Lv2 Wörter Flashcards
Frage
Antwort_final
Polemisch
جدلی / طعنهآمیز
مثال: Er schrieb einen polemischen Artikel über die Regierung.
ترجمه: او یک مقاله طعنهآمیز درباره دولت نوشت.
Geringschätzig
تحقیرآمیز / از روی کمارزشی
مثال: Er sprach geringschätzig über seine Kollegen.
ترجمه: او با تحقیر درباره همکارانش صحبت کرد.
Nachsichtig
بخشنده / چشمپوش
مثال: Die Lehrerin war nachsichtig mit dem Schüler.
ترجمه: معلم با آن دانشآموز بخشنده بود.
Bewunderung ausdrücken
تحسین کردن / ابراز تحسین
مثال: Ich möchte meine Bewunderung für deine Arbeit ausdrücken.
ترجمه: میخواهم تحسینم را نسبت به کارت ابراز کنم.
Eifersucht
حسادت
مثال: Eifersucht kann eine Beziehung zerstören.
ترجمه: حسادت میتواند یک رابطه را نابود کند.
Beneide
حسادت کردن (من به کسی)
مثال: Ich beneide ihn um seinen Erfolg.
ترجمه: من به موفقیت او حسادت میکنم.
Gunst
لطف / عنایت / طرفداری
مثال: Er wollte sich die Gunst seines Chefs sichern.
ترجمه: او میخواست لطف رئیسش را جلب کند.
Erstaunlich
شگفتانگیز
مثال: Es ist erstaunlich, wie schnell sie Deutsch gelernt hat.
ترجمه: شگفتانگیز است که چقدر سریع آلمانی یاد گرفته است.
Versager
بازنده / آدم شکستخورده
مثال: Er fühlte sich wie ein Versager nach der Prüfung.
ترجمه: او بعد از امتحان احساس بازنده بودن کرد.
Auszeit
استراحت / وقفه
مثال: Ich brauche eine Auszeit vom Alltag.
ترجمه: من به یک وقفه از زندگی روزمره نیاز دارم.
Begreifen
فهمیدن / درک کردن
مثال: Ich kann nicht begreifen, warum er so handelt.
ترجمه: نمیتوانم بفهمم چرا او اینطور رفتار میکند.
Widmen
اختصاص دادن / وقف کردن
مثال: Sie widmet ihr Leben dem Umweltschutz.
ترجمه: او زندگیاش را وقف حفاظت از محیط زیست کرده است.
Gelassenheit
آرامش / خونسردی
مثال: Trotz des Stresses bewahrte sie ihre Gelassenheit.
ترجمه: با وجود استرس، او آرامش خود را حفظ کرد.