درس سوم Flashcards
1
Q
أبقِ (أبقی(ا)، یُبقِی)
A
نگه دار
2
Q
أثمَرَ
A
میوه داد
3
Q
أعتَقَ
A
آزاد کرد
4
Q
أمَلَ
A
امید داشت
5
Q
أمرَد
A
پسر نوجوانی که سبیلش در آمده ولی هنوز ریش در نیاورده است.
6
Q
أکرَمَ
A
گرامی داشت
7
Q
إثمار
A
میوه دادن
8
Q
أعزاز
A
گرامی داشتن
9
Q
بإعزازٍ
A
با عزت
10
Q
إقامَة
A
ماندن
11
Q
اِتَّسَعَ
A
فراخ شد
12
Q
اِختارَ (یَختارُ)
A
برگزید
13
Q
اِنزَعَجَ
A
آزرده شد
14
Q
اِنفَضَّ (یَنفَضُّ)
A
پراکنده شد
15
Q
تَفَقَّهَ
A
دانا شد، دانش فرا گرفت
16
Q
جَوز
A
گردو
17
Q
حَضَنَ
A
در آغوش گرفت
18
Q
خَشیَة
A
پروا
19
Q
خَیَّرَ (یُخیِّرُ)
A
اختیار داد
20
Q
دافَعَ
A
دفاع کرد
21
Q
دَعا (یَدعو)
A
دعوت کرد
22
Q
راحَ (یَروحُ)
A
رفت
23
Q
رَخُصَ
A
ارزان شد
24
Q
رَضاعَة
A
شیرخوارگی
25
رِداء
روپوش بلند و گشاد روی دیگر جامهها
26
سَهِرَ
بیدار ماند
27
شَیخ
پیرمرد، پیشوا
28
صُلب
سخت و سفت
29
ضاق
تنگ شد
30
عادَةً
معمولا
31
عَجوز
پیرمرد، پیرزن
32
عَودَة
برگشتن
33
غَرسَ
کاشت
34
غَرس
نهال، کاشتنِ نهال
35
غَضَّ عَینَهُ
چشم برهم نهاد
36
غَلا (یَغلو)
گران شد
37
غَلیظُ القلبِ
سنگدل
38
فاضَ (یَفیضُ)
لبریز شد
39
فَسیلَة
نهال
40
فَظّ
تندخو
41
فَقَّهَ
دانا کرد
42
قَعَدَ
نشست
43
قِشر
پوست
44
لاعَبَ
با .... بازی کرد
45
لانَ (یَلینُ)
نرم شد
46
ما أسرَعَ
چه شتابان است!
47
مامِن...
هیچ ... نیست
48
مَرَّ (یَمُرُّ)
گذر کرد
49
مَصادر
منابع
50
مُعَزَّز
گرامی
51
وَجههُ
ذات او (چهره او)
52
وِعاء
ظرف
53
یافِع
جوان کم سال
54
أعوام=
سِنین (سالها)
55
أعتَقَ===
أطلَقَ، فَکَّ، حَرَّرَ (آزاد کرد)
56
أمَلَ=
رَجا (امید داشت)
57
إناء=
وِعاء (ظرف)
58
الهالِک=
الفانی (نابودشونده، فناپذیر)
59
اِختارَ=
اِنتَخَبَ (برگزید)
60
اِنفَضَّ=
تَفرَّقَ (پراکنده شد)
61
تَفَقَّهَ==
تَعَلَّمَ، فَهِمَ (آگاه شد، یاد گرفت، فهمید)
62
تَناوُل=
أکل (خوردن)
63
خَشیَة==
خَوف، تَقوی(ا)
(ترس، پروا)
64
دَعا=
نَدَبَ (فرا خواند)
65
رُجوع=
عَودَة (برگشتن)
66
رِداء=
عِباء (روپوش بلند و گشاد)
67
غَرس=
فَسیلَة (نهال)
68
فاضَ=
اِمتلأَ (لبریز شد، پر شد)
69
فَلاح==
مُزارع، زارع (کشاورز)
70
قِشر=
جِلد (پوست)
71
کِتمان==
إخفاء، سَتر (پنهان کردن)
72
مَرَّ=
عَبَرَ (گذر کرد، عبور کرد)
73
مُعزَّز=
مُکرَّم (گرامی، با احترام)
74
إقامَة#
ذَهاب
ماندن، رفتن
75
اِتَّسَعَ#
ضاقَ
فراخ شد، تنگ شد
76
اِنفَضَّ#
تَجَمَّعَ
پراکنده شد، جمع شد
77
جاءَ#
ذَهَبَ، راحَ
آمد، رفت
78
حَزِنَ، اِنَزَعَجَ#
فَرِحَ
ناراحت شد، خوشحال شد
79
رَخُصَ#
غَلا
ارزان شد، گران شد
80
سَهِرَ#
نامَ
بیدار ماند، خوابید
81
عَجوز#
یافِع، فَتی(ا)، شاب
پیرمرد، جوان
82
غلیظ القلب#
حَنون، حَنّانة
سنگدل، مهربان
83
غَرَسَ#
حَصَدَ
کاشت، برداشت
84
قَعدَ، جَلَسَ#
نَهَضَ، قامَ
نشست، برخاست
85
لانَ#
فَظَّ
نرمی کرد، تندخویی کرد
86
لَیِّن#
صُلب
نرم، سفت
87
آبار مف
بِئر
چاه
88
أجداد مف
جَد
نیاکان، پدربزرگ
89
أوعیَة مف
وِعاء
ظرف
90
أعیُن مف
عَین
چشم
91
أغراس مف
غَرس
نهال
92
أفراس مف
فَرَسَ
اسب
93
تَعالیم مف
تعلیم
آموخته
94
جُهّال مف
جاهل
نادان
95
ذِئاب مف
ذئب
گرگ
96
رُسُل مف
رَسول
فرستاده
97
شُیوخ مف
شیخ
پیرمرد، پیشوا
98
عَجائِز مف
عَجُوز
پیرمرد پیرزن
99
فَسائِل مف
فَسیلَة
نهال
100
قشور مف
قِشر
پوست
101
ملائکة مف
مَلَک
فرشته
102
مَحارِم مف
مَحرَم
حرام
103
مَصادر مف
مَصدَر
منبع
104
مُلوک مف
مَلِک
پادشاه
105
کِلاب مف
کَلب
سگ