B2-1 Vogelgezwitscher Flashcards
Gezwitscher das (-)
جیک جیک
zwitschern
جیک جیک کردن
abschalten
خاموش کردن ، قطع کردن ، از همه چیز کنار کشیدن ، توجه نکردن و گوش ندادن ، فکر هیچ چیز را نکردن
entspannen
تمدد اعصاب کردن ، خستگی در کردن
Insbesondere
بخصوص ، بویژه ، خصوصا
Geräusch das (-e)
سر و صدا , Lärm der , krach der
Etwa
تقریبا ، یعنی (بیان تعجب در جمله پرسشی) ، مبادا ، مگر
zuhören
گوش دادن
aufmerksam adj.
دقیق ، با توجه ، با دقت
Nachweislich adj.
قابل اثبات ، به وضوح ، آشکار
Nachweis der (-e)
دلیل ، اثبات ، مدرک
Urkunde die , Beweis der , Argument das
abbauen
کاهش دادن ، از هم باز کردن ، استخراج کردن
mindern
پایین آوردن ، کاهش دادن ، کم کردن
Ärger der (-)
عصبانیت ، ناراحتی ، گرفتاری ، دردسر
Wut die , Zorn der
hervorrufen
موجب شدن ، باعث شدن ، در پی داشتن ، برانگیختن
bedingen
Hervor
به جلو ، به پیش
Region die (-en)
منطقه ، ناحیه
Gebiet das , Bereich der , Zone die
Zunahme die (-n)
افزایش ، ازدیاد ، شدت گرفتن
feststellen
متوجه شدن ، ثابت شدن ، کشف کردن ، تعیین کردن
bemerken , erkennen
verstehen , begreifen
empfinden - Empfinden das (-) - Empfindung die
احساس کردن - حس ، درک
Gefühl das
Entspannend adj.
آرامشبخش
Reiz der (-e)
محرک
(معمولا با setzen میآید)
Ansporn der
erfordern
نیازمند چیزی بودن ، ضرورت داشتن
Gedanke der (-n)
فکر ، اندیشه
Überlegung
Vorgang der (-änge)
فرآیند ، جریان ، جریان امر
Verfahren das , Prozess der , Verlauf der , Ablauf der
vermuten
گمان کردن ، حدس زدن
Gesang der (-änge)
آواز ، ترانه ، سرود
vermitteln
فراهم کردن ، میانجیگری و وساطت کردن
Evolution die (-en)
تکامل ، دگرگونی ، تحول ، سیر تکاملی
Her
پیش ، گذشته ، به سمت این محل
Weiterhin
همچنان ، کماکان ، گذشته از این ، علاوه بر این ، از این به بعد هم
Forschend
کاونده ، پرسان
herausfinden
سر در آوردن ، فهمیدن ، پی بردن ، یافتن راه خروج
Kognitiv adj. - Kognition die (-en)
شناختی ، توانایی های مربوط به ادراک ، تفکر -
فرآیندهایی که با شناخت و ادراک مرتبط هستند
Bewusst
آگاه ، دانسته ، به عمد
absichtlich
wahrnehmen - Wahrnehmung die
حس کردن ، متوجه شدن ، احساس کردن -
ادراک ، آگاهی ، توجه ، اطلاع
Produktivität die (-)
بهره وری ، تولید ، باروری
steigern (sich)
افزایش دادن ، (افزایش یافتن)
Erklärung die (-en)
توضیح ، توجیه
Aufmerksamkeit die (-en)
توجه ، دقت
lauschen
به دقت گوش دادن به کسی یا چیزی ، گوش ایستادن ، استراق سمع
Evolutionär
تکاملی
bedingen
موجب شدن ، سبب شدن ، لازمه چیزی بودن ، ناشی بودن از ، نتیجه چیزی بودن
hervorrufen
Angenommen adj.
پذیرفته
annehmen
پذیرفتن ، تصویب کردن ، موافقت کردن ، حدس زدن
akzeptieren ,
Aufnahme die (-n)
عکس و فیلم ضبط شده ، پذیرش و موافقت
Behausung die (-en)
محل اقامت ، خانه ، منزل
Ansporn der (Ansporen)
انگیزه ، محرک
Reiz der
Motiv das , Beweggrund der انگیزه