Words Flashcards
Collocation
ترتیب
Common
مشترک
Expression
اصطلاح
Among
درمیان
Related
نسبت
Refer
اشاره
Experience
تجربه کردن
Abuse
آزار- اذیت
Poverty
فقر
Through
از میان
Former
سابق - قبلی
Prolonged
طولانی
Legal
قانونی
Battle
جنگ
Involving
دخیل
Conflicts
ناسازگاری
Decisions
تصمیمات
Assets
دارایی
Settlement
توافق نامه
Primary
الویت
Responsibility
مسئولیت
Custody
حضانت
Sole
تنها
Expenses
مخارج
Situation
موقعیت
Abortion
سقط کردن
Annual
سالانه
Regret
پشیمانی -افسوس
Fee
شهریه
Fortune
شانس - خوش بختی
Salary
حقوق
Messy-sloppy-untidy
شلخته - نا مرتب- کثیف
Individual
شخصی - انفرادی
Hostile
دشمن-خصومت امیز
Cruel
بیرحم -ظالم
Assistance
دستیار
Roots
ریشه
Grant
اهدا -بخشش
guardian
نگهبان - اولیا
distresed
پریشان - غم دیده
Behavior
رفتار
debilitated
ناتوان کردن
reimbursement
بازپرداخت
Contract
قرارداد
Reason
دلیل-برهان
Jarring
تکان دهنده
Nowadays
امروزه
Riser
بلند شدن - سحرخیز
Oversleep
خواب موندن
Lying down
دراز کشیدن
Describing
توصیف
Suffiecent
کافی
Awake
بیدارشدن-بیدارماندن
Actually
واقعاً- در حقیقت