B1.4 Flashcards
loisirs
تفریح وسرگرمی
échange
مبادله
récompensées
قابل پاداش
cumuler
با هم داشتن چیزی
accomplir
تمام کردن کاری با موفقیت
accoplish
espérer être tirés
قرعه کشی کردن
réduction
تخفیفات
goodies
محصولات تبلیغاتی
leur poids
وزنشون
pousse
پروژه کارافرینی
Start up
tricolore
سه رنگ
pas
قدم
پا
faire de la corde à sauter
طناب زدن
passer
l’aspirateur
جارو زدن
une cagnotte
کیف پول
wallet
dons à des associations,
کمک به سازمان ها
faire des dons= کمک کردن ، صدقه
faire un virement
پول ریختن
deposit
adepte
طرفدار
amateur = فن
levant des fonds
جمع آوری پول
reverser de l’argent
ریختن پول
mécène
حامي
sponsor
elle devien préte
آماده شدن
regler
تنظیم کردن
faire parti
بخش چیزی بودن
malsain
ناسالم
sérénité
آرامش
affronter
مواجه شدن
cérébral
مغزی
similitudes
شباهت ها
appartenir
تعلق داشتن
demeure
سکونت داشتن ، باقی ماندن
rester
n’en demeure pas moins le . ..
هیچی کم ندارد
s’entraînent
تمرین می کنند
se mesurer
اندازه گرفتن ، مقایسه کردن
grandissante
فزاینده
ne cesse d’augmenter
دست از افزایش نمی کشد
la détente
استراحت
véritablement
واقعاً ، حقيقتاً
les chiffres
آمار و ارقام
Une hausse
یک افزایش
a un peu vécu
مورد تجربه قرار گرفته
été chamboulé
در هم ریخته شده
se pencher
خم شدن
se pencher de qqun
بررسی کردن یک چیزی
aficionados
علاقمندان
caritatif
خیریه
ne font pas exception
مستثنا نیستند
ne font pas exception
مستثنا نیستند
apprécient
تحسین میکنند
gain
فواید
beinfait
beneficie
à effectuer
برای به انجام رساندن
dépassent
ردکردن
d’ailleurs
علاوه بر
divertissement
تفریح
améliorer
بهبود بخشی
équilibre
تعادل
baisser
پایین آوردن
diminuer
constatés
گواه کردن
مشاهده کردن
De même ,
به همین طریق
در همین موضوع
( اول جمله می آید برای مربوط کردن پاراگراف قبل به پاراگراف حال حاضر )
intégrante
جزء اصلی
support
1 ـ پشتیبانی ، حمایت
2. وسیله
se tourner vers
چرخیدن
او می آوردن به
یاری جستن از
répercussions
بازتاب
عواقب
la corde à sauter
طناب
le dossard
شاره پشت لباس ورزشی
le bon de réduction
بن تخفیف
en différé
به طور مجزا
Le jeu de société
بازی فکری
bourd game
spécialités
خاص
در رستوران می شود غذای مخصوص آن روز یا غذای سرآشپز
indémodable
از مد افتاده
le cador
برنده
champignon
a de quoi compter
چیزی برای حساب کردن دارد
compter à
حساب کردن روی چیزی