3-انتخاب مسئله وبیان فرضیه Flashcards
انتخاب موضوع پژوهشی
دامنهی موضوعهای پژوهشی در علوم تربیتی همانند خود این علم گسترده و وسیع است. دامنهی یک موضوع تحقیقی همانند رفتارهای دیگر تحت تأثیر دو عامل شخصیت و محیط قرار دارد. بهعبارتدیگر، در انتخاب هر موضوع پژوهشی حداقل دو انگیزه وجود دارد: (1)؛ و (2). شاید بهترین تعریف آنچه میخواهید بدانید کنجکاوی روشنفکرانه وعلمی باشد.
البته این دو انگیزه الزاماً مستقل از یکدیگر نیستند؛ مثلاً، کنجکاوی شما ممکن است از یک مشکل آموزشی که در کلاس با آن مواجه هستید یا اینکه به فکرتان میرسد، ناشی شده باشد. انگیزهی شما در ارتباط با مسائل پژوهشی تنها یکی از عوامل مهم در شناسایی یک مسئله است. بضاعت علمی و تجربهی شما نیز به این انتخاب کمک میکند.
علاوه بر انگیزههای فوق منابعی که در دسترس شما قرار دارد باید مورد بررسی قرار گیرد. منابع بهعنوان مثال عبارتاند از: جامعهی دانشآموزانی که در دسترس شما قرار دارد. علاوه بر بررسیهای فوق محدودیتها و امکانات موجود در محیط کار هم باید مورد توجه قرار گیرد. سرانجام، آیا دانش و تجربهی لازم برای تفسیرها و استفاده صحیح از آنها را دارید؟
1-آنچه شما میخواهید بدانید
2-آنچه را که نیازمند به دانستن هستید
تعیین و تدوین مسئله
اولین فعالیت در هر پژوهشی، (1) است. و اصولاً پژوهش با مسئله آغاز میشود. جان دیویی اولین مرحلهی هر پژوهش را (2) میداند. در اغلب موارد، انتخاب مسئله و بیان آن بهطور روشن ممکن نیست، زیرا پژوهشگر ابتدا تصویری کلی از مسئله دارد. باوجود این، انتخاب مسئله و بیان آن یکی از جنبههای عمدهی پژوهش علمی است؛ زیرا برای حل یک مسئله، اول باید آن را دقیقاً شناخت و سپس اقدام به بیان آن کرد.
انتخاب مسئلهی پژوهش برای غالب دانشجویان دشوار است. این دشواری به خاطر اندک بودن مسئلهی قابل پژوهش در علوم تربیتی نیست، بلکه به این علت است که آنها شتاب دارند یا دانش محدودی که در زمینهی پژوهش دارند به سرعت یک مسئلهی تحقیقی انتخاب کنند.
دالن باور دارد دانشجویان هنگام انتخاب مسئله مرتکب چهار نوع اشتباه، به شرح زیر میشوند:
مسئلهای را، بدون تحلیل جنبههای مختلف آن، شتابزده انتخاب میکنند.
بدون مطالعهی منابع مربوط به موضوع مورد تحقیق، اقدام به انتخاب مینمایند.
قبل از انتخاب مسئلهی پژوهشی، روش اجرای تحقیق را مشخص میکنند.
بهجای تعریف دقیق و روشن مفاهیم موجود در مسئله، آن را بهصورت کلی توصیف میکنند.
1-انتخاب مسئله
2-احساس مشکل
مسئله یک جملهی سؤالی یا استفهامی است که میپرسد: چه رابطهای بین دو یا چند متغیر وجود دارد؟
پاسخ این سؤال فعالیتهای پژوهشی را ممکن میسازد.
مسئلهی پژوهشی با (1) شروع میشود. پس از این مرحله باید (2) کرد. به این معنی که پژوهشگران کم تجربه غالباً مسئلهای را انتخاب میکنند که دامنه گستردهای دارد. برای محدود کردن مسئله و در نهایت تدوین آن ، پاسخگویی به سؤالات زیر ضروری است: 1- آیا مسئله (3) است؟ 2- آیا (4) موجود در مسئله دقیقاً تعیین و تعریف شدهاند؟ 3- آیا (5) لازم برای انجام پژوهش وجود دارد؟ 4- آیا (6) این مسئله فراهم شده است؟
دیویی اشاره میکند که مسئله از جایی آغاز میشود که عاملی یا حادثهای تفکر محقق را به خود جلب نموده و در او (7) ایجاد کرده است.
1-احساس مشکل 2-مسئله را محدود 3-کاملاً روشن 4-مفاهیم 5-توانایی و مهارت 6-چارچوب نظری 7-عدم تعادل
هنگامی که پژوهشگری احساس میکند چیزی غلط است یا نیاز به تبیین بیشتر دارد و تلاش میکند تا مفهوم روشنی از عواملی که موجب ایجاد آن شده است، عرضه نماید؛ او شرایطی را مهیا ساخته است که برای تعیین مسئله ضروری است. احساس مبهم، دربارهی (1)، برای به وجود آوردن یک مسئلهی پژوهشی کافی نیست. اما این احساس شک و تردید ممکن است پژوهشگر را به محلی هدایت کند که در آن مسئلهای وجود داشته باشد.
1-پدیده یا نظریه معینی
تشخیص (1) که مسئله در آن به وجود آمده است، نقطهی شروع پژوهش است و پژوهشگر قبل از اینکه فعالیتهای بعدی را شروع کند عواملی را که موجب به وجود آمدن مسئله شدهاند باید دقیقاً تعیین کند. چه عواملی موجب ایجاد مسئله شدهاند؟ 1- (2) را که ممکن است با مسائل رابطه داشته باشند، جمعآوری کنید. 2- تعیین کنید کدام یک از واقعیتهای جمعآوری شده، با (3) دارند. 3- روابط بین واقعیتهای جمعآوری شده را، که به روشن شدن مسئله کمک میکنند، (4) کنید. 4- با توجه به مراحل فوق، (5) را برای مسئله تعیین و تبیین کنید. 5- از طریق مشاهده و تجزیه و تحلیل، تعیین کنید بین تبیینها رابطهای وجود دارد؟ 6- (6) بین تبیینها را، که ممکن است بصیرتی در مورد حل مسئله به شما بدهد، ترسیم کنید. 7- روابط بین (7) را ترسیم کنید. 8- (8) تجزیه و تحلیل مسئله را مورد مسئله را مورد سؤال قرار دهید.
1-موقعیتی 2-واقعیتهایی 3-مسئلهی مورد نظر رابطه 4-ترسیم 5-راه حلهای ممکن 6-همبستگی 7-تبیینها و واقعیتها 8-مفروضههای اساسی
توصیف و بیان مسئله
برای بیان مسئله، انجام فعالیتهای زیر لازم است: 1- 2- 3-.
محدود کردن مسئله
چنانچه پژوهشگر قبل از پیدا کردن راهحل مسئله، کوشش کند مسئله را توصیف و (4) آن را محدود کند او ممکن است بهترین روش را برای حل آن پیدا کند ضمناً باید توجه داشت.در تدوین مسئله، پژوهشگر باید سعی کند تعادلی در بیان مسئله بهصورت کلی و محدود برقرار کند. چنانچه بیان مسئله خیلی گسترده و کلی باشد، پژوهشگر با موضوعی مبهم که نشانههای روشنی از جهت تحقیق درآن نیست، رو به روست.
ضمناً باید توجه داشت، سؤال پژوهشی نباید خیلی محدود باشد به نحوی که تبدیل به یک سؤال پیش پا افتاده و بی معنا شود.
برای محدود کردن مسئله، پژوهشگر باید منابع مربوط به مسئلهی پژوهش را دقیقاً مورد مطالعه قرار دهد. در صورت امکان توصیه میشود مسئلهی کلی را به مسائلی محدودتر تقسیم کند.
گاهی اوقات تقسیم یک مسئلهی کلی به مسائل جزئیتر ممکن است به خاطر مسائل اقتصادی و زمان باشد. ضمناً توجه داشته باشید که تقسیم یک مسئلهی پژوهشی به مسائل محدودتر موجبات پژوهشهای دیگری را فراهم میسازد.
1-محدود کردن مسئله.
2-تعریف مفاهیم.
3-بررسی مفروضههای بنیادی
4-دامنهی
تعریف مفاهیم
هنگام بیان مسئلهی، پژوهشگر باید پدیدههای مورد پژوهش را روشن میسازد و دقیقاً مشخص کند که مفاهیم و نمادهای مورداستفاده در مسئله دارای معانی خاصی هستند یا خیر. برای این تعریف میتوان از دانشنامهها، فرهنگ لغات، فرهنگنامههای آماری، روانشناسی و تربیتی استفاده کرد. گاهی اوقات پژوهشگر ممکن است به پژوهشهایی که در گذشته انجام شده است، مراجعه کند.
برای تعریف واژهها و نمودها از روشهای زیر میتوان استفاده کرد (دالن) تعریف با استفاده از (1)، تعریف با (2)، تعریف با (3) و تعریف (4).
1-مثال
2-جنس و وجه امتیاز
3-قید و شرط
4-عملیاتی
منابع مسائل
انتخاب یک مسئله کار آسانی نیست و اولین سؤالی که غالب دانشجویان در درس روشهای تحقیق مطرح میسازند، این است: چگونه میتوان یک مسئلهی تحقیقی پیدا کرد.
(1) برای یافتن یک مسئلهی پژوهشی منابع زیر را توصیه میکند: 1) مسائل محیط آموزشی (کلاس، مدرسه) و با محیط اجتماعی 2) تغییر در ابزار و مواد کمک آموزشی. 3) تجارب تحصیلی. 4) مشورت با استادان راهنما و مشاور.
1-جان بست
چنانچه منابع بالا را به منابع زیر اضافه کنیم، میتوان لیست کاملی از (1) یافت. مراجعه به منابع آموزشی نظیر: 1- دانشنامهها، فرهنگنامهها، نشریات ادواری. 2- تجارب آموزشی، هر یک از معلمان روزانه درگیر مشکلاتی با دانشآموزان هستند، وسایل آموزشی، آزمونهای پیشرفت تحصیلی، کتابهای درسی، مقررات آموزشی و مدیریت آموزشی. هر کدام از مشکلات فوق میتواند زمینهی یک پژوهش جامع و کامل را فراهم سازد. 3) تماس با محیطهای آموزشی و پژوهشی.
1-منابع آموزشی
ارزشیابی مسئله
پس از انتخاب یک مسئلهی قابل پژوهش، پژوهشگر باید اطمینان کامل پیدا کند که مسئلهی انتخاب شده، (1) و (2) را دارد. اما ارزشیابی ارزش یک مسئله جنبهی (3) داشته و تابع ارزشهای (3) است. در صورتی که این عمل با عنایت به تعریف ارزشیابی (تعیین ارزش با توجه به ملاکهای از پیش تعیین شده) صورت گیرد، مصون از ارزشهای شخصی پژوهشگر خواهد بود.
برخی از مسائل قابل آزمون نیستند و نمیتوان به سادگی پاسخ آنها را مهیا ساخت. دلایلی چند که با توجه به آنها میتوان گفت برخی از مسائل قابل پژوهش نیستند، عبارتاند از: (الف) برخی از مسائل حاوی (4) هستند که نمیتوان آنها را حذف کرد. (ب) مسائلی وجود دارد که فقط (5) از آنها را میتوان بیان کرد؛ در صورتی که پاسخگویی به آنها مستلزم بیانشان بهصورت (6) است. (ج) گاهی اوقات پژوهشگر با مسائلی رو به رو میشود که پاسخگویی به آنها در (7) امکانپذیر نیست؛ زیرا تکنولوژی لازم برای حل آن وجود ندارند.
1-اهمیت 2-ارزش پژوهش 3-شخصی 4-قضاوتها ارزشی 5-قسمتی 6-کامل 7-زمان حال
ملاکهای ارزشیابی مسئله:
1- هر مسئله باید به شیوهای بیان شود که امکان پاسخگویی به آن با عنایت به (1) موجود وجود داشته باشد. 2- مسئله باید مهم باشد و (2) را مطرح کند و بهعبارتدیگر، زمینهساز تحقیقات آتی شود. آیا پاسخگویی به این مسئله موجب اصلاح نظریه یا تغیر روش در آموزش و پرورش میشود. رعایت این ملاک مستلزم برقراری ارتباط بین مسئله و دانشی است که مسئلهی پژوهشی در حیطهی آن قرار دارد. 3- مسئله باید متناسب با (3) باشد الف: آیا من به حل این مسئله، صرفنظر از هرگونه تمایلاتی، علاقهمندم. ب: آیا بضاعت علمی و عملی لازم را برای حل این مسئله دارم. ج: آیا قادر به جمعآوری اطلاعات برای پاسخگویی به مسئله مطرح شده، هستم. د: آیا روشها و وسایل مناسب برای جمع آوری اطلاعات موجود است. ه: آیا امکانات مالی برای حل مسئله را دارم؟ و: آیا صبر و شکیبایی لازم را دارم؟ ز:آیا مسئلهی پژوهشی را میتوان در مدت زمان معینی پاسخ داد؟ بنابراین، پژوهشگر مسئلهای را باید انتخاب کند که خیلی (4) نباشد و بتواند پاسخ آن را در (5) بیابد.
1-تکنولوژی 2-فکر جدیدی 3-ویژگیهای پژوهشگر 4-گسترده 5- مدت معینی
فرضیه
پژوهشگر پس از انتخاب و تعیین مسئله، اقدام به بیان فرضیه پژوهشی میکند. تدوین یک فرضیهی مناسب بستگی به (1) دارد. بهعبارتدیگر، ریشهی یک فرضیهی مناسب با انتخاب و بیان مسئله در هم آمیختن است. فرضیه ابزار نیرومندی است که پژوهشگر را قادر میسازد تا (2) ربط دهد.
فرضیه میتواند به عنوان یک (3) دربارهی مسئلهی پژوهشی مورد بررسی قرار گیرد. فرضیه یک قضیهی شرطی یا فرضی است که تأیید یا رد آن باید بر اساس سازگاری مفاهیم آن و به استناد مدارک تجربی و دانش گذشته، آزمایش شود.
فرضیه؛ قضیهی آزمایشی پیشنهادشدهای برای حل مسئله یا تبیین یک پدیده است. به عبارت سادهتر، فرضیه، جملهای است که انتظارات محقق را در زمینهی رابطهای بین متغیرها بیان میکند. ((4) معتقد است که فرضیه همانند (5) پر قدرتی است که راه را برای پژوهشگر روشن میکند).
فرضیه، به ویژه در پژوهشهایی که هدف آنها (6) یک پدیده است، دارای اهمیت کمتری است. بهعبارتدیگر، در پژوهشهای (7) که هدف آنها کشف واقعیتهای موجود است و پژوهشگر نمیتواند چگونگی رویدادها یا پدیدههایی را پیشبینی کند، فرضیه دارای اهمیت کمتری است.
1-چگونگی بیان مسئله 2-نظریه را به مشاهده و مشاهده را به نظریه 3-تعمیم آزمایشی 4-ون دالن 5-نورافکن 6-تعیین وضعیت 7-توصیفی
بدین معنا نیست که در پژوهشهای توصیفی تدوین فرضیه لازم نیست، بلکه توصیه میشود در پژوهشهای توصیفی، در شرایطی که امکانپذیر است، پژوهشگر به (1) اقدام کند. ولی باید توجه داشت که اکتشافات علمی از (2) ناشی میشوند نه از فرضیهها.
اگرچه فرضیه عموماً راهنمای پژوهش در انتخاب روش اجرای پژوهش، طرح و نحوهی تجزیه و تحلیل اطلاعات جمعآوری شده است، ولی فقدان آن به معنی فقدان (3) نیست.
(4)معتقد است که فرضیه، پژوهشگر را به یک موقعیت یا شرایط معین هدایت میکند و همین امر موجب میشود که هدف اصلی خود را گم کند. فرضیه نباید به شیوهای صورتبندی شود که سزاوار ملاحظه و توجهات خاصی باشد.
اما باید توجه داشت که امکان ندارد تصویر روشنی از مسئله، بدون داشتن یک یا چند فرضیه داشت. فرضیه باید آگاهانه تشخیص داده شود و با مهارت صورتبندی شود تا از آن بتوان بهعنوان محوری که پژوهش را هدایت میکند، استفاده کرد. فرضیه، قبل از (5)، تدوین میشود؛ پس با بیان فرضیه میتوان کوتاهترین راه را برای (5) تعیین کرد.
1-صورتبندی فرضیه 2-پژوهشها 3-روش علمی 4-بیکن 5-جمعآوری اطلاعات
نقشهای فرضیه را نام ببرید:
الف) فرضیه به مطالعهی (1) مربوط به موضوع مورد تحقیق جهت میدهد و از مطالعهی (1) که با موضوع مورد پژوهش ارتباطی ندارند، جلوگیری به عمل میآورد. ب) فرضیه (2) تبیینهای آزمایشی را برای پدیدهها و زمینهی مساعدی را برای توسعهی دانش فراهم میکند. ج) فرضیه، پژوهشگر را به برخی از جنبههای (3) که از نقطه نظر مسئلهی پژوهشی معنیدار است، حساس میکند. بهطور کلی، فرضیه تفاوت بین پژوهش دقیق و مفید را از پژوهشهایی که دارای دقت کمتر هستند، مشخص میکند. د) فرضیهها به پژوهشگر کمک میکنند تا (4) را بهتر درک کنند. تا روش تحقیق و همچنین روشهای جمعآوری اطلاعات را برای حل مسئلهی پژوهش معین کند. ن) فرضیه چارچوبی برای (5) نتایج فراهم میسازد.
تفاوت بین فرضیه و مشاهده اگرچه بین فرضیه و مشاهده تفاوت مشخص و معنیداری وجود دارد؛ اما گاهی اوقات با یکدیگر اشتباه میشوند. مشاهده، یعنی، (6). بهعنوان مثال، پژوهشگری ممکن است از مدرسهای بازدید به عمل آورد و پس از یک بازدید کلی مشاهده کند که بیشتر دانشآموزان دارای افت تحصیلی هستند. پس از این بازدید و مشاهده، او ممکن است اطلاع حاصل کند که مدرسه در همسایگی یک محلهی فقیرنشین قرار دارد. بر اساس این اطلاعات، او انتظار دارد قسمت عمده ای از مردمی که در این محل زندگی میکنند، دارای درآمد کمی باشند. آنچه او انجام داده است، عبارت است از تدوین یک (7).
1-منابع 2- جهت و هدف 3-موقعیتی 4-مسئلهی پژوهشی 5-گزارش 6-آنچه هستند یا آنچه دیده میشوند 7-فرضیه معین
منابع فرضیه
تدوین یک فرضیهی مناسب همانند انتخاب یک مسئلهی پژوهشی مناسب است؛ زیرا انتخاب یک مسئله به دشواری میتواند جدا از فرضیهای که راهحل آن است، صورت پذیرد.
همانگونه که هیچ راه کاملی برای انتخاب یک مسئله وجود ندارد، هیچ راه کاملی هم برای تدوین یک فرضیه وجود نخواهد داشت. همچنین بین ویژگیهای تجربه و خلاقیت که برخی از افراد را قادر به استخراج یک فرضیه مناسب میسازد، شباهتهایی وجود دارد. تدوین یک فرضیهی متناسب با اتکا به تجربه امکانپذیر است. برخی از مراحل جمعآوری اطلاعات نظیر: به خاطر آوردن تجارب گذشته مطالعهی منابع مربوط به موضوع مورد تحقیق یا یک مطالعهی مقدماتی قبل از صورتبندی کردن فرضیه، انجام میشود. در تدوین فرضیه نباید از عامل پشتکار چشمپوشی کرد.
پژوهشگر پس از کسب آگاهی لازم در مورد مسئلهی پژوهشی، از طریق (1) و (2)، آمادگی دارد که فرضیهی پژوهشی خود را صورتبندی یا بیان کند.
1-مطالعهی منابع
2-تجارب گذشته خود