D Flashcards
Disquiet distress
Unsettle agitate
Deliverance
نجات- رهایی
—-
Deliver زایمان- انتقال دادن- انجام دادن وظیفه - به دنیا اوردن
Degrade
تحقیر کردن- بدتر کردن- تجذیه شدن -
Mortify- humiliate —- Degradation تحقیر- تجزیه Degradable تجزیه پذیر Degrading تحقیر کننده
Descend
Plummet plunge کاهش سدید و سریع - پایین رفتن - سقوط کردن
Distribute
توزیع دادن
Deficit
Dearth کمبود
—-
Deprive= bereave= محروم کردن
Dearth
Deficit کمبود
Deficiency
——
Deprive bereave محروم
Desire
Crave covet نیاز داشتن - ولع داشتن- اشتیاق - آرزو - هوس کردن
Delve
Investigate- probe- examine موشکافی کردن
Scrutinize بررسی کردن
Deceive
فریب دادن- گول زدن Deceiptiveفریبنده Deceptively فریبنده Deception فریب Hoax - milead
Decrepit
Frail- infirm- feeble- enfeeble- enervate- deblititate- emaciated wrakضعیف-
Dissipate squander ضعیف
Dissipate
Squander decrepit ضعیف
—-
Disseminate disperse انتشار
Derive
استخراج- گرفتن-
Dwindle
Shrink اب رفتن کوچک شدن
Dim
Obscure - blure ناواضح - محو کردن
Dreadful
Disgusting terrible awful ناخوشایند
Distract
Distrub برهم زدن توجه
—-
Distracted مضطرب - حواس پرت
Dilate
باز شدن- منبسط شدن- گشاد شدن
Dilation انبساط
Dilatory کند- تاخیر
Dilate on/ up on sth بسیر نوشتن یا گفتن در مورد چیزی
Enlarge- widen- expandy
Dilatory
کند- تاخیری
Depletion
کاهش شدید
Departure
خروج- حرکت- نوآوری- تغییرleave - withdraw
—-
Departed مرده- متوفی- اخراج شده
Depart from خارج شدن - ترک کردن- مردن
Deprivation
محروم-
Deprive - bereave
Deposit
رسوب کردن-نشن کردن -
پیش بها- پیش قسط
