OG-T5-P2 Flashcards
wash-together (ph)
conflate (v)
ادغام کردن - سرهم کردن
question (v)
زیرسوال بردن - شک کردن - استیضاح کردن
amongst (pre)
میان - بین - درمیان - در بین
strand (v)
stranding (n)
stranded (adj)
به گِِل نشستن - به گِل نشاندن (کشتی) v
گیرافتادن - به گِل نشستن n
به گًِل نشسته (درساحل ) - گیرافتاده adj
abound (v)
فراوان بودن - وفور داشتن
sonar (n)
navy-sonar (ph)
ردیاب صوتی (ناوبری و دریایی آوایی) n
ناوگان سونار ph
accuse (v)
متهم کردن - مقصر دانستن
impair (v)
آسیب رساندن - ضعیف کردن
non-profit (adj)
ناسودآور - ناسودی - بدون درآمد
carry-out (v)
به انجام رسانیدن - انجام دادن
beaked (adj)
قوس دار - نوک دار- قلاب دار
induce (v)
موجب شدن - وادارکردن - ایجاد کردن
fatality (n)
تلفات - مرگ و میر - کشته شده
decompression (n)
کاهش فشارهوا - برداشت فشار
plausible (adj)
باورکردنی - پذیرفتنی - محتمل - شدنی
wary (adj)
مراقب - حواس جمع - محتاط