درس دوازدهم: گذر سياوش از آتش Flashcards

1
Q

آزَرْمْ

A

شرم
حیا

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

ارتفاع

A

محصول زمین های زراعتی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

ارتفاعِ ولایت

A

عایدات و درآمدهای مملکت

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

اندیشه

A

اندوه
ترس
اضطراب
فکر

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

ایمِن

A

در امن
دل آسوده

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

بِرْیان

A

در لغت کباب شده و پخته شده بر آتش
مجازاً ناراحت و مضطرب

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

بِرْیان شدن

A

غمگین و ناراحت شدن
در سوز و گداز بودن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

پُرمایه

A

گران مایه
پرشکوه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

مایه

A

قدرت
توانایی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

تازی

A

اسبی از نژاد عربی
با گردن کشیده و پاهای باریک

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

تَپِشْ

A

اضطراب ناشی از گرمی و حرارت
گرمی و حرارت

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

تَطاوُل

A

ستم و تَعَدّی
به زور به چیزی دست پیدا کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

تعصّب

A

طرفداری یا دشمنیِ بیش از حد نسبت به شخص، گروه یا امری

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

به تعصّب

A

به حمایت و جانب داری

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

حَشَمْ

A

خدمتکاران، خویشان و زیردستانِ فرمانروا

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

حلقه به گوش

A

کنایه از فرمانبردار و مطیع

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

خَسْتَنْ

A

زخمی کردن
مجروح کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
18
Q

خُود

A

کلاه خود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
19
Q

خیره سَر

A

گستاخ و بی شرم
لجوج

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
20
Q

دستور

A

وزیر
مشاور

21
Q

زَوال

A

نابودی
از بین رفتن

22
Q

سَبو

A

کوزه
ظرف معمولاً دسته دار از سفال یا جنس دیگر برای حمل یا نگه داشتن مایعات

23
Q

سپردن

A

طی کردن
پیمودن

24
Q

سَمَنْ

A

نوعی درخت گل
یاسمن

25
Q

شَبیخون

A

حملۀ ناگهانی دشمن در شب

26
Q

طرح افکندن

A

کنایه از بنانهادن

27
Q

طرح ظلم افکندن

A

سبب پیدایش و گسترش ظلم شدن
بنیان ظلم نهادن

28
Q

عَجَم

A

سرزمینی که ساکنان آن غیرعرب، به ویژه ایرانی باشند
ایران

29
Q

مُلوک عَجَم

A

پادشاهان ایران

30
Q

عِفاف

A

رعایت اصول اخلاقی
پرهیز کاری
پارسایی

31
Q

غُرْبَتْ

A

غریبی
دوری از خانمان

32
Q

فرهیختگی

A

فرهیخته بودن

33
Q

فرهیخته

A

برخوردار از سطح والایی از دانش، معرفت یا فرهنگ

34
Q

فَرْیادْرِسْ

A

یاور
دستگیر

35
Q

کُرْبَتْ

A

غم
اندوه

36
Q

کُربَتِ جُور

A

اندوه حاصل از ظلم و ستم

37
Q

مُقَرَّرْ شدن

A

قرارگرفتن
ثبات و دوام یافتن

38
Q

مَکایِد

A

جِ مَکیده یا مَکیدَتْ
کِیْدْها
مکرها
حیله ها

39
Q

مَلِک

A

پادشاه
سلطان

40
Q

موبَد

A

روحانی زرتشتی
مجازاً مشاور

41
Q

نُقْصان

A

کاهش یافتن

42
Q

نقصان پذیرفتن

A

کم شدن

43
Q

نماز بردن

A

تعظیم کردن
عمل سر فرودآوردن در مقابل کسی برای تعظیم

44
Q

نواختن

A

کسی را با گفتن سخنان محبّت آمیز یا بخشیدنِ چیزی مورد محبّت قراردادن

45
Q

نیک پِی

A

خوش قدم

46
Q

نیکی دِهِش

A

نیکی کننده

47
Q

ولایت

A

کشور
سرزمین

48
Q

هُشیوار

A

هوشیار
هوشیارانه
آگاهانه

49
Q

هَیون

A

شتر
به ویژه شتر قوی هیکل و درشت اندام