Ch-2 Flashcards
ادیب
آدابدان، ادبشناس، سخندان، معلم و مربی
افسار
تسمه و ریسمانی که به سر و گردن اسب و الاغ میبندند
اکراه
ناخوشایندبودن، ناخوشایند داشتن امری
تزویر
نیرنگ، دورویی، ریاکاری
حد
کیفر و مجازات شرعی برای گناهکار و مجرم
خمار
میفروش
دار ملک
سرزمین
داروغه
پاسبان و نگهبان، شبگرد
درهم
درم، مسکوک نقره، کسری از دینار
دینار
سکه طلا، ارزشهای مختلف در دورههای زمانی
ذوالجلال
خداوند دارای جلال و عظمت
زاهد
پارسای گوشهنشین که به دنیا و تعلقات آن ندارد
صنعت
پیشه، کار، حرفه
صواب
درست، پسندیده، مصلحت
غرامت
تاوان، جبران خسارت مالی
گرو
دارایی یا چیزی که برای مطمئن کردن شخصی از انجام تعهدی به او داده میشود
گرو بردن
مال کسی را به عنوان وثیقه گرفتن و نگهداشتن، موفق شدن در مسابقه و بهدستآوردن گرو
محتسب
مامور حکومتی شهر که کار او نظارت بر اجرای احکام دین و رسیدگی به اجرای احکام شرعی بود
مدام
همیشه، پیوسته، می
واعظ
پند دهنده، سخنور اندرزگو
والی
حاکم، فرمانروا
وجه
ذات، وجود