C Flashcards
Caliber
خصوصیت- ویژگی- کیفیت - استعداد
Calibration تنظیم کالیبراسیون
Calibrate تنظیم کردن
Correlate Correspond
Connect ارتباط داشتن -باعث شدن
Connect
وصل کردن- همدردی کردن-
Conectedness هم دردی
Connective رابط
Connective tissue بافت پیوندی
Counteraction
مهار -ممانعت -خنثی سازی
Thwart
Counteract خنثی کردن - مانع شدن
Crisis
بحران
Conflict
اختلاف
Conduct
عمل کردن- انجام شد- هدایت کردن - اداره کردن
Comperhend
درک کردن
Comperhensive
جامع- کامل inclusive- extensive
Culminate
نتیجه گیری کردن conclude
Conclusion
Conclude
نتیجه گیری کردن conclusion culminate
Conclusive قطعی
Concluding پایانی - آخرین- نتیجه گیری
Comprise
Constitute ساختن - تشکیل دادن
—
Compromise به خطر انداختن
Constitution
ساختار - مقاومت بدنی
Constitutionally مرتبط به سلامت فرد
Comprise
Constitute ساختن
——————
Compromise تهدید کردن
Concede
دقیق - پذیرش - قبول کردن accept declare admit confess
Contract
انقباض- مبتلا شدن - قرارداد compact
Contention
Contrived
ساختگی
Contributor
حامی
Concentrated
متمرکز
Correlate
باعث شدن- ارتباط داشتن correspond
Clump
Lump mass
Consider
Contemplate در نظر گرفتن- پنداشتن- تلقی کردن- ponder تامل کردن —— Consideration رسیدگی و توجه Considerably به طور قابل توجه Considerately مهربانانه
Contemplate
Consider ponder در نظر کرفتن- توجه
Convenience
Comfort - ease راحتی - آسایش ———- Confidence اطمینان Confide در میان گذاشتن راز - محرمانه Convene دور هم جمع شدن
Crave - covet
Desire نیاز داشتن- ولع داشتن- اشتیاق - آرزو- هوس کردن
Confront
روبه رو شدن - مواجه شدن- متهم کردن encounter - face
—
Confront - implicate- accuse- criminate- respond - convict متهم کردن
Contemporary
Present current امروزی
Confrontational
مشکل ساز
Curriculum
برنامه اموزشی
Convention
رسم- سنت- قرارداد-مجمع - Conversation مکالمه Conversion تبدیل Conventioneerسنت گرا conventionalistسنت گرا
Conventional
مرسوم- قراردادی -سنتی معمولی
Orthodox
-
Conventionally به طور معمولی - به طور رایج
——
Conventional medicine طب معمول- طب علمی
Conventional wisdom خرد جمعی
Convene
دور هم جمع شدن Gather - congregate -aggregate accumulate -pile up ——— Convenienceراحتی Confident اطمینان Conversion تغییر Conversation مکالمه
Congregate
Aggregate- convene جمع شدن- مجتمع شدن
Consideratly
مهربانانه- رسیدگی و توجه consider
—-
Considering با فرض- در نظر گرفتن
Colossal
عظیم- بزرگ enormous
Critical
Criticize - disprove - question لحن منفی
Comunicatele
مسری-
Comunicative توانایی برقراری ارتباط
Comunicate ارتباط برقرار کردن- منتقل کردن بیماریج
Complicate
یچیده - بدتر کردن
Complication : problem trouble dificulty- set back
Chase
Trail follow pursue track دنبال کردن- ادامه دادن- پیگیری کردن-
Consequence -
پیامد- نتیجه
Consequential متعاقب- مهم- بعدی
Consequently در نتیجه
Compel
مجبور کردن- وادار کردن
Compelling جذاب-شدید- متقاعد کننده-الزام آور
Impel
Connote
Intimacy - imply غیرمستقیم اشاره کردن
—-
Connotation اشاره غیرمستقیم- معنی غیرمستقیم
Connotative دلالت کننده
Corporate
Involve شرکت کردن- شریک بودن
——
Corporation شرکت
Corporately اشتراکی
Conducive
زمینه ساز- مولد- کمک کننده Faciliating — Conductive حمل رسانا bear Facilityامکانات Fascinate جذب کردن
Captivate
جذب کردن Fascinate allure beguile —- Captivating اسیر - دربند Captivityزندان بان Captor گرفتن- به دام انداختن Capture دستگیری- اسارت Captive اسارت
