Lesson 4 Flashcards

1
Q

Excavation

A

حفاري

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

Clay

A

خاك رس

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

Token

A

نشانه، نشان، علامت، نشانی، یادگاری، رمز، معجزه،علامت رمزی، کلمه رمزی، علامت مشخصه، یادگار، یادبود،اجازه ورود، بلیط ورود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

Adopt

A

(Verb - transitive) قبول کردن، اتخاذ کردن، اقتباس کردن، تعمید دادن،نام گذاردن (هنگام تعمید)، در میان خود پذیرفتن، به فرزندی پذیرفتن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

Cunieform

A

خط ميخي

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

Carve

he carved two wooden statues

A

حک کردن، تراشیدن، کنده کاری کردن، بریدن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

Encompasses

A

دورگرفتن، احاطه کردن، حلقه زدن، دارا بودن، شامل بودن، دربرگرفتن، محاصره کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

Inscribe

A

(Verb - transitive) نوشتن، نقش کردن، حجاری کردن روی سطوح و ستونها، حکاکی کردن، ثبت کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

Literacy

A

سواد، با سوادی، سواد خواندن ونوشتن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

Possession

A

(Noun) تصرف، دارایی، مالکیت، ثروت، ید تسلط

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

Deed

A

کردار، کار، قباله، سند، باقباله واگذار کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

good deeds, good words, and good thoughts

A
  • کردار نیک، گفتار نیک، پندار نیک
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

Especialize

A

تخصص يافتن

اختصاصي كردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

Pacific

A

ارام، صلح جو، (باحرف بزرگ)اقیانوس ساکن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

Paradise

A

بهشت

بهشت برين

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

Evoke

A

اظهار كردن
زنده كردن
فراخواندن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

Evoke

A

احضارکردن، فراخواندن، برگرداندن، بیرون کشیدن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
18
Q

Evokes image

A

بيادآوردن تصوير

19
Q

Sway

A

این سو و آن سو جنبیدن، تاب خوردن، در نوسان بودن،تاب، نوسان، اهتزاز، سلطه حکومت کردن، متمایل شدن یاکردن و بعقیده ای

20
Q

Stereotype

A

کلیشه، کلیشه کردن، با کلیشه چاپ کردن، یک نواخت کردن، رفتار قالبی داشتن

21
Q

Graceful

A

دلپذیر، مطبوع، برازنده، پر براز

22
Q

Altar

A

قربانگاه

محراب

23
Q

Ritual

A

آييني

مذهبي

24
Q

Evidence

A

دلیل، سند، مدرک، شاهد، گواه، ملاک، مستند، ادله، شهادت، گواهی
(Noun) نشانه، اثر، علامت، (در جمع) آثار، علائم، نشانه‌ها، قراین
(Verb - transitive) (رسمی) با مدرک اثبات کردن، بر اساس شواهد ثابت کردن، گواه … بودن، شاهد … بودن

25
Q

Point to evidence

A

عطف ميكنند به مدارك

26
Q

Discourage

A

دلسرد کردن، بی جرات ساختن، سست کردن

27
Q

Chant

A

سرود

مناجات

28
Q

The beating of

A

كوبش
ضربه زني
تپش
ضربان

29
Q

Anklet

A

پابند

خلخال

30
Q

Graceful

A

مطبوع و دلپذير

31
Q

Elaborate

A

استادانه درست شده، بزحمت درست شده، به زحمت ساختن، دارای جزئیات، بادقت شرح دادن

32
Q

Garland

A

گلچین ادبی، تاج گل، حلقه گل، گلبند زدن، درحلقه گل قرار دادن

33
Q

Revive

A

زنده شدن، دوباره دایر شدن، دوباره رواج پیدا کردن،نیروی تازه دادن، احیا کردن، احیا شدن، باز جان بخشیدن، بهوش آمدن

34
Q

Reign

A

‎سلطنت، حکمرانی، حکومت، حکم فرمایی، سلطنت یا حکمرانی کردن، حکم فرما بودن

35
Q

Portray

A

تصویر کشیدن، توصیف کردن، مجسم کردن

36
Q

Culminate

A

به اوج رسیدن، بحد اکثر ارتفاع رسیدن، بحد اعلی رسیدن

  • the house of Burgundy was gradually culminating
  • خاندان بور گاندی تدریجا به اوج خود میرسید.
37
Q

Literal

A

‎تحت اللفظی، حرفی، لفظی، واقعی، دقیق، معنی اصلی

38
Q

Sorrow

A

سوگ، غم، غم واندوه، غصه، حزن، مصیبت، غمگین کردن،غصه دار کردن، تاسف خودن

39
Q

Desire

A

میل داشتن، ارزو کردن، میل، ارزو، کام، خواستن، خواسته

40
Q

Humorous

A

فکاهی، شوخی آمیز، خوش مزه، خنده آور

41
Q

Frailty

A

سستی، ضعف اخلاق، نحیفی، خطایی که ناشی ازضعف اخلاقی باشد، بیمایگی، نااستواری

42
Q

Anstract

A

مجرد، انتزاعی، چکیده، چکیده کردن، خلاصه، مجمل، مطلق، خیالی، غیر عملی، خشک، معنوی، صریح، زبده،

43
Q

Renowned

A

اوازه، نام، شهرت، معروفیت، اشتهار، صیت، مشهور کردن

44
Q

Reminiscent

A

يادبود
خاطره
يادآور