کنکور ۱-۹۰ Flashcards
Expound
تفسیر کردن،به تفصیل گفتن
Flaw
عیب
نقص
کاستی
Incline
کج کردن
متمایل شدن
Infrastructure
زیرساخت
Integrity
یکپارچگی
Intensity
تشدید کردن
شدید کردن
Neutral
خنثی
Obstruct
مسدود کردن
مانع شدن
Optimal
بهینه
Resolve
تصمیم گرفتن
رفع کردن
Subordination
فرمانبرداری
اطاعت
Successive
متوالی
پی در پی
Survival
نجات
Sustain
نگهداشتن
حفظ کردن
Terminate
به پایان رساندن
خاتمه دادن
Trigger
به راه انداختن
Virtue
فضیلت
برتری
Vision
دید
بصیرت
بینایی
Accompany
همراهی کردن
Accumulation
تجمع
Allocation
اختصاص
Analogy
شباهت
قیاس
Apparatus
دستگاه
Asset
دارایی
سرمایه
Collapse
فروریختن
متلاشی شدن
Commit
مرتکب شدن
سرسپردن
Compensation
جبران
تاوان
Comply
مطابق بودن
موافقت کردن
Comprise
دربرداشتن
شامل بودن
Conceive
فهمیدن
تصور کردن
پنداشتن
Contemporary
معاصر
Controversial
جدال امیز
ستیزگرانه
Criterion
معیار
Decline
کاهش یافتن
نپذیرفتن
Disembark
پیاده کردن
تخلیه از کشتی
Diverse
گوناگون
مختلف
Emergent
حاصل شونده
براینده
Eventual
احتمالی
مشروط
Evidence
دلایل
شواهد و مدارک
Contract
قرارداد