Engineering Words Flashcards
جوزمین
aerospace
آلیاژ
alloy
مخلوط کردن
blend
جز اصلی
constituent
میل
desire
مطلوب
desirable
متمایز
distinct
دوام و پایداری
durability
محروم کردن
exclude
اشباع کردن
impregnate
قصد و نیت کردن
intent
قصد
intention
دریایی
marine
ماتریس
matrix
پدیده
phenomenon
در درجه اول
primarily
تقویت کردن
reinforce
شماتیک
schematically
قابل توجه
significant
سرکوب کردن
suppress
مربوط به حرارت
thermal
تیغه ی برف پاک کن
wiper blade
شیشه جلوی ماشین
windshield
سپر
shield
نشت کردن
leak
لنت ترمز
brake pad
تراز کردن
alignment
چسبناک
viscous
طبقه بندی کردن
classified
مشخص کردن
determine
کارایی
performance
انگیختن
motivate
توجیه کردن / حق دادن
justify
دنبال کردن
pursue
تجدید نظر کردن
revise
تحمل
tolerance
سفتی
stiffness
هجوم بردن
invade
بالا بردن / بالا کشیدن / به جلو راندن
boost
ماشین خودکار که با انداختن پول در آن جنس بیرون می دهد
vending machine
فعل و انفعال
interaction
همسایگی و هم محلی
vicinity
به دست آوردن / نایل شدن / کسب کردن
attain
فوری و آنی
instantaneous
gauge
وسیله ی اندازه گیری
neural
وابسته به عصب
incorporate
به عضویت پذیرفتن / هموند شدن
اصل / قاعده / مبنا
principle
انجام دادن / به پایان رساندن
accomplish
تقلب و دستکاری کردن
manipulate
transmit
فرستادن / رساندن
تسهیل کردن / اسان کردن / گره گشایی کردن
facilitate
come about
happen
FAQ
frequently asked question
ASAP
as soon as possible
CV
curriculum vitae
Ego
غرور / خودپسندی / خود پرستی
prompt
تند / بی درنگ / سریع
assortment
طبقه بندی / رده بندی
barrier
مانع
رو به رو شدن / رو در روشدن
confront
exhibit
نشان دادن / عرضه کردن / به نمایش گذاشتن
تولید کردن / ایجاد کردن
generate
نواوری کردن / ابتکار کردن
innovate
leading
رهبری کردن
انقباض
contraction
نوسان ، بالا و پایین رفتن
fluctuate
جلو پنجره
grille
سپر ماشین
Bumper
چراغ جلو - چراغ عقب ماشین
Head - Tail light
مقرر
Stated
مرحله گروهی ( فوتبال)
Group Stage
مرحله حذفی (فوتبال)
Knockout Round
Manifest
آشکار ، واضح شدن
بار نامه در تجارت
گورستان
Cemetery
قبر
Grave
داماد
Groom
سارق
Burglare
پارو زدن
Row
Exposure
قرار دادن در معرض چیزی، برون گذاشت، نمایش، نشان دهی