13 Flashcards
audition
آزمون
ازمایش هنرپیشه
immersed
غوطه ور شدن
depicting
به تصویر کشیدن
contrast
تضاد
Heartwarming
هارت وُرمینگ
دلچسب
Nightmares
کابوس
Turn into
تبدیل شدن به
aspiring
ااِسپِیرینگ
مشتاق
Chance
شانس. فرصت
Passionate
پَشینِت
پرشور
Develops
توسعه دادن
بسط دادن
پرورش دادن
ایجاد کردن
Deepens
عمیق تر می شود
Verge
لبه
حاشیه
کنار
نزدیکی
حدود
نزدیک شدن
Opportunity
فرصت
مجال
موقع
دست یافت
lack of support
عدم حمایت و پشتیبانی
Indifference
بی تفاوتی
Gradually
به تدریج
Serious test
محک جدی
Ultimately
در نهایت
Forced
مجبور
Tough choices
انتخاب های سخت
Emotional
عاطفی
Portrays
تصویر کشیدن
توصیف کردن
مجسم کردن
Difficulties
سختی ها
مشکلات
Conflict
تعارض
desire
میل
Heroes
قهرمانان
Encourage
تشویق کردن
دلگرم کردن
further away
خیلی دورتر
Narrative
روایت
Divided
تقسیم شده
interpretation
تفسیر
Audience
حضار
مستمعین
ملاقات رسمی
شنودگان
بار
Truth
حقیقت
Repeated
تکرار شد
Constantly
دائماً
Although
با اينكه
Career goals
اهداف شغلی
sacrifice
قربانی
فدا
فدیه
قربانی برای شفاعت
قربانی کردن جانبازی
carpentry
نجاری
representation
نمایندگی
it’s getting fade
در حال محو شدن است