Cam14-T2 Flashcards
extensive (adj)
extensively (adv)
وسیع - پهناور - گسترده adj
بطور جامع - بطور گسترده adv
landholding (n)
زمین دارای مالکیت - زمین داری
mansion (n)
عمارت - خانه مجلل - کاخ
outskirt (n)
حومه
prentice (v)
apprentice (n) = trainee =learner # veteran
apprenticeship (n)
کارآموزی کردن - شاگردی کردن v
کارآموز - شاگرد - وردست
کارآموزی - شاگردی - دوره کارآموزی
take-up (v)
شروع کردن - آغاز کردن - بکاری علاقمند شدن
excursion (n)
سفرتفریحی کوتاه - گردش - گشت و گذار
flare (n)
منو ر
realism (n)
واقع گرایی - رئالیسم
bold (adj)
شجاع - جسور - بی باک
درشت - خوانا
publication (n)
نشریه - نشر
انتشار
circulation (n)
تیراژ (روزنامه - مجله )
رواج - انتشار - پخش
portraiture (n)
نقاشی چهره - رخساره پردازی
pursuit (n)
جستجو - طلب - دنبال
competing (adj)
رقیب
ضد و نقیض