درس 7 Flashcards
بزم
محفل ضیافت (اضافه : مترادف بزم: انتعاش، جشن، سور، ضیافت، عیش، مجلس، مجلس عیش ونوش، محفل، انس، میهمانی ، ماتم
متضاد بزم: رزم)
بی خودی
بی هوشی حالت از خودرستگی و به معشوق پیوشتن
جسمانی
منسوب به جسم // مقابل روحانی
جمال
زیبایی زیبایی ازلی خداوند
حسن
نیکویی زیبایی
روحانی
منسوب به روح معنوی / ملکوتی آنچه از مقوله روح و جان باشد.
سامان
درخور میسر امکان
سودا
خیال دیوانگی
شیدایی
ه دیوانگی
فرض
لازم ضروری آنچه خداوند بر بندگانش واجب کرده است
کمال
کامل بودن کامل ترین و بهترین صورت و حالت هر چیز سرآمد بودن در داشتن صفتهای خوب
محب
دوستدار یار عاشق
ممات
مرگ مردن
مأوا
ه پناهگاه ( اضافه : مترادف ماوا: پناه، پناهگاه، ملاذ، ملجا، جایگاه، سامان، محل، مقام، موضع، منزل، مسکن، وثاق
برابر پارسی: آشیانه، پناهگاه، جا
(
لابد
ناچار