29 Flashcards
Spontaneously
خودبهخودی
به صورت غیرمنتظره
بدون محرک قبلی
Procedure
روش درمانی
روش جراحی
روش انجام یک کار
In the event of sth
در رویداد (رخداد) چیزی
If sth happens
Arrest
ایست
دستگیری
Cardiac arrest
ایست قلبی
Respiratory arrest
ایست تنفسی
Dilemma
دوراهی
Ethical
اخلاقی
Indicate
Show
Display
Dictate
دیکته گفتن
امر و نهی کردن
بیان کردن
Intentionally
Deliberately
عامدانه
Caregiver
Care provider
کادر درمان
Norms
قوانین و مقررات
Determination
اراده
تعیین
Undermine
ضعیف کردن
Autonomy
اختیار
استقلال
خودمختاری
Prolong
Lengthen
طولانی کردن
Under go
متحمل شدن
Consideration
ملاحظه
Conveniently
راحت و بیدردسر
Opt to
Choose
انتخاب کردن
Solicit
درخواست کمک یا اطلاعات کردن
Apply
استفاده کردن
Simultaneously
Concurrently
به صورت همزمان
Measures
اقدامات
Observe
مشاهده کردن
پایبند بودن
Will
خواسته
Authority
قدرت
Sustaining
حفظ کننده
Mercy killing
کشتن با رضایت
Inevitable
غیر قابل اجتناب
Bound to
چیزی که قطعاً رخ میده
Independence
عدم وابستگی
Non-maleficence
اجتناب یا به حداقل رساندن آسیب