504 farsi part 1 Flashcards
Complacent
مغرور، از خود راضي
Wasp
زنبور بي عسل
Rehabilitate
مرمت کردن، بازسازي کردن
Parole
آزادي مشروط
Vertical
عمودي، قائم
Multitude
فراواني، تعدد
Nominate
منصوب کردن، تعيين کردن
Potential
استعداد، توانايي
Morgue
سردخانه، آرشيو
Preoccupied
دل مشغول، حواس پرت
Upholstery
روکش، رويه
Indifference
بي علاقگي، بي توجهي
Maintain
نگهداري کردن، حفظ کردن
Snub
توهين، تحقير
Endure
تحمل کردن، دوام آوردن
Wrath
خشم، غضب
Expose
نشان دادن، نمايان کردن
Legend
افسانه، اسطوره
Ponder
تعمق کردن، فکر کردن
Resign
استعفا دادن
Drastic
حاد، شديد، جدي
Wharf
اسکله
Amend
اصلاح کردن، تجديد نظر
Ballot
راي دادن، راي گرفتن
Dejected
غمگين، افسرده
Obedient
مطيع، فرمانبردار
Recede
عقب رفتن، عقب کشيدن
Tyrant
حاکم مطلق، آدم ظالم
Charity
خيرات، صدقه
Verdict
حکم، راي
Unearth
از زير خاک بيرون کشيدن
Depart
حرکت، عزيمت کردن
Coincide
منطبق بودن
Cancel
باطل کردن، لغو کردن
Debtor
بدهکار، مقروض
Legible
خوانا، قابل خواندن
Placard
پلاکارد، شعار
Contagious
مسري، واگير دار
Clergy
روحانيون
Customary
مرسوم، معمول
Transparent
شفاف، واضح
Scald
سوزاندن، ضد عفوني کردن
Epidemic
شيوع، انتشار
Obesity
چاقي، فربهي
Magnify
بزرگ کردن، درشت کردن
Chiropractor
طبيب مفصلي
Obstacle
مانع، سد
Ventilate
تهويه کردن
Jeopardize
به خطر انداختن
Negative
منفي
Pension
حقوق بازنشستگي، مستمري
Vital
حياتي، ضروري
Municipal
شهري، شهرداري
Oral
شفاهي، گفتاري
Prompt
فوري، سريع
Hasty
عجول، نا شکيبا
Scorch
سوزاندن، خشک شدن
Tempest
توفان، هياهو
Soothe
آرام کردن، تسکين دادن
Sympathetic
همدل، دلسوز
Redeem
پس گرفتن، وفا کردن
Resume
از سر گرفتن، دوباره شروع کردن
Harmony
هماهنگي، سازگاري
Refrain
خود داري، پرهيز کردن
Illegal
غير قانوني
Narcotic
داروي مخدر
Heir
وارث(مرد)
Majestic
با عظمت، با شکوه
Dwindle
به تدريج کم شدن، کاهش يافتن
Surplus
مازاد، مانده
Traitor
خائن، خيانتکار
Deliberate
سنجيده، سنجيدن، حساب شده
Vandal
خرابکار
Drought
خشکسالي، خشکي
Abide
تحمل کردن
Unify
متحد شدن، متحد کردن
Summit
قله، اجلاس سران
Heed
توجه کردن به
Biography
زندگي نامه
Drench
خيس کردن