ستایش Flashcards
1
Q
چاشنی
A
آنچه برای اثربخشی بیشتر کلام به آن اضافه می‌شود.
2
Q
حلاوت
A
شیرینی
3
Q
نژند
A
خوار و زبون، اندوهگین
4
Q
نابسته
A
باز، گشوده
5
Q
احسان
A
بخشش، نیکی کردن، نیکویی
6
Q
می‌بایست
A
از مصدر بایستن به معنی لازم داشتن، ضروری بودن، شایسته بودن
ماضی استمراری
7
Q
ترتیب
A
نظم، سامان
8
Q
وضع
A
قرار دادن، روش، اساس
9
Q
قرین
A
یار، نزدیک، همدم
10
Q
اِدبار
A
بدبختی، سیه‌روزی، متضاد اقبال
11
Q
اقبال
A
خوشبختی، سعادت
12
Q
توفیق
A
آن است که خداوند، اسباب را موافق خواهش بنده، مهیا کند تا خواهش او به نتیجه برسد؛ سازگار گردانیدن
13
Q
تدبیر
A
چاره‌اندیشی، اندیشیدن، پایان‌بینی
14
Q
رای
A
فکر، اندیشه، عقیده
15
Q
ابد
A
زمانی که آن را نهایت نباشد؛ متضاد ازل
