درس سوم Flashcards
أبقِ (أبقی(ا)، یُبقِی)
نگه دار
أثمَرَ
میوه داد
أعتَقَ
آزاد کرد
أمَلَ
امید داشت
أمرَد
پسر نوجوانی که سبیلش در آمده ولی هنوز ریش در نیاورده است.
أکرَمَ
گرامی داشت
إثمار
میوه دادن
أعزاز
گرامی داشتن
بإعزازٍ
با عزت
إقامَة
ماندن
اِتَّسَعَ
فراخ شد
اِختارَ (یَختارُ)
برگزید
اِنزَعَجَ
آزرده شد
اِنفَضَّ (یَنفَضُّ)
پراکنده شد
تَفَقَّهَ
دانا شد، دانش فرا گرفت
جَوز
گردو
حَضَنَ
در آغوش گرفت
خَشیَة
پروا
خَیَّرَ (یُخیِّرُ)
اختیار داد
دافَعَ
دفاع کرد
دَعا (یَدعو)
دعوت کرد
راحَ (یَروحُ)
رفت
رَخُصَ
ارزان شد
رَضاعَة
شیرخوارگی
رِداء
روپوش بلند و گشاد روی دیگر جامهها
سَهِرَ
بیدار ماند
شَیخ
پیرمرد، پیشوا
صُلب
سخت و سفت
ضاق
تنگ شد
عادَةً
معمولا
عَجوز
پیرمرد، پیرزن
عَودَة
برگشتن
غَرسَ
کاشت
غَرس
نهال، کاشتنِ نهال
غَضَّ عَینَهُ
چشم برهم نهاد
غَلا (یَغلو)
گران شد
غَلیظُ القلبِ
سنگدل
فاضَ (یَفیضُ)
لبریز شد
فَسیلَة
نهال
فَظّ
تندخو
فَقَّهَ
دانا کرد
قَعَدَ
نشست