19

Question 1

Astrology

Answer 1

as‧trol‧o‧gy /əˈstrɒlədʒi $ əˈstrɑː-/ noun [uncountable]

اختر بینی ، علم احکام نجوم ، طالع بینی ، ستاره شناسی ، روانشناسی: طالع بینی ، نجوم: تنجم ، علوم دریایی: تنجیم

Question 2

Deviate

Answer 2

de‧vi‧ate /ˈdiːvieɪt/ verb [intransitive]

برگشتن ، منحرف شدن ، کجرو شدن ، انحراف ورزیدن ، غیر سالم ، روانشناسی: منحرف ، علوم نظامی: منحرف ساختن انحراف

Question 3

Differentiate

Answer 3

dif‧fe‧ren‧ti‧ate /ˌdɪfəˈrenʃieɪt/ verb
دیفرانسیل گرفتن ، تمیز دادن ، متمایز کردن ، مشتق گرفتن ، فرق گذاشتن ، فرق قائل شدن ، دیفرانسیل تشکیل دادن ، شیمی: مشتق گرفتن ، روانشناسی: تفکیک کردن

Question 4

Disrupt

Answer 4

dis‧rupt /dɪsˈrʌpt/ verb [transitive]

از هم گسیختن ، بهم زدن قوا ، منقطع کردن ، درهم گسیختن ، علوم مهندسی: منقطع کردن ، علوم نظامی: مختل کردن کار

Question 5

Equation

Answer 5

e‧qua‧tion /ɪˈkweɪʒən/ noun
هم چندی ، معادله ، برابری ، علوم مهندسی: معادله همچندی ، کامپیوتر: معادله ، معماری: هم سنگ ، روانشناسی: معادله ، بازرگانی: رابطه ، علوم هوایی: تساوی

Question 6

Err

Answer 6

err /ɜː $ ɜːr/ verb [intransitive]

خطاکردن ، دراشتباه بودن ، غلط بودن ، گمراه شدن ، بغلط قضاوت کردن

Question 7

Erroneous

Answer 7

er‧ro‧ne‧ous /ɪˈrəʊniəs $ ɪˈroʊ-/ adjective

نادرست ، پراز غلط ، غلط ، اشتباه ، مغلوط

Question 8

Frantic

Answer 8

fran‧tic /ˈfræntɪk/ adjective

بی عقل ، اتشی ، عصبانی ، از کوره در رفته

Question 9

Inadvertent

Answer 9

/’ınəd’və:tənt/adjective

بی ملاحظه ، سهو ، غیر عمدی ، قانون ـ فقه: سهوی

Question 10

Improvise

Answer 10

im‧pro‧vise /ˈɪmprəvaɪz/ verb [intransitive and transitive]

بالبداهه ساختن ، انا ساختن ، تعبیه کردن

Question 11

Latitude

Answer 11

Noun عرض جغرافيايي

Question 12

Mariner

Answer 12

mar‧i‧ner /ˈmærənə, ˈmærɪnə $ -ər/ noun [countable]

ملوان ، دریانورد ، کشتیران

Question 13

Multitude

Answer 13

mul‧ti‧tude /ˈmʌltətjuːd, ˈmʌltɪtjuːd $ -tuːd/ noun

گروه بسیار ، جمعیت کثیر ، بسیاری ، روانشناسی: انبوه

Question 14

Nuisance

Answer 14

nui‧sance /ˈnjuːsəns $ ˈnuː-/ noun
مزاحمت ، بلا ، ایذایی ، ایذا کردن ، ازار کردن ، ازار ، مایه تصدیع خاطر ، مایه رنجش ، اذیت ، قانون ـ فقه: مزاحمت ، افت ، علوم نظامی: اذیت کردن

Question 15

Permanence

Answer 15

Noun
/’pə:mənəns/
بقاء ، پایداری ، ثبات ، دوام ، بقا ، علوم مهندسی: استمرار همیشگی

Question 16

Revolve

Answer 16

re‧volve /rɪˈvɒlv $ rɪˈvɑːlv/ verb [intransitive and transitive]
گرداندن ، چرخیدن ، گردیدن ، گردش کردن ، سیر کردن ، دور زدن ، تغییر کردن ، علوم مهندسی: دور زدن

Question 17

Soothe

Answer 17

soothe /suːð/ verb [transitive]

ارام کردن ، تسکین دادن ، دل بدست اوردن ، دلجویی کردن ، استمالت کردن

Question 18

Stranded

Answer 18

strand‧ed /ˈstrændəd, ˈstrændɪd/ adjective

بگل نشسته ، معطل ، لنگ

Question 19

Passerbye

Answer 19

رهگذران

Question 20

Broadcast

Answer 20

broad‧cast /ˈbrɔːdkɑːst $ ˈbrɒːdkæst/ noun [countable] verb
پراکندگی ، انتشار ، پخش خبر کردن ، اعلام کردن ، منتشر کردن ، اشاعه دادن ، رساندن ، پخش کردن (از رادیو) ، سخن پراکنی ، پراکندن ، داده پراکنی