درس هفتم Flashcards
1
Q
روحانی
A
منسوب به روح، معنوی، ملکوتی
2
Q
جسمانی
A
منسوب به جسم، مقابل روحانی
3
Q
طالب
A
خواهان، جوینده، خواهنده
4
Q
وصول
A
به دست آوردن، رسیدن
5
Q
اِلّا
A
به جز، مگر
6
Q
ماوا
A
پناهگاه، منزل، جایگاه
7
Q
ماوا کردن
A
منزل کردن، اقامت کردن
8
Q
غایت
A
پایان، نهایت
9
Q
معرفت
A
آگاهی، شناخت، شناسایی
10
Q
سیُم
A
سوم
11
Q
مُسَلّم
A
قطعی، حتمی، مقرر
12
Q
ایثار
A
از خودگذشتگی، دیگری را بر خود ترجیح دادن
13
Q
رخت
A
لباس، جامه، کالا
14
Q
سامان
A
درخور، میسّر، امکان
15
Q
فرض
A
لازم، ضروری، آنچه خداوند بر بندگانش واجب کرده است.
16
Q
لابد
A
ناچار، ناگزیر
17
Q
واسطه
A
میانجی، شفیع
18
Q
طالبان
A
جِ طالب، خواهندگان
19
Q
از بهر
A
از برای
حرف اضافه مرکب
20
Q
حیات
A
زندگی
21
Q
مَمات
A
مردن، مرگ
22
Q
سودا
A
خیال، دیوانگی
23
Q
خودبین
A
مغرور، خودخواه
24
Q
پر کین
A
پر کینه
25
کین
کینه، بغض، دشمنی
26
خودرای
مستبد، خودسر، خودکامه
27
بی‌خودی
بی‌هوشی، حالت از خودرستگی و به معشوق پیوستن
28
بی‌رایی
بدون نظر و اندیشه بودن
اینجا مترادف بی‌خودی است
29
برنا
جوان
30
قوت
خوراک، رمق، نیرو
31
قرار نداشتن
آرامش نداشتن
32
مصطفی
برگزیده
33
مُحِب
دوستدار، یار، عاشق
34
حبیب
محبوب، دوست
35
تمهیدات
جِ تمهید، آماده کردن، گستردن، آراستگی
36
شیدایی
دیوانگی
37
ناگزیر
ناچار
38
بزم
محفل، ضیافت
39
.
