Pre-Intermediate Flashcards
Endurance
تحمل،طاقت
Resolved
مصمم
Exclusive
انحصاری
Tip-Top shape
تمیز ومرتب و منظم و خش بو…
داخل خونه و ماشین و ..
Sugercoat
خوب جلوه دادن(پول نداشتن ولی جلوی بچه نشون بدن که همه چی اکیه)
Equity
مساوات
Fude
دشمنی-عداوت
Fidelity
تعهد،وظیفه شناسی
Distrought
پریشان خاطر و آشفته حال
In tanden
Together
با هم
Ransom
باج خواهی/پول زور خواستن
Head or tail
شیر یا خط
Bitter fact
واقعیت تلخ
I for one
من به شخصه
Religious
Spiritual
مذهبی
معنوی
Ultimate
نهایی، پایانی
Criteria
محتوی
Hospitable
مهمان نواز
Sociable
اجتماعی
Do over
تکرار کردن
Buffet
بوفه
Pass me the salt
نمک و میدی؟(سر سفره)
Provided that
به شرطی که
Bon Voyage
سفر بسلامت
Strive
به سختی تلاش کردن
Hold the fort
مسیولیت کاری روموقتی به کسی دادن
Merchant
بازرگان -کاسب
Influence
تأثیر
Proverb
ضرب المثل
Swimming against the current
بر خلاف جریان اب شنا کردن
Idiom
اصطلاح
Banging ones head against the wall
تلاش برای کار غیر ممکن
To hold an eel by its tail
کار بسیار سخت
Affection
عاطفه و مهربانی
Happy birthday in advance
تولدت پیشاپیش مبارک
Promising
نوید بخش
Fruitful
ثمر بخش
مثمر ثمر
Fragile
آسیب پذیر
شکستنی
Mandatory
اجباری، ضروری
Desired
Undesired
دلخواه
نامطلوب
Upfront
پیش پیش
پولتوپیش پیش پرداخت کردم
Get used to it
عادت کن بهش
Puke
بالا آوردن
Lick
لیس زدن
Souamate
یار غار
دوست صمیمی
Sewer
مجاری فاضلاب
Sorely
به شدت- به سختی
40ish
Brownish
Tallish
حدودای ۴۰
مایل به قهوه ایی
تقریبا بلند
Devestate
ویران کردن
نابود کردن
Encounters
مواجه شدن
Tend to
Usually
Keep calling
Keep mistake
مدام زنگ زدن
اشباه مداوم
Dish up
غذا کشیدن
Don’t give up
تسلیم نشو
Conscience
Conscious
وجدان
آگاه(ما به وجود مشکل آگاهیم)
Clumsy
دست و پا چلفتی
Assesment
ارزیابی ،برآورد
Exemption
بخشودگی، معافیت
Anonymous
گمنام-ناشناس
Custody
بازداشت
Morality
اخلاقی
Provoke
تحریک کردن
برانگیختن
Demonstration
تظاهرات
Tailored
برازنده
درخور
Attribute
صفت، خصیصه
Associate
وابسطه شدن
مربوط شدن
Convey
ارسال کردن
Roam
پرسه زدن
گشتن
Fourfold
چهارگانه، چهاربخشی، چهار برابر
ConforM
همانند کردن، همسان شدن
Originate
سرچشمه گرفتن،آغازشدن
Acquire
بدست آوردن
Carried out
انجام شد
Momentary
لحظه ایی ،آنی
Perspective
نما،منظر،دید
Specification
ویژه،خاص
Correspond to
مربوط به
Furthermore
علاوه بر این
Feasible
شدنی، امکان پذیر
precisely
دقیقا، به طور موشکافانه
Dozen
دو جین، دوازده، زیاد
Autograph
امضا ، دست نوشته
Proofs
دلیل، سند
Flying saucer
بشقاب پرنده
Vertebral colum
ستون فقرات
Drastic
شدید-طاقت فرسا
Intentionally
عمدا
Denture
دندان مصنوعی
Portion
دانگ، سهم
Instant
فوری
غذای پیش پخته(مثل نودل)
Strand of hair
تار مو
Artifacts
مصنوعات
Bizzar
عجیب و غریب
Toothpick
خلال دندون
Beekeeper
زنبوردار
Arrow points
نقطه فلش
Caught
گرفتار
Pirate
دزد دریایی
Canister
قوطی
Chariot
ارابه جنگی
Numerous
متعدد، زیاد
Easter egg
نشانه ایی در فیلم که به داستانی وواقعیتی اشاره کند
Attentive
حواس جمع، متوجه
Adventure
ماجراجو
Arch
کمان،طاق
Erosion
فرسودگی
Rebuilt
بازسازی
Conspiracy
توطئه
Trespass
ورود بی اجازه
Mysteries
اسرار
Diffident
محجوب
Chipped
Dent
Shatter
لب پریده(لیوان)
فرو رفتگی جزئی(ماشین)
خرد شدن شیشه
Forgive
بخشیدن
Esclator
پله برقی
Gland
غده
Bland
بی مزه
Demand
تقاضا،درخواست
Bail
وثیقه
Same here
Me too
Enlighten
آگاه کردن، روشن کردن
Perish
به هلاکت رسیدن
Bruits
هیاهو و جنجال و سرو صدا
Body screaming
درد و خستگی و کوفتگی بدن بعد فعالیت
Affluent
متمکن، ثرتمند
Abide
منتظر ماندن/waite…
Questionable
غیر قابل اعتماد
مشکوک
گزارش غیر قابل اعتماد
Convoy
بدرفه کردن
e.g
i.e
NB
به عنوان مثال
به عبارت دیگر
توجه،نکته مهم
Deaf
ناشنوا
بی اعتنا به شرایط
Explicit
آشکارا و بی پرده
Hush money
حق السکوت
Principle
سرآغاز
منشا
Diagonal
مورب
Fraternization
رابطه دوستانه بین کشورها
Diagonal
مورب
Blatant
پرسرو صدا
جنجال
آشکارا
Drop a bombshell
خبر غیرمنتظره
Steer
هدایت کردن، منتقل کردن
ماشین و به پارکینگ هدایت کرد)
Merely
صرفا
Regardless
صرف نظر از اینکه
Inside out
Upside down
پشت ورو
برعکس
Cat got your tongue
گربه زبونتوخورده
چرا ساکتی؟
Quota
دانگ، سهمیه
Vanguard
پیشگامان
Beaten
ضرب و شتم
Tortured
شکنجه
Raped
تجاوز
Spark
جرقه-استارت کار ..
Uprising
قیام
Theocratic
حکوت دینی
Autonomy
استقلال
Matter
موضوع
Misoginy
زن ستیزی
Landmark
نقطه ی عطف
Constitute
تاسیس کردن
Treat
رفتار کردن
Triumph
پیروزی
Tide
جزر و مد / موج
Ebb
فروکش کردن
عقب کشیدن
Counterattack
ضد حمله
Anxiety
اظطراب
Workaholic
معتاد به کار
Put the blame for …
تقصیر را گردن کسی انداختن