درس هشتم Flashcards
پاریز
نام بخشی از ناحیه سیرجان استان کرمان
می بایست
لازم بود
فرسخ
فرسنگ، واحد اندازهگیری مسافت، تقریبا معادل شش کیلومتر
الاغ تور
الاغ سواری، با الاغی مسافتی را طی کردن و جابهجا شدن
کَرّان
روستایی در استان کرمان
بیابان ریگزار
زمینی که پر از ریگ باشد
چریغ
تلفظ محلی چراغ نزد مردم سیرجان
چریغ آفتاب
طلوع آفتاب، صبح زود
قنات
کاریز، مسیری زیرزمینی که آب زیرزمین را به جای موردنظر میبرد.
اُتراق
توقف چند روزه در سفر به جایی؛ موقتا در جایی اقامت گزیدن
دانشسرا
محل فراگیری دانش، مدرسهای که معلم یا دبیر برای آموزشگاهها تربیت میکند.
مراجعه
بازگشت، رجوع کردن به کسی یا چیزی
تداعی
یادآوری، به خاطر آوردن
مخارج
هزینهها
قریب
نزدیک، حدود
غریب
دورافتاده از وطن
رفسنجان
شهری در استان کرمان
مُحصّل
دانشآموز
حواله
نوشتهای که به موجب آن دریافتکننده ملزم به پرداخت پول یا مال به شخص دیگری است.
امین
امانتدار، درستکار
کازیه
جا کاغذی، جعبه فلزی یا چوبی روباز که برای قرار دادن کاغذ، پرونده یا نامهها روی میز قرار میدهند.
تحریر
نوشتن
استبعاد
دور دانستن، بعید شمردن چیزی
استبعاد داشتن
بعید و دور بودن از تحقق و وقوع امری
غایت القُصوا
حد نهایی چیزی، کمال مطلوب
قُصوا
دورترین، دور