504 Words Flashcards
ballot (v., n.)
١- برگه رأي. ٢- رأي گيري كردن
بله خودت روي ballot (١) بنويس و در ballot (٢) شركت كن.
Abandon
بند را abandon كن
amend (v.)
إصلاح كردن
خانم آماندا بايد رفتارش را amend كند.
wharf (n.)
اسكله، لنگرگاه
كشتي ها در war توي wharf كناره مي گرفتند
drastic (adj.)
اساسي و زياد
پلاستيك اين جعبه به طرز drasticي آسيب ديد
resign (v.)
استعفا دادن
رضا از دست همكاراش resent شد و resign كرد.
ponder (v.)
فكر كردن
خرس پاندا همش در حال ponder است.
legend (n.)
افسانه
اگر لج كني اون legend را تا end برات تعريف نمي كنم
خانم legend بايگان
expose (v.)
نشان دادن
پُز خودت را expose كن.
wrath (n.)
خشم، غضب
يك رأس گاو، wrath زيادي دارن.
endure (v.)
تحمل كردن
اين دوري رو نمي تونم endure كنم.
snub (v., n.)
بي اعتنايي كردن
هركس ماشين ناب سوار بشه به ديگران snub مي كنه.
maintain (v.)
نگه داشتن
فقط چيزهاي main رو maintain كن
=retain
indifference (n.)
بي اعتنايي، بي تفاوتي
in=not
difference=تفاوت
upholstery (n.)
روكش
اگر up چيزي حوله بندازي انگار upholsery انداختي.
preoccupied (adj.)
دل مشغول، دل نگران
pre= پيش
occupied Palestine=فلسطين اشغالي
morgue (n.)
سردخانه
مرغ ها را بعد از ذبح در morgue نگه مي دارن.
potential (n., adj.)
بالقوه، نهفته، پتانسيل
پتانسيل
nominate (v.)
نامزد كردن (براي يك پست)، ناميدن
ناميدن=nomi
multitude (n.)
كثرت، فراواني
چند=multi
vertical (adj.)
عمودي
افقي =horizontal
parole (v., n.)
آزادي مشروط دادن
بخاطر پَرش به اون كبوتر parol دادن.
rehabilitate (v.)
بازسازي كردن، توان بخشي كردن
هيچ كس بليط اون سينما رو نمي خريد، چون rehabilitate نشده بود.
wasp (n.)
زنبور
اون اسب نيست، بلكه wasp هست.
complacent (adj.)
مغرور
آدم complacent، اcome نمي كنه به place شما.
bee (n.)
زنبور عسل
oral (adj.)
١- شفاهي، ٢- دهاني
1- oral test € written test
٢- لورا دچار يك بيماري oral شد. مسواك oralB
municipal (adj.)
شهري (لغت تخصصي علم جغرافيا)
ميوميو گربه ها را بيشتر در مناطق municipal مي شنوي.
vital (adj.)
حياتي
tall بودن براي بسكتبال vital هست.