A2 & B1 Hueber Flashcards
die Feinkost
مواد غذایی اعلا
das Meer
دريا
geleiten
اسكورت كردن ، مشايعت كردن
erholen
استراحت كردن ، تجديد قوا كردن
tagsüber
در طول روز
ernähren
تغذيه كردن ، غذا دادن
ausleihen
امانت گرفتن ، قرض دادن و گرفتن
darüber
درباره آن ، در مورد آن
darüber hinaus
بعلاوه
gründen
ایجاد کردن ، تاسیس کردن
die Religion
دین ، مذهب
übersiedeln
مهاجرت کردن
aktuell
تازه ، جاری ، کنونی
beweisen
اثبات کردن ، سند آوردن
die Hälfte
نصف ، نیمه
die Ansage
آگهی ، اعلان
aufhalten
مانع شدن ، متوقف کردن
dafür
برای آنکه ، در عوض
der Ärger
مشکل ، ناراحتی ، دردسر
entschädigen
جبران کردن ، خسارت دادن
weiterhin
همواره ، در آینده هم
die Erderwärmung
گرمایش زمین
gebieten
امر کردن ، حکم کردن
das Gebiet
سرزمین ، قلمرو ،حیطه
mitteilen
اطلاع دادن ، خبر دادن ، ابلاغ کردن
verfügbar
فراهم ، موجود ، در دسترس ، در اختیار
ähnlich
شبیه ، مانند
anbieten
پیشنهاد دادن ، تعارف کردن ، در اختیار گذاشتن ، عرضه کردن
die Existenz
زندگی ، هستی ، موجودیت
ermäßigen
تخفیف دادن ، کاهش دادن
entscheiden
تصمیم گرفتن ، حکم کردن
der Anstieg
افزایش ، رشد ، ترقی
beleidigen
توهین کردن
der Ziegel
آجر
bearbeiten
رسیدگی کردن ، روی چیزی کار کردن
bewerben
تقاضا کردن ، داوطلب شدن
freiwillig
اختیاری ، داوطلبانه
der Fortgeschrittene
ماهر ، وارد
der Anfänger
تازه کار ، مبتدی
der Krach
سرو صدا
die Heimat
میهن ، وطن ، زادگاه
ausdrücken
بیان کردن
abbiegen
پیچیدن (رانندگی) خم کردن (میله سیم)
der Aufenthalt
اقامت ، توقف
die Ausfahrt
خروجی اتوبان
der Bahnsteig
سکوی راه آهن
bestrafen
جریمه کردن ، تنبیه کردن ، مجازات شدن و کردن
der Flugsteig
گیت پرواز
das Gleis
خط آهن ، راه آهن
die Haltestelle
ایستگاه
der Fahrplan
برنامه حرکت
die Regel
آیین نامه
die Richtung
جهت ، سمت ، طرف
der Stau
ترافیک
der Stadtplan
نقشه شهر
die Strecke
فاصله ، مسافت
strecken
طول کشیدن ، کش دادن
unterwegs
در راه ، در سفر
die Verspätung
تاخير ، ديركرد
der Blitz
صاعقه ، جرقه ،فلاش
der Blitz und Donner
رعد و برق
feucht
مرطوب ، نمناك
das Gewitter
رعد وبرق ، طوفان
die Hitze
حرارت ، دماى بالا
nass
تر ، خیس
der Nebel
مه
neblig
مه آلود ، تار
schwitzen
عرق کردن ، عرق ریختن
der Stern
ستاره
der Sturm
طوفان ، کولاک
der Wetterbericht
گزارش وضع هوا
windig
بادی
die Wolke
ابر
das Amt
اداره ، شغل ، سمت ، مقام
der Antrag
درخواست ، فرم
die Behörde
اداره دولتى ، مقام رسمى
die Gebühr
شهريه ، مخارج ، هزينه
das Gericht
دادگاه ، محكمه ، غذا ، خوراك
die Genehmigung
اجازه ، مجوز ، پروانه ، موافقت
der Hausmeister
سرايدار
die Krankenkasse
شركت بيمه خدمات درمانى
der Verein
انجمن ، باشگاه ، محفل
der Vertrag
قرارداد
die Vorschrift
رهنمود ، قانون ، قاعده
die Verwaltung
اداره ، سرپرستى
die Vorwahl
پيش شماره ، كد تلفن
der Makler
دلال ، واسطه ، بنگاه دار
der Abschnitt
، بخش ، قسمت
die Anweisung
دستورالعمل ، رهنمود
der Beitrag
سهم ، سهميه ، شهريه ، مقاله
der Prospekt
بروشور
die Einzelheit
جزء ،تک
die Gebrauchsanweisung
دستور مصرف ، دستور العمل ، كتاب راهنما
der Hinweis
اشاره ، تذكر ، سرنخ ، نشانه
die Kritik
انتقاد ، نكوهش
der Bildschirm
مونيتور ، نمايشگر
der Rundfunk
شبكه راديو تلوزيون
die Schlagzeile
تيتر ، سرمقاله ، عنوان
die Überschrift
سرفصل ، عنوان
die Sendung
ارسال ، اعزام ، بسته پستى
der Vortrag
سخنرانى
die Zeitschrift
مجله ، نشريه
die Serie
رديف ، شماره سريال ، سرى
der Krimi
جنايي
der erste Teil
قسمت اول
die Handlung
رفتار ، عمل ، فعل ، كردار
die Tragödie
تراژدى ، فاجعه
das Altenheim
خانه سالمندان
der/die Angehörige
عضو خانواده ، فامیل
der Bart
ریش و سبیل
der Krankenpfleger
پرستار مرد
der Daumen
انگشت شست
Gesicht verlieren
وجهه از دست دادن
das Gewicht
سنگینی ، وزن
das Gift
سم ، زهر
der Körper
بدن ، جسم
die Diät
رژیم غذایی ، پرهیز
Diät machen
رژیم گرفتن
der Magen
معده
das Mittel
امکان ، توانایی