texte page 27 Flashcards

C France : consommer mieux et moins

1
Q

Consommer

A

Consommer به معنای “مصرف کردن” است.

برای مثال:
- Consommer de l’énergie = مصرف کردن انرژی
- Consommer des aliments = مصرف کردن غذا

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

décennies

A

Décennies به معنای “دهه‌ها” است، یعنی دوره‌های زمانی ده‌ساله.

برای مثال:
- Ces dernières décennies = در دهه‌های اخیر
- Une décennie = یک دهه (دوره ۱۰ ساله)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

La prise
de conscience

A

La prise de conscience به معنای “آگاهی یافتن” یا “درک و شناخت” است.

این عبارت به لحظه‌ای اشاره دارد که فرد یا گروهی متوجه موضوعی مهم می‌شوند و به آن آگاهی پیدا می‌کنند.

برای مثال:
- La prise de conscience écologique = آگاهی یافتن زیست‌محیطی
- Il y a eu une prise de conscience sur ce problème. = نسبت به این مشکل آگاهی به وجود آمده است.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

critère d’achat

A

Critère d’achat به معنای “معیار خرید” است.

این عبارت به عواملی اشاره دارد که افراد هنگام خرید یک محصول در نظر می‌گیرند، مثل قیمت، کیفیت، یا مسائل اخلاقی و زیست‌محیطی.

برای مثال:
- Le prix est un critère d’achat important.
قیمت یک معیار مهم خرید است.
- Les consommateurs privilégient maintenant des critères éthiques.
مصرف‌کنندگان اکنون معیارهای اخلاقی را ترجیح می‌دهند.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

éthiques

A

Éthiques به معنای “اخلاقی” است و به مسائلی اشاره دارد که مربوط به اصول درست و نادرست در رفتار انسان‌ها هستند.

برای مثال:
- Des choix éthiques = انتخاب‌های اخلاقی
- Consommer de manière éthique = مصرف کردن به شیوه‌ای اخلاقی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

environnementales

A

Environnementales به معنای “محیط زیستی” است و به مسائلی مربوط به طبیعت و حفاظت از محیط زیست اشاره دارد.

برای مثال:
- Questions environnementales = مسائل محیط زیستی
- Des pratiques environnementales responsables = شیوه‌های مسئولانه محیط زیستی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

Déclarent

A

Déclarent شکل جمع از فعل déclarer است و به معنای “اعلام کردن” یا “بیان کردن” می‌باشد.

برای مثال:
- Ils déclarent leur amour. = آن‌ها عشق خود را اعلام می‌کنند.
- Les consommateurs déclarent avoir changé leurs habitudes. = مصرف‌کنندگان اعلام می‌کنند که عادات خود را تغییر داده‌اند.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

quotidien

A

Quotidien به معنای “روزانه” است و به فعالیت‌ها یا عاداتی اشاره دارد که هر روز انجام می‌شوند.

برای مثال:
- Les tâches quotidiennes = کارهای روزانه
- Le journal quotidien = روزنامه روزانه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q
A
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

Méfiance

A

Méfiance به معنای “بی‌اعتمادی” یا “احتیاط” است. این واژه به وضعیتی اشاره دارد که فرد یا گروهی نسبت به دیگران شک و تردید دارند و به آن‌ها اعتماد ندارند.

برای مثال:
- La méfiance envers les autorités = بی‌اعتمادی به مقامات
- Il y a une méfiance générale dans la société. = در جامعه بی‌اعتمادی عمومی وجود دارد.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

l’égard

A

L’égard به معنای “احترام” یا “ملاحظه” است و معمولاً در ترکیب با حرف اضافه “à” به کار می‌رود، مانند “à l’égard de” که به معنای “نسبت به” یا “در رابطه با” است.

برای مثال:
- Avoir de l’égard pour quelqu’un = برای کسی احترام قائل بودن
- Il a de la méfiance à l’égard des entreprises. = او نسبت به شرکت‌ها بی‌اعتماد است.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

entreprises

A

Entreprises به معنای “شرکت‌ها” است و به سازمان‌ها یا کسب‌وکارهایی اشاره دارد که در زمینه‌های مختلف اقتصادی فعالیت می‌کنند.

برای مثال:
- Les entreprises locales = شرکت‌های محلی
- Les grandes entreprises = شرکت‌های بزرگ

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

changement de cap

A

Changement de cap به معنای “تغییر مسیر” یا “تغییر جهت” است. این عبارت به موقعیتی اشاره دارد که فرد یا گروهی از یک جهت یا رویکرد به سمت یک جهت یا رویکرد جدید تغییر می‌کند.

برای مثال:
- Un changement de cap dans la politique économique = تغییر مسیر در سیاست اقتصادی
- Le navire a dû faire un changement de cap en raison de la tempête. = کشتی به دلیل طوفان مجبور به تغییر مسیر شد.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

provenance

A

Provenance به معنای “منشأ” یا “مبدا” است و به جایی اشاره دارد که چیزی از آنجا می‌آید یا منبع آن چیست.

برای مثال:
- La provenance des produits = منشأ محصولات
- Vérifier la provenance d’un produit est important. = بررسی منشأ یک محصول مهم است.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

exigent

A

Exigent به معنای “مصرّ” یا “خواستار” است و به فردی اشاره دارد که خواسته‌ها و انتظارات بالایی دارد و از دیگران تقاضای انجام چیزی را به طور قاطعانه می‌کند.

برای مثال:
- Ils sont exigeants en matière de qualité. = آن‌ها در زمینه کیفیت خواسته‌های بالایی دارند.
- Les clients exigent un service rapide. = مشتریان خواهان خدمات سریع هستند.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

étiquettes

A

Étiquettes به معنای “برچسب‌ها” است و به تکه‌های کاغذ، پلاستیک یا مواد دیگر گفته می‌شود که اطلاعاتی درباره محصول روی آن نوشته یا چاپ شده است، مثل نام، قیمت، یا دستورالعمل‌ها.

برای مثال:
- L’étiquette du produit indique la date de péremption. = برچسب محصول تاریخ انقضا را نشان می‌دهد.
- Lire les étiquettes avant d’acheter. = قبل از خرید برچسب‌ها را بخوانید.

17
Q

tendance

A

Tendance به معنای “روند” یا “گرایش” است و به یک الگوی عمومی یا تغییرات موجود در رفتار، فرهنگ یا جامعه در یک دوره زمانی خاص اشاره دارد.

برای مثال:
- La tendance actuelle est à la consommation responsable. = روند کنونی به سمت مصرف مسئولانه است.
- Il y a une tendance à préférer les produits locaux. = گرایشی به ترجیح محصولات محلی وجود دارد.

18
Q

chiner

A

Chiner به معنای “دنبال کردن یا جستجو کردن برای یافتن اشیاء یا کالاهای دست دوم” است، به ویژه در بازارهای دسته دوم یا فروشگاه‌های قدیمی. این واژه به جستجو برای یافتن اجناس باارزش یا خاص اشاره دارد.

برای مثال:
- J’adore chiner dans les brocantes. = من عاشق جستجو در بازارهای دسته دوم هستم.
- Elle a chiné une vieille montre à un marché aux puces. = او یک ساعت قدیمی را در یک بازار دست دوم پیدا کرد.

19
Q

résistants

A

Résistants به معنای “مقاوم” یا “مقاومت‌کنندگان” است و به افرادی اشاره دارد که در برابر تغییرات، فشارها یا تحولات مقاومت می‌کنند. این واژه معمولاً برای اشاره به کسانی استفاده می‌شود که در برابر چیزی مثل تغییرات اجتماعی یا فرهنگی ایستادگی دارند.

برای مثال:
- Les résistants au changement = افرادی که در برابر تغییر مقاومت می‌کنند
- Il y a toujours des résistants dans une société qui évolue rapidement. = در یک جامعه که به سرعت تغییر می‌کند همیشه افرادی هستند که مقاومت می‌کنند.

20
Q

pourtant

A

Pourtant به معنای “با این حال” یا “اما” است و برای نشان دادن تضاد یا تفاوت میان دو جمله یا ایده به کار می‌رود.

برای مثال:
- Il pleut, pourtant il fait chaud. = باران می‌بارد، اما هوا گرم است.
- Elle est fatiguée, pourtant elle continue à travailler. = او خسته است، با این حال همچنان به کار کردن ادامه می‌دهد.

21
Q

Elles ont été bercées

A

عبارت “Elles ont été bercées” به معنای “آن‌ها پرورش یافته‌اند” یا “آن‌ها تحت تأثیر قرار گرفته‌اند” است. فعل “bercer” در اینجا به معنای “تکان دادن یا آرام کردن” است، اما در این زمینه، به معنای تحت تأثیر بودن یا عادت کردن به چیزی است.

برای مثال:
- Elles ont été bercées par une époque de consommation excessive. = آن‌ها در یک دوره از مصرف بیش از حد پرورش یافته‌اند.
- Il a été bercé par des rêves d’aventure. = او تحت تأثیر رویاهای ماجراجویی پرورش یافته است.

22
Q

aisé

A

Aisé به معنای “آسان” یا “راحت” است و معمولاً برای توصیف چیزی که بدون زحمت و دشواری انجام می‌شود به کار می‌رود. این واژه همچنین می‌تواند به معنای “خوب اوضاع مالی داشتن” باشد، زمانی که به افراد یا وضعیت‌های اقتصادی اشاره دارد.

برای مثال:
- Il parle avec aisance. = او به راحتی صحبت می‌کند.
- Une vie aisée = یک زندگی راحت و بدون مشکل اقتصادی

23
Q

Concerné

A

Concerné به معنای “مربوط” یا “درگیر” است و به چیزی اشاره دارد که به یک فرد یا موضوع خاص مربوط است. این واژه معمولاً برای نشان دادن ارتباط مستقیم یک شخص یا چیزی با یک موضوع خاص به کار می‌رود.

برای مثال:
- Les personnes concernées doivent répondre. = افرادی که مربوط به این موضوع هستند باید پاسخ دهند.
- Il est directement concerné par le projet. = او مستقیماً با پروژه درگیر است.

24
Q

pratiques

A

Pratiques به معنای “روش‌ها” یا “شیوه‌ها” است و به رفتارها، عادات یا کارهایی اشاره دارد که به طور منظم انجام می‌شوند.

برای مثال:
- Les pratiques commerciales = شیوه‌های تجاری
- Les pratiques quotidiennes = عادات روزانه

25
Q

Engagé

A

Engagé به معنای “متعهد” یا “مشارکت‌کننده” است و معمولاً به فردی اشاره دارد که در فعالیت‌ها، مسائل اجتماعی، یا اهداف خاصی به طور فعال مشارکت می‌کند یا به آن‌ها تعهد دارد.

برای مثال:
- Un citoyen engagé = یک شهروند متعهد
- Elle est engagée dans la protection de l’environnement. = او در حفاظت از محیط زیست متعهد است.

26
Q

Agacé

A

Agacé به معنای “عصبانی” یا “آزرده” است و به حالتی اشاره دارد که فرد از چیزی یا کسی ناراحت یا دلخور است و ممکن است نشان‌دهنده بی‌صبری یا خشم خفیف باشد.

برای مثال:
- Il était agacé par le bruit. = او از سر و صدا عصبی شده بود.
- Elle a un ton agacé. = او با لحن عصبانی صحبت می‌کند.

27
Q
A