Unit 1

Question 1

accountable

Answer 1

Meaning:مسئول-پاسخگو
adv:accountably مسئولانه
n: accountableness_accountability مسئولیت-پاسخگویی

Question 2

addictive

Answer 2

n: addiction
v/n: addict معتاد_معتاد کردن
heroin addict
adj: addicted

Billy is a drug addict.
Billy is addicted to drugs.

Question 3

agenda

Answer 3

دستور جلسه_دستور کار-اهداف

Question 4

coin [verb]

Answer 4

syn: invent_creat_originate

ابداع کردن، ساختن (یک کلمه یا عبارت جدید یا استفاده از آن به شیوه‌ای خاص برای نخستین بار)

Question 5

correlate

Answer 5

syn: associate,connect
‎مرتبط، وابسته، همبستگی داشتن، مرتبط کردن، ارتباط
داشتن ،مرتبط بودن

Scientists believe that brain size might correlate with intelligence.

n: correlation ارتباط ،رابطه
adj: correlational هم بستگی به هم وابسته
correlative وابسته به هم

Question 6

poor

Answer 6

بد_نامساعد_کم_نامرغوب

Last year’s exam results were poor.
1. نتایج امتحانات سال گذشته بد بودند.

Question 7

presence

Answer 7

حضور
opp: absence

Question 8

subject [verb]

Answer 8

1-تحت سلطه درآوردن تحت قیمومت درآوردن، تحت کنترل درآوردن

The Roman Empire subjected most of Europe to its rule
امپراطوری روم بخش بزرگی از اروپا را تحت سلطه
خود درآورد.

2. در معرض قرار دادن دستخوش قرار دادن، تحت تاثیر قرار دادن
   Syn: expose
   He’d subjected “Lisa” to a terrifying ordeal.

The war subjected the region to a terrible famine

او “لیزا” را در معرض یک تجربه وحشتناک قرار داده بود.

Question 9

surge

Answer 9

n: افزایش ناگهانی
.a surge in food price
v: به سرعت افزایش یافتن
Prices surged on the stock exchange
قیمت‌ها در بازار سهام به‌سرعت افزایش یافتند

Question 10

target

Answer 10

هدف گرفتن تمرکز داشتن بر، هدف قرار دادن

These adverts are designed to target young people

این تبلیغات برای هدف قرار دادن جوانان طراحی شده است

Question 11

validate

Answer 11

اعتبار بخشیدن معتبر ساختن، تصدیق کردن
n: validation تصدیق، تایید
Winning the prize validated his hard work