Chapter 16 Flashcards

1
Q

معنی ارک؟

A

قلعه-دژ

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

معنی بر و بر؟

A

با دقت-خیره خیره

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

معنی بور-بور شدن

A

سرخ
بور شدن : شرمنده شدن-خجلت زده شدنک

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

معنی تاثر

A

اثرپذیری-اندوه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

معنی تعلیمی

A

عصای سبکی که به دست میگیرند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

تلمذ

A

شاگردی کرد-اموختن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

چرتکه مال کدام زبان است؟

A

روسی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

چله؟

A

زه کمان که انتهاش تیر در ان قرار میگیرد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

شماتت؟

A

سر کوفت-سرزنش-ملامت

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

شوربا؟

A

اش ساده ای که با برنج و سبزی میپزند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

عیار؟

A

خالص-سنجه-مقابل غش و ناپاکی
تمام عیار: پاک خالص

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

فرام؟

A

فریم-قاب عینک

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

فرنگی مآب

A

کسی که به اداب اروپاییان رفتتار میکند
متجدد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

فرنگی مآبی

A

به شیوه فرنگی ها و اروپایی ها

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

قداره

A

جنگ افزاری شبیه شمیر پهن و کوتاه
قداره کش: کسی که با توسل به زور به مقاصد خود میرسد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

قلا

A

کمین
قلا کردن:کمین کردن-در پی فرصت بودن

17
Q

قوال

A

بازیگر نمایش های دوره گردی

18
Q

کذا

A

ان چنانی-چنان

19
Q

کلون

A

قفل چبوبی که پشت در نصب میکنند و در را با ان میبندند

20
Q

کمیسیون

A

واژه فرانسوی
هیی‌ٔتی که وظیفه برررسی و مطالع درباره موضوعی را بر عهده دارد
کمیسیون کردن:تشکیل جلسه دادن

21
Q

متجددانه

A

روشنفکرانه-نوگرایانه

22
Q

محقر

A

کوچک و حقیر

23
Q

مخاطره

A

خطر-خود را در خطر انداختن

24
Q

مسامحه

A

اسان گرفتن-ساده انگاری

25
Q

مسحور

A

مفتون-شیفته–مجذوب

26
Q

مشروعیت

A

منطبق بودن رویه های قانون گذاری و اجرای حکومت با نظر مردم

27
Q

مضحک

A

خنده اور-مسخره امیز

28
Q

مغتنم

A

با ارزش-غنمیت شمرده

29
Q

مهملی

A

بی کارگی و تنبلی

30
Q

نخ قند

A

نوعی نخ که از الیاف کنف درست میشود

31
Q

هفت صندوقی

A

گروهی دوره گرد که نمایش اجرا میکردند

32
Q

یغور

A

درشت و بد قوراه