Episode 2 Flashcards
چیزی که شماها متوجه نمیشید اینه که…
What you guys don’t understand is…
به همون اندازه مهمه که
Is as important as
بوس به اندازه بقیه قسمتاش مهمه
Kissing is as important as any part of it.
جدی؟
Are you serious?
• جلو (Front): بوسیدن بیشتر مثل یه برنامه آغازین (پیشنمایش) هست.
For us, kissing is like an opening act.
مثل استندآپ کمدینیه که باید پاش بشینی و تحملش کنی
Its like the stand-up comedian you have to sit through
این به این معنی نیست که ما استندآپ کمدین رو دوست نداریم
It is not that we don’t like the standup comedian.
این چیزی نیست که ما بخاطرش بلیط رو خریدیم
Its not that why we bought the ticket
هرچند مشکل اینه که…
The problem is, though, …
یک توصیه
Word of advice
وگرنه قراره دفعه بعد به تنهایی اون آلبوم رو گوش بدید
Otherwise, you’re gonna find yourself sitting at home listening ** to ** that album alone.
ما هنوز داریم درباره سکس صحبت میکنیم؟
Are we still talking about sex?
اون کمی عصبانی به نظر نمیرسه؟
Doesn’t she seem a little angry?
• جلو (Front): کارول بارداره.
• پشت (Back): Carol’s pregnant.
• جلو (Front): من هنوز قراره پدر باشم.
Im still gonna be father
• جلو (Front): فکر نمیکنم بتونم تو این موضوع خاص خانوادگی درگیر بشم.
• پشت (Back): I don’t think I can be involved in this particular family thing.
• جلو (Front): به این نگاه کن. میدونم.
Look at that. I know.
• جلو (Front): امیدوارم بچهها خط موی قدیمی اونو و بینی قدیمی تو رو داشته باشن.
• پشت (Back): I hope they have his old hairline and your old nose.
• جلو (Front): ما روی ….. توافق کردی
• پشت (Back): We agreed on… .
• جلو (Front): اون بیرون داره با چماق به سر زنهای دیگه میزنه، در حالی که اون تو خونه نشسته و داره سعی میکنه بوی ماستودون رو از قالی پاک کنه.
• پشت (Back): He’s out banging other women over the head with a club while she sits at home trying to get the mastodon smell out of the carpet.
• جلو (Front): آخرین بار کی اونو به دست داشتی؟
When did you have it on last?
بهت یه کار دادم.
I gave you one job
تو قراره عمه بشی.
You’re gonna be an aunt
اینجا قراره چی رو ببینیم؟
What are we supposed to be seeing here?
توی ….. بهت ملحق میشم/ بهت میرسم
I’ll catch up with you in the …
خیلی خوب به نظر میرسی/خوشگل به نظر میرسی
You look great
آدم هیچوقت نمیدونه چی میشه
You never know
من قبلا دیدمش
I’ve already seen this one
مچالش کردم
I balled it up
تو قبلا اونو پفدار کردی
You already fluffed that pillow
ممکن است جوابش منفی باشد، اما تا نپرسی، نمیفهمی
She might say no, but you never know unless you ask.
بازار سهام غیرقابل پیشبینی است. هیچوقت نمیتوان مطمئن بود که بعدش چه اتفاقی میافتد.
The stock market is unpredictable. You never know what will happen next
تو داری منو میترسونی
You are scaring me
بخاطر اینکه تا جایی که به پرمادرم مربوط میشه، راس هیچوقت اشتباه نمیکنه
That’s because as far as my parents are concerned, Ross can do no wrong
حلقه نامزی
Engagement ring
I Stomped on you heart
روی قلبت پا گذاشتم
حتی کوچکترین تصمیمات هم میتوانند تأثیرات بزرگی داشته باشند—هیچوقت نمیتوان پیشبینی کرد که اوضاع چطور پیش خواهد رفت
Even the smallest decisions can have a huge impact—you never know how things will unfold.
ظاهرا(براساس شواهد)
Presumably
احتمالا بخش بزرگی از کار تو تموم شده
Presumably, biggest part of your job is done
این ممکنه کمی از بار رو از رو دوش من برداره
This might take some of the heat off me.
(تو این مدت) مشغول چه کاری بودی؟ چکارمیکردی (تو این مدت)
What you’ve been up to?
اشک تو چشمت جمع شده؟
Are you welling-up?