ISNA article 1 Flashcards
Deputy, assistant
معاون
(mo’aaven)
“از نظر گستردگی فعالیت”
Extent
گستردگی
(gostardegee)
“از نظر گستردگی فعالیت”
activity, in progress
فعالیت
“از نظر گستردگی فعالیت”
according to, report by
به گزارش
“به گزارش خبرنگار ایسنا”
joint
مشترک
(moshtarek)
“کنفرانس خبری مشترک “
delivery (can also sometimes mean reduction)
تحویل
unit
واحد
power plant, power house
نیروگاه
plan, design, sketch
طرح
(tarh)
“طرح آلمانی”
stopped, halted
متوقف
(motevaghef)
“نیروگاه بوشهر ده‌ها سال قبل با طرح آلمانی شروع و سال‌ها متوقف بود”
impossible
ناممکن
will, purpose, desire, inclination
اراده
(eraadeh)
“?ارادۀ خدا چست “
nuclear
هسته‌ای
introduced
معرفی
(mo’arafee)
“موفق‌ترین واحد در صنعت هسته‌ای در دنیا معرفی شد.”
installation
احداث
(ehdaas)
“جشن دوم احداث دو واحد جدید نیروگاهی است”
story, narrative, tale
حکایت
(hekaayat)
“این پروژه حکایت از همکاری استراتژیک دو کشور است.”
institutions/ organizations
سازمان
understanding
تفاهم
(tafaahom)
“با سازمان انرژی اتمی ایران تفاهم داریم”
safety
ایمنی
eemanee
accident
حادثه
haadeseh
sample
نمونه
(nomooneh)
“ يك ورق بطور نمونه فرستاد”
to happen, execute, carry out
اجرا
(ejraa)
“نمونه واحدهای جدیدی که قرار است ساخته شود قبلا اجرا شده‌اند”
share of input, contributions
سهم مشارکت
sahm moshaarekat
increasing
افزایش
(afzaayesh)
“سهم مشارکت ایران در این پروژه رو به افزایش خواهد بود”
because
چرا که
experts, subject matter experts
متخصصان
motekhasesaan
experiences
تجربیات
tajrebiyyat
he (after the person has been introduced already)
وی
vey
limited
محدود
(mahdood)
“ما محدود به ساخت نیروگاه نیست”
but, rather, even
بلکه
balkeh
research
تحقیقاتی
tahgheeghaatee
title, position, rank
مقام
(maghaam)
” :این مقام روس گفت”
peaceful
صلح‌آمیز
sol’aameez
in response to
در پاسخ به
(paasokh)
“etc + در پاسخ به سوالی درباره”
economic efficiency
صرفه اقتصادی
(sarfeh eghtesaadi”
equal to
معادل
mo’aadel
savings
صرفه جویی
“اگر نفت را ۴۰ دلار در نظر بگیریم یعنی ۴۴۰ میلیون دلار در سال صرفه جویی “
cost/ expenditure of managing
هزینه اداره
(hazeeneh edaareh)
“ هزینه اداره یک نیروگاه خیلی کم‌تر از این مبلغ است”
amount
مبلغ
(mablagh)
“ هزینه اداره یک نیروگاه خیلی کم‌تر از این مبلغ است”
perspective
لحاظ
lehaaz
environmental, environment
زیست‌محیطی
(zeest moheetee)
“و به لحاظ زیست‌محیطی بسیار برای کشور موثر است”
good, effective, impressive
موثر
moasser
at some point
در مقطعی
maghte’ee
currently, now, presently
فعلا
(fe’lan)
“اگر سه نیروگاه در مقطعی فعالیت کنند یعنی ۳۳ میلیون بشکه نفت در سال صرفه‌جویی می‌کنیم.”
memorandum of understanding, contract, etc
تفاهم‌نامه
tafaahomname
framework
چارچوب
target
هدف
operation
بهره‌برداری
“پرسنل ایرانی که امروز بهره‌برداری ایمن انجام دادند تحت آموزش دقیق در سال‌های دراز قرار گرفتند”
under this
تحت
taht
under strict training
تحت آموزش دقیق
infrastructure, industry, factories
صنایع
sanaaye’
in this way
در این مسبر
masbar
to take the initiative
گام بردارد
step by step
مرحله به مرحله
marhaleh beh marhaleh
pass, happen, go through
طی
tey
they must go through the process step by step
باید مرحله به مرحله این روند را طی کند
this process
این روند
ravand
Nuclear Non-Proliferation Treaty
معاهده منع اشاعه
mo’aahedeh man’ esha’eh
to be guaranteed
ضمانت شود.
zamaanat
we strongly believe
ما معتقدیم
moteghedeem
expertise
تخصص
takhasos
experience
تجربه
“… also emphasized/ said:”
نیز تاکید کرد
”: صالحی نیز تاکید کرد”
cooperation
همکاری‌ها
only, simply
صرفا
(serfaa)
” این همکاری‌ها صرفا در جهت استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای است…”
in the direction
در جهت
(jahat)
“این همکاری‌ها صرفا در جهت استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای است”
source (of something)
منشا
(menshaa)
“منشا نگرانی برای کسی نیست”
especially
به ویژه
area
حوزه
(hozeh)
“کشورهای حوزه خلیج فارس”
scientific
علمی
elmy
Joint Science Committee
کمیته مشترک علمی
issues
مسایل
(masaayel)
“مسایل ایمنی”
development, expansion, enlargement
توسعه
(tose’eh)
” .تا مسایل ایمنی و توسعه هسته‌ای را مورد بررسی قرار دهیم…..”
case, instance, occasoin
مورد
mored
study, check, survey
بررسی
case study
مورد بررسی
in case of
در صورت
contract
قرارداد
will be abided
پایبند خواهد ماند
“به تعهداتش طبق قرارداد پایبند خواهد ماند؟”
according to
طبق
tebgh
completion
تکمیل
occur
خطور
(khotoor)
“نباید چنین سوالی در ذهن‌ها خطور کند. “
their obligations
تعهداتش
we have proved it
این را به اثبات رساندیم
esbaat
created
ایجاد شده
(eejaad)
“ما مشکلات واقعی و مصنوعی ایجاد شده زیاد داشتیم”
benefits
مزایای
mozayaaee
cubic meter
مترمکعب
moka’ab
effect
اثرات
esraat
considerable
قابل توجهی
ghabel tavaJOhee
will be funded, secured, provided
تامین می‌شود
ta’ameen
milestone
نقطه عطفی
