Episod 3

Question 2

خیلی خوب نیست

Answer 2

Not so good

Question 3

منو تا ایستگاه مترو همراهی کرد

Answer 3

He walked me to the subway

Question 4

اون منو تا ایستگاه مترو رسوند

Answer 4

He gave me a drive to the subway

Question 5

ترجمه غیرتحت‌الفظی شده

Answer 5

Loosely translated

• Loosely translated, “we should do this again means, you will never see me naked.”

Question 6

ترجمه غیرتحتالفظی(ترجمه آزاد)

Answer 6

Loose translation

• loose translation of “ Its raining cats and dogs” is “it is raining alot”

Question 7

ترجمه تحتالفظی

Answer 7

Literal translation

Question 8

دارم از اونا به تو غر میزنم

Answer 8

Im complaining about them to you

Question 9

از شدت ضربه(فیزیکی یا روحی) کم میکنه

خبر‌ رو ملایم تر میکنه

Answer 9

Cushions the blow

Question 10

مثل وقتی که والدینت سگتو میکشن

Answer 10

Its like when your parents put your dog to sleep

Question 11

رفتن که یکجور جدایی یا رفتن به یک مکان دیگه رو میرسونه

مثلا اون واسه تابستون رفت اروپا

Answer 11

Went off

It went off to live on some farm.
She went off to Europe for the summer.

Question 12

دنبال چیزی کردن
دنبال چیزی دویدن

Answer 12

Chase (after)

I chased after the bus, but i missed it.

Question 13

سیگار کشیدن آزاد، آزادانه سیگارتو بکش

Answer 13

Smoke away

Question 14

دستتو شل بگیر

Answer 14

Relax your hand

Question 15

حالا سعی کن یه پک(سیگار)بکشی

Answer 15

Now try take in a puff

Question 16

نوک انگشت شست

Answer 16

Tip of the thumb

Question 17

انگشت اشاره

Answer 17

Index finger

Question 18

میتونم شست دیگمو استفاده کنم؟

Answer 18

Can i use either thumb?

Question 19

کارم درسته

Answer 19

Good for me

Question 20

حتی ارزششو نداره

Answer 20

Its not even worth

Question 21

بررسی کردن ایمیل

Answer 21

Go through mailbox

Question 22

تو کشورهای انگلیسی‌زبان، خیلی از شرکت‌ها یا بانک‌ها صورتحساب‌های ماهانه رو از طریق ایمیل یا پست برای مشتری‌هاشون می‌فرستن. این صورتحساب‌ها شامل خلاصه‌ای از فعالیت‌ها یا خریدهای اخیر میشه که بهش میگن…

Answer 22

Monthly statement

Question 23

بازکردن نامه یا ایمیل یا جعبه

Answer 23

Open up

Question 24

ایمیلمو بررسی کردم و گردش‌مالی ماهانه‌شونو باز کردم

Answer 24

I went through my mail and I opened up their monthly statement

Question 25

اگه نگهش میداشتم، مثل این بود که دارم دزدی میکنم(شرطی نوع دوم)

Answer 25

If i kept it, it would be like stealing

** If i did sth, i would do sth

Question 26

بیا بگیم(فرض کنیم) یه جفت کفش واقعا خوب خریدم

Answer 26

Let’s say, i bought a really great pair of shoes

Question 27

یه لحظه وایسا

Answer 27

Hold on a second

Question 28

پشت سر گذاشتن

Answer 28

Go through

Question 29

من چیزهای زیادی رو پشت سر گذاشته‌ام

Answer 29

I have gone through alot

Question 30

فقط به این فکر کن دفعه قبلی که ترک کردی چه چیزهایی رو پشت سر کذاشتی؟

Answer 30

Just think about what you went through the last time you quit

Question 31

ما کی قراره که اونو ببینیم

Answer 31

When do we get to meet the guy?

Question 32

اونا مثل کایوت‌هایی هستن که عضو ضعیف گله رو جدا میکنن و شکارش میکنن

Answer 32

They are like Coyotes picking off the weak member of the herd

Question 33

گوش کن، به عنوان کسی که بیشتر از حقش مشکلات زندگیو دیده

Answer 33

Listen, as someone who’s seen more than her share of bad beef…

Question 34

ترجمه:
ببین، به عنوان کسی که بیشتر از سهمش از مشکلات و درگیری‌ها دیده…

• این کلمه معمولاً برای جلب توجه طرف مقابل استفاده می‌شه و معنی‌ش شبیه “ببین” یا “گوش کن” هست.
  مثال:
• Listen, I need your help.
  (ببین، به کمک تو نیاز دارم.)
• Listen, this is important.
  (گوش کن، این موضوع مهمه.)

• “As someone who” به معنی “به عنوان کسی که” هست و برای توصیف تجربیات یا ویژگی‌های شخص استفاده می‌شه.
• “Seen” (دیده) شکل گذشته‌ی فعل “see” هست.
  مثال:
• As someone who’s traveled a lot, I can tell you this is amazing.
  (به عنوان کسی که زیاد سفر کرده، می‌تونم بهت بگم این شگفت‌انگیزه.)
• As someone who’s experienced this, I understand how you feel.
  (به عنوان کسی که این رو تجربه کرده، می‌فهمم چه حسی داری.)

• این عبارت به معنی “بیشتر از سهمش از” هست و معمولاً برای اشاره به تجربیات منفی یا چالش‌ها استفاده می‌شه.
  مثال:
• She’s had more than her share of difficulties.
  (او بیشتر از سهمش از مشکلات رو داشته.)
• I’ve had more than my share of bad luck.
  (من بیشتر از سهمم از بدشانسی رو داشتم.)

• “Beef” در اینجا به معنی “مشکل” یا “درگیری” هست. این یک اصطلاح عامیانه‌ست و ربطی به گوشت گاو نداره!
  مثال:
• They have some beef with each other.
  (اونا با هم مشکل دارن.)
• I don’t want any beef with you.
  (من نمی‌خوام با تو درگیری داشته باشم.)

این جمله نشون‌دهنده اینه که گوینده تجربیات زیادی از مشکلات یا درگیری‌ها داره و احتمالاً داره از این تجربیات برای نصیحت یا هشدار استفاده می‌کنه. این موضوع به اهمیت یادگیری از تجربیات گذشته اشاره داره.

اگر سوال دیگه‌ای داری یا می‌خوای بیشتر توضیح بدم، خوشحال می‌شم کمک کنم! 😊

Question 35

ما حسابتو ۵۰۰دلار شارژ کردیم

Answer 35

We have credited your account $500.

Question 36

زحمت، ناراحتی، دردسر

Answer 36

Inconvenience

Question 37

ما بابت این زحمت عذرخواهیم

Answer 37

We are sorry for this inconvenience

Question 38

اون مارو یه تیم کرد

Answer 38

He maid us into a team

Question 39

ذاتی، درونی

Answer 39

Innate, inherent

Question 40

خیلی دوست داشتن از این نظر که خیلی ستایشش میکنی و بهش احترام میزاری

Answer 40

Adore

• we adore Alen

Question 41

واسم یه نوشابه بخر و ما هی بی هی میشیم

Answer 41

You buy me a soda and then We are even.

Question 42

فکر میکنم این‌ دوس داشتنیه

Answer 42

I think it’s endearing

Question 43

نتیجه نهایی اینه که/حرف آخر اینه که

Answer 43

The bottom line is
- the bottom line is smoking is cool

Question 44

من نمیتونستم دوستاتو تحمل کنم

Answer 44

I couldn’t stand your friends

Question 45

جمله شرطی برای بیان آرزو

Answer 45

If only

• if only he was a woman…