Ch-12 Flashcards
1
Q
آزرم
A
شرم، حیا
2
Q
ارتفاع
A
محصول زمین‌های زراعتی
3
Q
ارتفاع ولایت
A
عایدات و درآمد‌های مملکت
4
Q
اندیشه
A
اندوه، ترس، اضطراب، فکر
5
Q
ایمن
A
در امن، دل آسوده
6
Q
بریان
A
کباب‌شده و پخته‌شده بر آتش، مجازا ناراحت و مضطرب
7
Q
بریان شدن
A
غمگین و ناراحت شدن، در سوز و گداز بودن
8
Q
پرمایه
A
گران‌مایه و پرشکوه
9
Q
مایه
A
قدرت، توانایی
10
Q
تازی
A
اسبی از نژاد عربی با گردن کشیده و پاهای باریک
11
Q
تپش
A
اضطراب ناشی از گرمی و حرارت، گرمی و حرارت
12
Q
تطاول
A
ستم و تعدی، به زور به چیزی دست یافتن
13
Q
تعصب
A
طرفداری یا دشمنی بیش از حد نسبت به شخص یا گروه
14
Q
حشم
A
خدمتکاران، خویشان و زیردستان فرمانروا
15
Q
حلقه به گوش
A
کنایه از فرمانبردار و مطیع
16
Q
خستن
A
زخمی‌کردن، مجروح کردن
17
Q
خود
A
کلاه‌خود
18
Q
خیره‌سر
A
گستاخ و بی‌شرم، لجوج
19
Q
دستور
A
وزیر و مشاور
20
Q
زوال
A
نابودی و از بین رفتن
21
Q
سبو
A
کوزه، ظرف دسته‌دار سفالی برای مایعات
22
Q
سپردن
A
طی‌کردن، پیمودن
23
Q
سمن
A
نوعی درخت گل، یاسمن
24
Q
شبیخون
A
حمله ناگهانی دشمن در شب
25
طرح افکندن
بنانهادن
26
طرح ظلم افکندن
بنیان ظلم نهادن، سبب پیدایش و گسترش ظلم شدن
27
عجم
سرزمینی که ساکنان آن غیرعرب، به ویژه ایرانی باشند، ایران
28
عفاف
پارسایی، پرهیزکاری، رعایت اصول اخلاقی
29
غربت
غریبی، دوری از خانمان
30
فرهیختگی
فرهیخته‌بودن
31
فرهیخته
برخوردار از سطح بالایی از دانش یا معرفت یا فرهنگ
32
فریادرس
یاور، دستگیر
33
کربت
غم، اندوه
34
کربت جور
اندوه حاصل از ظلم و ستم
35
مقرر شدن
قرار گرفتن، ثبات و دوام یافتن
36
مکاید
جمع مکیده یا مکیدت، کیدها، مکرها، حیله‌ها
37
ملک
پادشاه، سلطان
38
موبد
روحانی زرتشتی، مجازا مشاور
39
نقصان
کاهش‌یافتن
40
نمازبردن
تعظیم کردن
41
نواختن
کسی را با گفتن سخنان محبت‌آمیز یا بخشیدن چیزی مورد محبت قراردادن
42
نیک‌پی
خوش قدم
43
نیکی‌دهش
نیکی‌کننده
44
ولایت
کشور و سرزمین
45
هشیوار
هوشیار، هوشیارانه و آگاهانه
46
هیون
شتر قوی‌هیکل و درشت‌اندام
