CRM Flashcards
آمیخته بازاریابی
استراتژی بازاریابی سنتی حول مفهوم چهار P یعنی محصول (Product) قیمت (Price) مکان توزیع (Placement و ترویج (Promotion) است.
مدیریت ارتباط با مشتری چیست؟
CRM نوعی استراتژی کسب و کار است که فراتر از افزایش حجم مبادله بوده و هدف آن سودآوری، درآمد و رضایت مشتری است.
مدیریت ارتباط با مشتری واژهای است که برای توصیف نحوه مدیریت فوق فعال ارتباطات با مشتریان تعریف میشود.
مدیریت ارتباط با مشتری چیست؟
CRM نوعی استراتژی کسب و کار است که فراتر از افزایش حجم مبادله بوده و هدف آن سودآوری، درآمد و رضایت مشتری است.
مدیریت ارتباط با مشتری واژهای است که برای توصیف نحوه مدیریت فوق فعال ارتباطات با مشتریان تعریف میشود.
CRM چیست؟
مدیریت ارتباط با مشتری یک فرایند جامع است که در آن شناسایی مشتریان، نیازمندیهای آنان، تعیین شیوهها و نحوه ارتباط با آنها به منظور افزایش رضایت و وفاداری مشتری که در نهایت باعث ایجاد سودآوری سازمان میگردد انجام میشود .
مدیریت ارتباط با مشتری یعنی ایجاد و حفظ ارتباط شخصی شده با مشتریان سود آور از طریق استفاده مناسب از فناوری اطلاعات مدیریت ارتباط با مشتری واژهای برای مجموعه متدولوژیها ،فرایندها نرم افزار و سیستمهایی است که در مدیریت مؤثر و سازمان یافته ارتباط با مشتریانشان کمک کند.
زمینههای ظهور مدیریت ارتباط با مشتری
پاتریشا سیبولد (P.Siebold) طرفدار دیرین سیستمهای پشتیبان مشتریان و طرفدار خود کارسازی این سیستمها یکی از پیشروان CRM در آخرین کتابش ۳ اصل را فهرست کرده :
مشتریان در کنترل هستند.
ارتباط با مشتریان ارزشمند است.
تجربه مشتریان موضوع مهمی است.
تعریف بازاریابی (Marketing )
/ بازاریابی اجرای فعالیتهایی در فضای کسب و کار است که جریان کالا خدمات را از تولید کننده به سمت مصرف کننده هدایت میکند (۱۹۳۵)
- بازاریابی یکی از وظایف سازمانی و مجموعهای از فرایندهای مرتبط با خلق ارزش اطلاع رسانی دربارهی آن ارزش و تحویل آن به مشتریان است. بازاریابی همچنین مدیریت ارتباط با مشتریان را به شکلی که منافع سازمان و ذی نفعان آن را تأمین کند، شامل میشود (۱۹۸۵).
- بازاریابی فرایند برنامهریزی و اجرای فعالیتهای مربوط به شکلگیری قیمتگذاری ترویج و توزیع ایدهها، کالاها و خدمات است به شکلی که در تبادلات انجام شده اهداف فردی و سازمانی تأمین شوند.(۲۰۰۴)
- بازاریابی مجموعهی نهادها، فعالیتها و فرایندهایی است که به خلق ارتباط اطلاع رسانی و کسب اطلاع تحویل و تبادل پیشنهادها (Offerings) مربوطند. مبادله هایی که برای مشتریان کارفرما شرکا و در مقیاس بزرگتر ،جامعه ارزشمند محسوب میشوند (۲۰۱۳)./
تعریف بازاریابی فلیپ کاتلر
بازاریابی دانش و هنر کشف، خلق و ارائه ارزش، باهدف تامین نیازهای یک بازار هدف، همزمان با کسب سود است بازاریابی نیازها و خواستههای تامین نشده را تشخیص میدهد بازار آنها را تعریف میکند حجم این بازار را اندازهگیری و سود بالقوه اش را برآورد میکند. مشخص میکند که کدام بخش از بازار را میتوان تامین کرد، سپس محصول و خدمات مناسب برای آن را طراحی و ترویج کرد.
ده اصل مهم بازاریابی
- اصل اول : ارائه ایدههای نوآورانه
- اصل دوم : اجرای تحقیقات در بازار با هدف شناخت مشتری.
- اصل سوم : مشخص کردن بازارهای هدف
- اصل چهارم: باید رفتار و نیاز مصرف کننده را بشناسید
- اصل پنجم: یک برنامه بازاریابی به وجود بیاورید.
- اصل ششم : مکان محصول ترفیع و قیمت را مشخص کنید.
- اصل هفتم : مسئله روابط عمومی و رسانههای اجتماعی
- اصل هشتم: ارزیابی کردن بودجه
- اصل نهم: در اصل نهم باید عملکرد را اندازهگیری کنید.
- اصل دهم: رضایت و وفاداری مشتری را را مورد ارزیابی قرار دهند.
مشتری مداری
- به معنای قرار دادن مشتری در مرکز استراتژی و اهدافتان است.
- استراتژی بر نیازها و رضایت مشتری بنا میشود
- تمرکز شما را از محصول به مشتری تغییر میدهد شرکتهای رقیب را ارزیابی کنید.
- عنصر اصلی مشتری مداری تحقیق و تحلیل نیازهای مشتری است.
- مشتریان فعلی که بیشتر خرید میکنند از مشتریان جدید ، جذابتر هستند
مشتری و مشتری مداری در کسب و کار
مشتریان بیرونی
مشتریان درون سازمانی
مشتریان میانی (واسطه)
سرمایهگذاران
رهبران ذی نفوظ جامعه
مشتریان بیرونی
مشتریان بیرونی همان مشتریانی هستند که پول خودشان را در سازمان خرج کنند. همان مصرف کنندههای محصولات و خدمات ما.
مشتریان درون سازمانی
یکی از مهمترین مشتریهای هر سازمانی کارکنان سازمانها هستند.
مشتریان میانی (واسطه)
مشتریان میانی، نمایندگیها و عاملین فروش سازمان هستند.
سرمایهگذاران
سرمایهگذاران : نحوه تلقی و استنباط سرمایه گذاران از شرکتها مهم است.
ده گام تبدیل شدن به یک شرکت مشتری مدار
- ایجاد ارزش پیشنهادی مشتری
- به خدمت گرفتن افراد مشتری مدار
- رفتار مناسب با کارکنان
- آموزش و آگاهی دادن تیمهای خط مقدم
- ارزش گذاری به فرهنگ رهبری
- تمرکز بر نیاز و رفتارهای مشتری
- گوش دادن به صدای مشتری
- تعریف استانداردهای خود
- توانمند سازی کارکنان
- یکپارچه سازی سازمان
متغیرهای طراحی سازمان
١ – وظایف
* عدم اطمینان
* تنوع
* وابستگی اشتراکی ، متوالی و متقابل
۲- ساختار
* تقسیم کار
* دپارتمان سازی
* شکل
* توزیع قدرت
3- فرآیندهای اطلاعات و تصمیم
* برنامه ریزی و کنترل
* سیستمهای تخصیص منابع(بودجه بندی )
* یکپارچگی نقشها و دپارتمان ها
متغیرهای طراحی سازمان
۴- سیستمهای پاداش
* جبران خدمات (عملکردی)
* ترفیع (عملکردی)
* طراحی شغلی
* پاداشهای ویژه
* اندازهگیری عملکرد
۵- افراد
* انتخاب و جذب کارکنان
* انتقال، ترفیع
* آموزش و به سازی
* سبک رهبری