درس 9 Flashcards

1
Q

آستانه

A

ه آستان آغاز

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

ابدیت

A

ه جاودانگی پایندگی بی کرانگی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

ارادت

A

ه میل و خواست ،اخلاص علاقه و محبت همراه با احترام

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

استشمام

A

ه بوییدن بوی چیزی را احساس کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

اسرا

A

در شب سیر کردن هفدهمین سوره قرآن کریم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

اندوه

A

ه گسار غم گسار غمخوار

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

انگاره

A

طرح نقشه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

اهورایی

A

ایزدی خدایی منسوب به اهورا

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

ایل

A

گروهی از مردم هم نژاد که فرهنگ و اقتصاد مشترک دارند و معمولاً به صورت چادر نشینی زندگی میکنند؛ ایل و تبار خانواده و نژاد و اجداد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

بطالت

A

بیکاری بیهودگی کاهلی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

بن

A

درختی خودرو و وحشی که در برخی نقاط کوهستانی ایران می روید پسته وحشی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

پرنیان

A

پارچه ابریشمی دارای نقش و نگار نوعی حریر

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

تعبیر

A

بیان کردن شرح دادن بازگویی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

تفرجگاه

A

گردشگاه جای تفرج تماشاگاه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

تلقی

A

دریافت نگرش تعبیر ( مترادف تلقی: برداشت، تعبیر، تفسیر، دریافت، نگرش، برخورد، تماس، دیدار، ملاقات، پذیرش، درک، فراگیری، پذیرفتن، قبول کردن، آموختن، فراگرفتن، برخورد کردن، ملاقات کردن
برابر پارسی: برداشت، برخورد، دریافتن، انگاشته)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

تموز

A

ه ماه دهم از سال رومیان تقریباً مطابق با تیرماه سال شمسی؛ ماه گرما

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

حکمت

A

فلسفه به ویژه فلسفه اسلامی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

دلاویز

A

پسندیده خوب زیبا

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

سموم

A

. باد بسیار گرم و زیان رساننده ( ١٥سموم در لغت به معنی باد سوزانی است که گویی در تمام روزنه های پوست بدن انسان نفوذ می کند زیرا عرب به سوراخهای بسیار ریز پوست بدن ، مسام ، می گوید و سموم نیز به همین مناسبت بر چنین بادی اطلاق می شود و ماده سم نیز از همان است چرا که در بدن نفوذ کرده و انسان را می کشد یا بیمار میسازد .)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

شبدر

A

گیاهی علفی و یک ساله؛ شبدر دوچین شبدری که قابلیت آن را دارد دو بار پس از روییدن چیده شود.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

شیهه

A

ه صدا و آواز اسب

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

فقه

A

علم احکام شرعیه علمی است که از فروع عملی احکام شرع بحث میکند. مبنای این علم بر استنباط احکام است از کتاب و سنت و به سبب همین استنباط، محل اجتهاد است.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

قاش

A

قاچ قسمت برآمده جلوی زین؛ کوهه زین

6
Q

عدلیه

A

ه دادگستری

6
Q

طفیلی

A

. منسوب به طفیل وابسته آن که وجودش یا حضورش در جایی وابسته به وجود کس یا چیز دیگری است؛ میهمان ناخوانده

6
Q

غرفه

A

بالاخانه هر یک از اتاقهای کوچکی که در بالای اطراف سالن یا یک محوطه میسازند که مشرف بر محوطه است.

6
Q

ماورا

A

فراسو آنسو، ماسواء برتر

6
Q

ماوراء الطبیعه

A

آنچه فراتر از عالم طبیعت و ماده باشد؛ مانند خداوند روح و مانند آنها

6
Q

مباهات

A

افتخار سرافرازی

6
Q

قندیل

A

چراغ یا چهل چراغی که می آویزند.

6
Q

مدرس

A

محلی که در آن تدریس کنند؛ موضع درس گفتن

6
Q

قدس

A

پاکی صفا، قداست

6
Q

کمانه

A

نام کوهی در منطقه ونک از توابع شهرستان سمیرم استان اصفهان

6
Q

گهر

A

اسب یا استری که به رنگ سرخ تیره است

7
Q

گرند

A

اسبی که رنگ آن میان زرد و بور باشد.

7
Q

گرمسیر

A

ه منطقه ای که تابستانهای بسیار گرم و زمستانهای معتدل دارد؛ مقابل سردسیر

8
Q

مشایعت

A

همراهی کردن بدرقه کردن

9
Q

معلق

A

آویزان آویخته شده

9
Q

نشئه

A

حالت سرخوشی کیفوری سرمستی

9
Q

نظاره

A

تماشا کردن نگاه نگریستن

9
Q

ایلخان

A

خان و رئیس قبیله

9
Q

يغما

A

غارت تاراج به یغما رفتن غارت شدن

9
Q

ارگ

A

قلعه کوچک

10
Q

برگ

A

توشه آذوقه

10
Q

تفنگ مشقی WOOOOW

A

تفنگ تمرینی

10
Q

توابع

A

جمع تابع، وابسته ها

10
Q

حلقوم

A

گلو

10
Q

عشیره

A

ه قبیله قوم و خویش

10
Q

عزیمت

A

ه رفتن کوچ تصمیم

10
Q

غنی

A

ثروتمند بی نیاز

10
Q

گرده

A

پشت بالای کمر

10
Q

مدهوش

A

ه سرگشته بی خویشتن

10
Q

محصور

A

. محدود

10
Q

منقلب

A

دگرگون

10
Q

مواهب

A

جمع موهبت، نعمتها

11
Q

ییلاق

A

محل سردسیر در خارج شهر