S1E11 Flashcards
daily news
روزنامه
horoscope
فال
potential
پتانسیل
پنهانی
plunge
غوطه ور شدن
depression
افسردگی
whistle
سوت زدن
turn around
چرخیدن
scout
دیده بانی
مامور اکتشاف
get up
بلند شدن
at least
حداقل
bet
شرط بستن
lawyer
وکیل
dent
فرورفتگی
گودی
knuckle
بند انگشت
artistic
هنری
هنرمند
sculpting
مجسمه سازی
on the side
در کنار
conscious
هوشیار
اگاه
folks
مردم
euphoria
رضایت
خوشحالی
unbound
بی بند وبار
بی کران
بی حد
groin
کشاله ران
mistress
معشوقه
کدبانو
blast
ترکاندن
انفجار
explode
منفجر شدن
phew
برای نشان دادن بیزاری
arrest
دستگیر شدن
beaming
درخشان
نورانی
pride
غرور افتخار
occasionally
گاه و بی گاه
intimate
صمیمی
crave
هوس کردن
ارزو کردن
tour
سفر
گشت
find out
کشف کرردن
پیدا کردن
somehow
به نحوی
به طریقی
fabulous
شگفت انگیز
flame
شعله
شورعشق
burst
ترکیدن
انفجار
congress
کنگره
مجلس
debate
بحث کردن
مناظره کردن
deficit
کمبود
reduction
کاهش
bill
صورتحساب
mayor
شهردار
raise
بالا بردن
fare
کرایه
famish
قحطی
گرسنگی کشیدن
shell
پوسته
dive
شیرجه زدن
track
مسیر
راه
appraise
تخمین زدن
ارزیابی کردن
dozen
دوجین
دوازده
nipple
نوک پستان
male
نر
مذکر
genitalia
اندام های تناسلی
slugger
تنبل
licker
لیسیدن
sold
فروخته شده
cover
جلد
پوشش
secondary
ثانویه
complication
پیچیدگی
eventually
در نهایت
bizarre
عجیب و غریب
overslept
خواب موندن
scum
تفاله
پس مانده
اسغال
grip
گیر دادن
چسبیدن به
regular
منظم
عادی
give birth
به نیا اوردن
زایمان کردن
area
ناحیه
منطقه
goggle
عینک محافظ
issue
مشکل
موضوع
strap
بند
تسمه
knowledge
دانش
tricky
شیادانه
نیرنگ امیز
slam
دررا به شدت کوفتن
chapter
فصل
قسمت
give a shot
امتحان کردن چیزی برای اولین بار
stick
چوب
چسبیدن
liberate
ازاد کردن
denim
جین
پارچه کتانی
prison
زندان
engorge
بلعیدن
حریصانه خوردن
trick
حقه
فوت و فن
knockout
ضربه فنی کردن
ازپا در اوردن
present
معرفی کردن
تقدیم کردن
awake
بیدار شدن
brain
مغز
wave
موج
نوسان داشتن
set
قرار دادن
تنظیم کردن
expect
انتظار داشتن
nightmare
کابوس
complex
پیچیده
rehearsing
تمرین
Greek
یونانی
tonsil
لوزه
knee
زانو
woozy
گیج و منگ
sketch
طرح
زمینه
etch
سیاه قلم زدن
قلم زدن
typical
معمولی
run
اجرا کردن
اداره کردن
effect
اثر
نتیجه
مفهوم
forbidden
ممنوع
sense
مفهوم
احساس
spell out
هجی کردن
تعریف کردن
upside
بالاترین قسمت
قسمت بالایی
tiny
ریز
absolute
کامل
مطلق
opinion
نظر
عقیده
beast
جانور
حیوان چهارپا
heave
بلند کردن
جا به جا کردن
throb
ضربان
تپش