درس 5 Flashcards

1
Q

آوند

A

: آونگ آویزان آویخته

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

ارغند

A

: خشمگین و قهر آلود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

بگسل

A

پاره کن جدا کن؛ نابود کن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

پس افکند

A

پس افکنده // میراث

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

زل زدن

A

با چشمی ثابت و بی حرکت به چیزی نگاه کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

ستوران

A

جمع ستور حیوانات چارپا خاصه اسب استر و خر

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

سریر

A

تخت پادشاهی اورنگ

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

سفله

A

فرومایه بدسرشت ((مترادف سفله: بدسرشت، بدنهاد، پست، جلب، حقیر، دنی، دون، دون صفت، دون همت، رذل، رذیل، فرومایه، ناجوانمرد، ناکس))

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

سعد

A

: خوشبختی، متضاد نحس اختر سعد سیاره مشتری است که به سعد اکبر مشهرور بود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

سلانه سلانه

A

س آرام آرام به آهستگی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

شرزه

A

خشمگین، غضبناک

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

ضماد

A

مرهم دارو که بر جراحت نهند؛ ضماد کردن بستن چیزی بر زخم مرهم نهادن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

عامل تخریب

A

شخصی نظامی که کارش نابود کردن هدفهای نظامی به وسیله انفجار و کارگذاشتن تله های انفجاری است.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

عطا دادن

A

ع بخشش بخشیدن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

فسرده

A

یخ زده، منجمد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

کلوخ

A

پاره گل خشک شده به صورت سنگ پاره گل خشک شده به درشتی مشت یا بزرگتر

4
Q

کله خود

A

کلاه خود کلاه فلزی که در جنگ بر سر می گذارند.

4
Q

گرزه

A

ویژگی نوعی مار سمی و خطرناک

4
Q

معجر

A

: سرپوش روسری

5
Q

معطل

A

بیکار بلاتکلیف معطل کردن تأخیر کردن درنگ کردن

5
Q

نحس

A

شوم بدیمن بداختر

6
Q

بگرای

A

حمله کن

7
Q

بهت

A

ه حیرت

8
Q

تزویر

A

نیرنگ

9
Q

جور

A

ظلم و ستم

9
Q

چهار نعل

A

سریع و با شتاب رفتن

10
Q

سپهر

A

ه آسمان

10
Q

کاچی

A

ه خوراکی رقیق و سوپ مانند که با آرد و روغن و شکر درست میکنند.

11
Q

سوخته جان

A

رنج دیده

11
Q

سیم

A

نقره

11
Q

عن قریب

A

ه به زودی

11
Q

فرومایه

A

ه پست

11
Q

کافور

A

ماده ای سفید و معطر ه

11
Q

هوارهی

A

خلاص و آزاد شوی ه

11
Q

هتاکی

A

پرده دری آبروریزی

12
Q

بر اورند نشستن

A

کنایه از قدرتنمایی کردن حکومت کردن سپید