Architectural Words Flashcards
Imply (implies)
اشاره دارد - دلالت دارد
Author
نويسنده
Conclusion
نتيجه
Demolish
خراب کردن
ویران کردن
خرد کردن
Dredge
لايروبي كردن
Stiff
سفت-صلب
Resist
مقاومت کردن
ایستادگی کردن
Requirments
مقررات -ملزمات-
Reinforced concrete
بتن مسلح
Masonry
بنايي
Hazard=venture
خطر
به خطر انداختن
Destiny
سرنوشت
Occupant
ساكنين
مستاجر
Toll
تحمل خسارت-تلفات يك حادثه
Brittle
خُرد-شكننده
Venture
مترادف =hazard
ريسك -خطر
Inhibition
ممانعت
Isolation
انزوا
Monumental
یادگاری-یادبود
Protection
محافظت
Relief
آسایش-رهایی
Resemble
شباهت داشتن
Ridiculous
مسخره،مضحک
Seclusion
انزوا-جدایی
Serenely
به صورت آرام
Spacious
وسیع-جادار
Spatial
مکانی-فضایی
نکته: با special =خاص،ویژه ،
اشتباه نگير.
Amusement
تفريح
Annoying
آزار دهنده
Antonym
متضاد
Cemetery
قبرستان
Delight
لذت
Detach
جدا كردن
Distort
كج كردن-از شكل طبيعي در اوردن
Enclosure
محوطه-حصار
Envelop
احاطه كردن
Exhausting
خسته كننده
Expect
انتظار داشتن
Identify
تشخيص دادن
Migration
مهاجرت
Order
نظم
Path
مسير
Pond
تالاب
Populated
پرجمعيت
Promote
ارتقا و بهبود دادن