کسب کردن
به دست آوردن
exchange rate
قیمت ارز
نرخ تبدیل ارز
bargaining
چونه زدن
Give up
تسلیم شدن
Timekeeper
زمان بندی
abilitiy
توانایی/قابلیت
rude
بی تربیت
appointments
قرارملاقات
time bender
کسانی که همیشه دیر میان
definition
تعیین
تعریف
resistance
مقاومت داشتن
Strange
عجیب و غریب،
نا آشنا
guarantee
ضمانت دادن
تضمین کردن
matter
موضوع
اهمیت داشتن
مطلب
Worth
باارزش
If you say so
باشه هر چی تو بگی
anxious (ank-shez)
اضطراب،
مشتاق،
دلواپس
decide
تصمیم گرفتن
explain
توضیح دادن
underlying
پشت پرده
اصولی
اساسی
Conspicuous
راحت دیده شدن،
انگشت نما،
آشکار
Hay
یونجه
Packed in
پک کردن
awkward
عجیب و غریب/
زشت/
بی دست و پا
Somehow
به طریقی/
هر جوری هست
mentioned
مذکور/
نام برده
Standing out in crowd
تو جمع / جمعیت قشنگ تورو تشخیص بدهند
expert
کارشناس،
متخصص
Will
اراده
Currency
پول رایج
rip-off
تو پاچه رفتن
National dignity
عزت ملی
Newly rich
تازه به دوران رسیده،
تازه پولدار شده
Narcotics
مواد مخدر
Bargain=
ask for a lower price
تخفیف گرفتن،چونه زدن
Merchant=
Business person
بازرگان
It was a total rip- off
این یک شکست کامل بود
against
در برابر، علیه، در مقابل
Fare
کرایه
The taxi fare was a tip- off
کرایه تاکسی رفت تو پاچه ام
Productive
سازنده،پربار
I had a productive day yesterday
دیروز روز پرباری داشتم
Life goes on
زندگی ادامه دارد.
Customary
مرسوم
Is it customary to leave a tip in ……?
آیا گذاشتن انعام در ….. مرسوم است؟
suburbs
حومه شهر
Percent
درصد (٪)
Taxi,Bus, airplane fare
کرایه ( تاکسی،اتوبوس، هواپیما)
to borrow
Can I 𝗯𝗼𝗿𝗿𝗼𝘄 your car?
قرض گرفتن
میتونم ماشینت رو قرض بگیرم؟
Can you change it?
آیا می توانید آن را تغییر دهید؟
Complicated =
Difficult to understand
پیچیده
Meaningful
معنی دار
Complex=
Difficult to understand
پیچیده
Sophisticated
Difficult to understand
پیچیده
Maid=
The woman who cleans your home ,office or….
تمیزکار خانم
Wealthiest =
Richest
ثروتمندترین
Confident
اعتماد به نفس
remain
ماندن
I’m not confident enough
من به اندازه کافی اعتماد به نفس ندارم
advertising
تبلیغات/ آگهی/اعلان
assist
کمک کردن
Commercial
بازرگانی
Stratege
استراتژی
Least
کمترین
Nap
Take a nap=
چرت زدن
Short sleep
Attend
شرکت کردن/حضور داشتن/ توجه کردن
Participate
شرکت کردن/ مشارکت کردن
Foreign
خارجی،
خارج،
بیگانه
Take part in=
شرکت کردن
Participate
I can’t get used to heat
من نمی تونم به گرما عادت کنم
That’s why
Because of this
از همین رو
به همین دلیل
get motivated
انگیزه گرفتن
Motivation
انگیزه، محرک
Bill
صورت حساب
Poison
زهر،
سم،
مسموم کردن
avoid
اجتناب کردن،پرهیز کردن
Spoil
از بین بردن،
خراب شده
Stand
پایه،
تحمل کردن
بودن
ایستادن
In time =
Early
زود
On time =
Right time
به موقع
damage
خسارت
Passengers
مسافران
expenses
هزینه ها
Rental
اجاره ای
Fees
هزینه ها
Transaction
معامله ،تراکنش
advantages
مخالف :
disadvantages
مزایا
مخالف: معایب
drained
تخلیه شده،
زه کشی کردن
accurate=
exact
دقیق
Thank goodness
خداروشکر
Fair
That sound fair
منصفانه
Harbor
بندر
Through
Throughout
از طریق
سراسر
It’s a deal
موافقم
expect
انتظار داشتن
Satisfied
راضی
Whether or not
خواه ناخواه
Whether:
خواه ،چه
Consider
در نظر گرفتن،
مطرح کردن،
فرض کردن
Directly
مستقیما
additional
اضافی،افزوده
Luggage
بار مسافران
Porter
باربر
Drizzle =
It’s drizzling /sprinkling
Light rain
Soaked=
Very wet
Thank goodness
Thank god
خداروشکر
boarding
get on
سوار شدن
compose
ساختن
What a coincidence !
Such a coincidence !
چه تصادفی!
No kidding!
Seriously!
شوخی نیست
Transportation
حمل و نقل
Communication
ارتباط ،مخابره
Stopover(us)
Layover(uk)
The stop between two places
توقف بین دو مکان
Domestic
Domestic trip
داخلی ،خانگی
سفر داخلی
Aisle
راهرو
Should ( advise, help)
Could( possibility)
Ex:
-You should see a doctor ( advise, help)
-You could travel to Rasht by air or land(possibility)
-I can see you tomorrow ( possibility)
Got bumped from a flight
زمانی که به دلیل over book شدن نمیتونن سوار هواپیما بشن و جا میمونن میگن
predictable
قابل پیش بینی
reservations
ذخیره، رزرو کردن
provide
تهیه کردن
compensate
Meals to compensate
جبران کردن،غرامت دادن
وعده های غذایی برای جبران
Habit
عادت
inconvenience
ناراحتی، اسباب زحمت شدن
blames
مقصر دانستن،سرزنش کردن
crash
در هم شکستن ،خرد شدن
position
موقعیت،مکان
instructed
یاد دادن ،آموختن
afterward
پس از آن
abandon
رها کردن،تسلیم شدن
Plains
دشت،جلگه
Luckily
خوشبختانه
stuck
بهم پیوستن،
گیرکردن،
نصب کردن
instructions
دستورعمل ها
exited
خارج شدن
exciting
مهیج
tracks
مسیر
Shortly
مدت کوتاهی
Commuter
مسافر
کسی که بین خانه و محل کارش در رفت آمد هستش
injuries
آسیب،
صدمه،
مجروح
foresee
پیش بینی کردن
pay attention
توجه کردن
acquire
به دست آوردن،
اندوختن
Depart
حرکت کردن،
عازم بودن،
راهی شدن
repercussions
عواقب،
بازتاب،
انعکاس
Sacrifice(sakrefize)
قربانی کردن ،فدا کردن
to lend
Can you 𝗹𝗲𝗻𝗱 me your car?
قرض دادن
میتونی ماشینت رو قرض بدی؟
اصطلاحات و عبارات کاربردی با Not
❤️Not now
🤍Not yet
🟠Not even close
🩵Not a chance
💖Not a problem
💚Not too shabby
🟠Not worth it
🩷Not my cup of tea
❤️الان نه
🤍هنوز نه
🟠دور از حقیقت
🩵به هیچ وجه
💖مشکلی نیست
💚بد نیست / بهتر از چیزیه که فکر می کردم
🟠ارزشش رو نداره
🩷سلیقه ام نیست