B1 - und, wenn, weil, obwohl, aber, oder, usw Flashcards
Obwohl
Although
با اينكه
begründen
Er konnte seine Meinung gut begründen.
توجیه
justify
Handlungen
actions
اقدامات
Seine Handlungen waren gut durchdacht.
اقدامات او کاملاً اندیشیده شده بود.
Konjunktion
پیوستگی
conjunction
Erfahrungen
تجربیات
experiences
Ihre Erfahrungen waren sehr wertvoll.
unerwartete folge
نتیجه غیر منتظره
Konzessivsätze
جملات ممتنع
Gegengrund
Sie geben einen Gegengrund an
دلیل متقابل
Konzessivsätz
به جملاتی که معمولا دارای دلیلی متناقض با جمله پایه هستند گفته میشود. حرف ربط این جملات پیرو obwohl (اگرچه) است.
Sie gingen baden, obwohl das Wasser eiskalt war.
Nebensätze mit ‘weil’ sind Kausalsätze
به جملات قیدیای که دلیل انجام کاری را بیان میکنند جملات دارای علت گفته میشود. حروف ربط رایج برای این جملات da (چون) و weil (زیرا) است
Ich bleibe zu Hause, weil es regnet.
Warum beibst du zu Hause?
Weil es regnet.
Der Nebensatz erklärt, warum etwas im Hauptsatz passiert.
abwohl
به معنای «با این وجود» یا «با وجود آن» است. برای ایجاد تضاد بین دو جمله یا فکر مختلف استفاده می شود
“Obwohl” ابتدا رویداد غیرمنتظره را ارائه می دهد و سپس رویداد واقعی را ارائه می دهد. مثلاً در جمله «Obwohl er müde war, hat er das Buch gelesen» (با اینکه خسته بود، کتاب را خواند)، اتفاق غیرمنتظره (خسته بود) قبل از واقعه واقعی می آید (کتاب را خواند) .
trotzdem
« trotzdem » قیدی است که به معنای «با این وجود» یا «با وجود آن» است. برای ایجاد تضاد بین دو جمله یا فکر مختلف استفاده می شود. برخلاف “obwohl”، “trotzdem” نیازی به معرفی بند جدیدی ندارد. می توان از آن برای شروع یک جمله استفاده کرد یا می توان آن را در وسط یا انتهای جمله برای تاکید قرار داد.
به عنوان مثال، جمله “Es regnet. Trotzdem gehe ich spazieren” را در نظر بگیرید. این به معنای “باران است. با این وجود، من برای پیاده روی می روم.” تضاد در اینجا بین دو تفکر مجزا برقرار می شود. این واقعیت که باران می بارد، سخنران را از پیاده روی منصرف نمی کند.
Verben
افعال
verwechseln
mix up
Bitte verwechseln Sie nicht die Tür zur Küche mit der zum Abstellraum.
اشتباه گرفتن با
ausgebaute Eisenbahn
upgraded railroad
راه آهن توسعه یافته
liebenswert
adorable
شایان ستایش
Das Kind ist liebenswert
beeindruckend
impressive
چشمگیر
Die Aussicht war beeindruckend.
منظره چشم گیری بود
Ausstellungen
exhibitions
نمایشگاه ها
Die Ausstellungen waren faszinierend.
berühmtesten
most famous
مشهورترین
lebenswerten
livable
ارزش زندگی
Ufer
shore
ساحل رودخانه
Landeshauptstadt
state capital
سرمایه دولتی
Glaspaläste
glass palaces
کاخ های شیشه ای