Crop Growing Flashcards
Crop
محصول
Conservative
Conservatively (adj)
Conservation
محافظه کارانه
بطور محافظه کارانه ای
حفاظت
Estimate
تخمین زدن
Demographic trends
Demographics
روند جمعیتی
جمعیت شناسی
By then
By now
تا آن زمان
تا کنون
Lay waste (idiom)
Devastation
ویران کردن
با خاک یکسان کردن
Ensure
اطمینان حاصل شود
Indoor farming
کشاورزی سرپوشیده
Hothouse production
تولیدات گرمخانه ای
Vogue
مد
رواج
E.g. Has been in vogue :
رواج داشته
Urgent
فوری
Entirely
بطور کامل
Cutting edge technologies (idiom)
تکنولوژی های پیشرفته
Multi storey
چند طبقه
Situated
واقع شده
Drastically
Severed
شدیدا
Consumer
Consume (v)
مصرف کننده
مصرف کردن
Efficent
کارامد
Construction
Construct(v)
ساختن
Operation
Operat(v)
عمل کردن
Implementation
Implemented
پیاده سازی
اجرا کرد
Proponents
Fans
طرفداران
Claim
مطالبه کردن
ادعا کردن
Renewal
بازسازی
Sustainable
قابل تحمل
Granted
اعطا شده
Turning verdant
سرسبز شدن
Semi arid
نیمه خشک