5 Flashcards
Therefore
بنابر این
از اینرو
Function
عملکرد
کار
تابع
Indirect
غیرمستقیم
Consciousness
آگاهی
Curriculum
برنامه آموزشی
برنامه تحصیلی
Hypnosis
هیپنوتیزم
Relive
زنده کردن
Imaginatively
به صورت تخیلی
فرضی
Psychdrama
نمایش روان
Lecture
سخنرانی
Content
محتوا
Phenomenon
پدیده
Partly
تا حدی
Attributed
نسبت داده
Common
‘kamen’
مشترک
Perceive
درک شده
Set out
شروع به کار
راه افتادن
Binding
بسته بندی
جلد
Typeface
سبک حروف
Concentrate
تمرکز
Mannerisms
ویژگی
ادا و اطوار
آداب و رسوم
Auditorium
سالن اجتماعات
Elusive
گریزان
Readily
به راحتی
milestone
نقطه عطف
مرحله مهمی از زندگی
مرحله مهم
Proposed
مطرح
پیشنهاد شده
Effect
اثر
Instructional
آموزشی
Through
از طریق
Specific
اختصاصی
Non-specific
غیر اختصاصی
Mental
ذهنی
Reactivity
واکنش پذیری
Durable
بادوام
Besides
بعلاوه
در کنار
Inflation
تورم
Accountability
مسئولیت
جوابگویی
Specification
مشخصات
اختصاصی
Particulary
به ویژه
خاص
Criteria
شاخص
Imitate
تقلید کردن
Radical
افراطی
بنیادی
Approaches
نزدیک شدن
روش
Emotion
احساس
Unconscious
ناخودآگاه
Efficiently
به طور موثر
کارآمد
Throughout
در سراسر
سرتاسر
تماماً
به کلی
Three quarter
سه چهارم
Tenfold
ده برابر
Twofold دوبرابر
Quadrupled
چهاربرابر
Rupled ‘riple’
دوبل شده
Conserv
حفظ کردن
Instance
نمونه
مثال
Approximately
تقریبا
Specturm
طیف
Philosophy
فلسفه
Established
ایجاد
مقرر
پابرجا
Nevertheless
با این اوصاف
با این حال
علیرغم
با این وجود
Contaminate
آلوده کردن
سرایت دادن
عفونی کردن
Intestinal
روده دار
روده ای
Assess
تعیین کردن
تشخیص دادن
Appropriate
مناسب
اختصاص دادن
Paraphrase
توضیح
تفسیر
Punctual
معنی دار
وقت شناس
Fond
مشتاق
علاقمند
مایل
دوست داشتنی
عاشق
Keen
مشتاق
شدید
مایل
Knit
صمیمی
بافتنی، در هم بافته
Humour
شوخ طبعی
Decisive
قاطع
پر اراده
مصمم
Instill
کم کم فهماندن
کم کم تزریق کردن
Razor sharp mind
تیزهوش
Razor تیغ صورت
Belief
ایمان داشتن
اعتقاد
باور
Indepted
مدیون
بدهکار
Pave
صاف کردن
آسفالت کردن
Attitude
دیدگاه
گرایش
حالت و روش رفتار
Outlook
چشم انداز
منظره
نظریه
نگرش
Extrovert
برون گرا
Broad
پهناور
جامع
Dissertation
پایان نامه
Real people person
انسان واقعی
Tend
تمایل
گرایش داشتن
پرستاری کردن
Outspoken
پرحرف
Thorn
خار
تیغ
Inclined
متمایل
مستعد
Laid back
خونسرد
آرام
عقب نشینی
Outgoing
برون گرا
Resemblance
شبهاهت
Striking Resemblance شباهت چشمگیر
Delicate
ظریف
حساس
errand
کارهای محوله
ماموریت
فرمان
household errands کارهای خانگی
muddle
گیج مردن
در هم ریختن
We are so alike that people often get us muddled up
like two pease in pod
مثل دو نخود در یک غلاف
Pease
نخود
Pod
غلاف
پوسته مخافظ
Swarthy
خفن
Complexion
رنگ چهره
رنگ زدن
swarhy complexion رنگ پوست تیره
Curly ‘kerli’
فرفری
مجعد
Alike
یکسان
شبیه
Cheek
گونه
Dimpled cheeks گونه های فرورفته
Assignment
وظیفه
Affairs
امور
مصالح
Willingly
با کمال میل
slight
اندک
خفیف جزئی
Temperament
خلق و خو
There is a black sheep in every flock
در هر گله یک گوسفند سیاه وجود دارد
Flock
گله
رمه
جمعیت
disposition
وضع
مشرب
Boredom
کسالت
خستکی