20 Flashcards
چيزي كه الان داريد ميگين متناقض هست با چيزي كه قبلا گفتين
What you are saying now contradicts what u said befor
كار دست: دستبند دست ساز
حيلهگرانه
زندگي يه چيز حيله گرانه است
Crafty
Crafty bracelet
Life is a Crafty thing
اسير
Captive
بيشتر از انچه لازم است جايي ماندن
فعل
Linger
با ولع خوردن
Devour
ظاهر شدن
Emerge
ناهموار صفت
Jagged
ج َ گ ِ د
متعصب صفت
مبارز - مخالف صفت
سرپيچي كردن، شير كردن، به مبارزه و مخالفت طلبيدن
Defiant of sth or sone
دي فاينت
Defy
دي فاي
كمين كردن
Ambush
قدرت توان نيرو اسم
نيرومند صفت
Vigor
وي گِر
Vigorous
شكننده صفت
Fragile
فرَجايل
هلاك شدن
Perish
بعضي وقتها, گاه و بيگاه
Every now and then
رونق گرفتن
موفق شدن بيشتر از لحاظ اقتصادي٢
Prosper
پراس پِر
Thrive
ترايو
در ازاي
در ازاي كمك او كارهاش رو انجام ميدم
اون خيلي مهربونه در عوض من كمكش ميكنم
In return for..
i run her errands in return for her kindness
She is so kind. So in return, i help her