1- تاریخچه و علامت شناسی عقب ماندگی ذهنی Flashcards

1
Q

تاریخچه و علامت شناسی عقب ماندگی ذهنی.
اصطلاح بیگانه یا خارجی که به فرانسه “ آلینه “ و به انگلیسی “ ایلین “ گفته می‌شود برای مجانین و “الینیست “ برای روانپزشکان و پزشکان معالج این بیماران از قدیم الایام به کار می‌رفت.
بقراط حکیم یونانی نیز به (1) این افراد اشاره کرده و اختلالات رفتاری و کمبودهای هوشی آنها را مربوط به این نوع ضایعات دانسته است. در قوانین روم قدیم، اسپارتها و حتی رژیم نازی در آلمان کشتن و از بین بردن افراد عقب مانده ذهنی را مجاز می‌دانستند.
در اواخر قرن هیجدهم 1794 روانپزشک معروف فرانسوی که به حق او را باید بنیانگذار (2) نامید به نام “ فیلیپ پینل “ به سرپرستی بیمارستان روانی “ بی ستر “ در پاریس که مخصوص بیماریهای روانی مردان بود انتخاب شد. اولین اقدام او باز کردن زنجیر از پا و گردن بیماران بود.
بعداً “ (3) “ برنامه‌های فیلپ پینل را در “ بیمارستان روانی زنان پاریس “ به مورد اجرا گذاشت. در حقیقت اولین دوره توجه به مسائل بیماران روانی و عقب ماندگیهای ذهنی، انقلاب کبیر فرانسه و برابری حقوق بشر بود و در همین برنامه‌های انقلابی بود که مراقبت، درمان و آموزش کلیه افرادی که به سن تحصیل رسیده بودند مطرح شد.
روش پینل در کشورهای دیگر طرفدارانی پیدا کرد به طوری که “ (4) “ روش پینل را در سال 1976 در انگلستان به مورد اجرا گذاشت.
در اوایل قرن نوزدهم پزشک فرانسوی به نام “ ایتارد “ به تربیت کودکی وحشی پرداخت. این کودک توسط دو شکارچی در جنگلهای “ آویرون “ فرانسه پیدا شده بود. شاگرد و همکار ایتارد، دکتر “سگن” در سال 1837 مؤسسه‌ای برای عقب مانده های ذهنی در پاریس ایجاد کرد.
یکی از اقدامات مهم سگن تهیه دستگاه ساده ای بود که به نام آزمون مهره‌ای معروف است. این دستگاه برای آزمایش استعداد کودکان و پرورش ادراکات حسی مانند بینایی و شنوایی به کار می‌رود.
اقدامات سگن باعث شد که خانم (5) از ایتالیا به آموزش و پرورش عقبماندگان ذهنی و کودکان
کودکستانی بپردازد.
در اوایل قرن بیستم توجه به اصلاح نژاد بشر در دستور کار قرار گرفت و تاکید شد که 90% عقب ماندگیها به علت عوامل ارثی است، لذا موضوع نازاکردن عقب مانده ها بر سر زبانها افتاد و تا سال 1955 در 28 ایالت آمریکا به توصیه کمیته پژوهشی بخش اصلاح نژاد انجمن زاد و ولد آمریکا، نازا کردن عقب مانده ها به صورت قانون درآمد که به موجب آن هزاران عقب مانده نازا شدند.
در آمریکا اگرچه تا سال 1950 برای کودکان عقب مانده ذهنی از طرف عده ای از اولیای این کودکان انجمن هایی افتتاح شد، ولی از سال 1960 به بعد به دستور “ جان اف کندی “ رئیس جمهور وقت، برنامه مفصل و دقیقی تهیه و عقب ماندگی ذهنی از نظر پزشکی، آموزشی، روانشناسی، اجتماعی، قضایی توسط متخصصان و کارشناسان مورد مطالعه قرار گرفت.

A
1- ضایعات مغزی
2- روانپزشکی جدید
3- اسکیرول
4- ویلیام تیوک
5- ماریا مونتسوری
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

میزان شیوع کودکان عقب مانده
تقریباً طبق آمارهای مختلف بین (1) درصد جمعیت کشورها را کودکان با هوشبهر کمتر از هفتاد، یعنی افراد عقب مانده تشکیل می‌دهند. تا قبل از جنگ دوم جهانی کثرت عقب ماندگی ذهنی چندان محسوس نبود، چون اکثر آنها در خانواده ها زندگی می‌کردند.
طبق آمار سازمان جهانی بهداشت در سال 1960 دو تا سه درصد کودکان به علت نارسایی رشد قوای ذهنی احتیاج به تعلیم و تربیت مخصوص در مدارس ویژه داشتند. تحقیقات مختلف نشان می‌دهد که نسبت پسران عقب مانده بهدختران، بیشتر است.
مسائلی که شیوع بیماری را تحت الشعاع قرار می‌دهد عبارتند از:
اثر مبهم و تغییرات تعریفی چه از نظر نوع معلولیت و چه از نظر اندازه یا مقدار هوشبهر.
- اثر تشخیص نوع بیماری و تغییرات در تشخیص‌های بعدی.
- مسئله آماری و پیدایش انواع جدید (2) که اکثراً میزان (3) را تغییر می‌دهد.
- نقش مدارس و طبیعت مدارس استثنایی، زیرا در مدارس فقط کودکانی که ناتوانی تحصیلی و میزان یادگیری کمتری دارند، به حساب می‌آیند.
- واکنش خانواده ها درباره این که کودکانشان استثنایی لقب داده شود یا نه؟

A

1- 1 تا 2
2- میزان بروز
3- شیوع

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

پیشرفت علوم پزشکی
پیشرفتهای روزافزون علوم پزشکی، جراحی اعصاب و مغز و علوم ژنتیک علاوه بر پیدایش علل عقب ماندگی‌ها، به تدریج تا اندازه ای باعث تخفیف و گاهی بهبودی نسبی و حتی پیشگیری از ابتلا به این ناراحتی‌های وخیم شده است.
پیشرفت روزافزون علوم پزشکی باعث شده است که امروزه با روش بسیار ساده و مخصوص به نام (1)، کروموزوم‌های جنین را قبل از تولد مورد مطالعه قرار داده تا در صورتی که خطر آلوده بودن جنین ثابت شود به حاملگی خاتمه داده شود.
امروزه با سونوگرافی می‌توان نقصهای خلقتی از قبیل (2) و سایر اختلالات (3) را تشخیص و در صورت نیاز به بارداری خاتمه داد.
پیشرفتهای جراحی مغز و بهبود شرایط بهداشتی و تغذیه کودکان، پیدایش (4) در درمان عوارض ریوی، مننژیت، و (5) که شایعترین علل عقبماندگی در بین عفونتهاست، از مرگ و میر این افراد به میزان قابل توجهی کاسته است.
نکته قابل ذکر اینکه پیدایش راههای پیشگیری، درمانی، جلوگیری از مرگ و میر این افراد و ایجاد مراکز پژوهشی، آموزشی، تربیتی و درمانی باعث شده که اکثریت خانواده‌هایی که این افراد را نگهداری می‌کردند کودکانشان را به سازمان‌ها، بیمارستان‌ها و مراکز مخصوص ببرند.

A
1- آمنیوسنتیزیس
2- اسپینابیفیدا
3- رشدی مغز و جنین
4- آنتیبیوتیک ها و کورتیزون
5- مننگوآنسفالیت ها
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q
  1. اهمیت موضوع از نظر اقتصادی و بهداشت روانی
    بسیاری از ناراحتیهای عصبی و روانی یا حتی عضوی اگر زودتر تشخیص و درمان شوند با مخارج کم می‌توان از پیشرفت آنها جلوگیری کرد و این امر در مورد عقب ماندگی ها نهایت اهمیت را دارد. این افراد به اصطلاح پناهگاهی یا مصرف کننده، که بازده اقتصادی هم ندارند موجب اتلاف سرمایه‌های بزرگ اقتصادی می‌شوند. بهترین راه جلوگیری از اتلاف سرمایه‌های اقتصادی و تباهی نیروی انسانی جلوگیری از (1) است.
A

1- بروز عقب ماندگی ها

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q
  1. هوش
    روانشناسان زیادی درباره هوش و آزمونهای آن کار کردهاند، ولی تاکنون هیچ کدام نتوانسته‌اند تعریفی که مورد قبول همه پژوهشگران قرار گیرد، ارائه دهند.
    زیرا هوش کیفیتی قابل رویت و احساس شدنی نیست، بلکه یک (1) و یک مفهوم (2) است و آنچه مورد مطالعه قرار می‌گیرد خود هوش نیست، بلکه آثار آن است. به علاوه هوش یک استعداد نیست بلکه مجموعه استعدادهاست و حافظه، دقت، یادگیری و درک وغیره در آن اثر دارد و این صفت از فردی یا فرد دیگر فرق می‌کند.
    متداول‌ترین تعریف هوش عبارت است از “ شایستگی و استعداد یادگیری افراد “. بعضی هوش را استعداد کلی و قدرت استفاده از تجربیات و برخی مانند “ پیاژه “ (3) تعریف کرده‌اند.
    وکسلر “ روانشناس آمریکایی هوش رااین طور تعریف می‌کند: “ مجموعه شایستگیهای فرد در تفکر عاقلانه، رفتار “ منطقی و سودمند و اقدام مؤثر در سازش با محیط “. وکسلر درباره (4) تأکید بیشتری دارد.
    - آلفرد بینه روان شناس فرانسوی می‌گوید “ هوش آن چیزی است که آزمونهای هوشی آن را
    می‌سنجد، فکر می‌کنم اگر به این تعریف جمله‌ای اضافه شود مفهوم آن بهتر درک می‌شود: “ هوش آن چیزی است که (5) آن را می‌سنجد و باعث می‌شود که افراد عقب مانده ذهنی را از افراد طبیعی و باهوش متمایز کند”. اگر در تعریف هوش سه جنبه را رعایت کرده و آن را در تعریف بگنجانند تعریف تقریباً کاملی به دست می‌آید:
    توانایی و استعداد کافی برای (6).
    (7) با محیط.
    بهره برداری از تجربیات گذشته، بکار بردن (8) و پیداکردن راه حل منطقی در رویارویی با مشکل.
    نکته قابل ذکر اینکه در اعمال عالی هوش باید به سه جنبه دیگر (9)، (10) و (11) توجه داشت. افرادی که هر سه جنبه را به طور متعادل و قوی دارند نادر و جزء نوابغ هستند.
    باید خاطر نشان شود که حد ثابت و قطعی بین عقب ماندگی ذهنی و هوش طبیعی وجود ندارد. همه ما در مقایسه با افراد باهوش و نابغه عقب مانده هستیم.
A
1- صفت فرضی
2- انتزاعی و مجرد
3- توانایی سازگاری و انطباق با محیط
4- شایستگی‌هایی که به سازش با محیط کمک می‌کند
5- آزمونهای هوشی
6- یادگیری و درک امور
7- هماهنگی و سازش
8- قضاوت و استدلال صحیح
9- فهم و درک
10-ابداع و ابتکار
11- انتقاد
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

آزمون بینه سیمون
برای نخستین بار در سال 1905 انتشار یافت و دو سال بعد بر مبنای تجاربی که به دست آمده بود در آن
تجدید نظرهایی به عمل آمد. در سال 1916”(1)” این آزمون را از لحاظ زبان، اختصاصات فرهنگی و جغرافیایی با شرایط آمریکا منطبق ساخت که به نام آزمون تجدیدنظر شده استانفورد و یا آزمون استانفوردبینه معروف شده و مورد استفاده قرار گرفت. برای تعیین و محاسبه هوش کودکان با این آزمون، (2) را که با آزمون به دست می‌آید به (3) او تقسیم می‌کنند و نتیجه این تقسیم را (4) می‌نامند. برای اجرای آزمون و به دست آوردن نتیجه صحیح باید کودک را طوری آزمایش کرد که احساس نکند می‌خواهند او را امتحان کنند. آزمون بینه سیمون برای سنین (5) تهیه شده است و برای هر سال سن پنج سؤال در نظر گرفته شده است. لذا برای یک جواب صحیح 1/5 سال و برای هر جواب نیمه صحیح 1/10 سال به کودک داده می‌شود. سؤالات از خیلی آسان و ساده در سنین پایین شروع و به سؤالات مشکل‌تر در سنین بالا می‌رسد.
بیشتر روانشناسان معتقدند که رشد هوش در سنین کودکی دارای جهش بسیار سریع بوده و این جهش تا
(6) ادامه دارد و بعداً بطور خفیف و کند تا (7) ادامه و متوقف می‌گردد. لذا، با این روش، از شانزده سالگی به بعد از هوشبهر کاسته می‌شود لذا از روشهای اندازه گیری دیگری استفاده می‌شود.

A
1- ترمن 
2- سن عقلی کودک
3- سن واقعی یا شناسنامه‌ای
4- هوشبهر 
5- سه تا دوازده سال
6- پانزده سالگی
7- بیست سالگی
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

ترسیم آدمک گودیناف
ساده‌ترین آزمون که اخیراً توسط روانشناسان در درمانگاه‌ها و سازمانهای آموزشی رایج شده است آزمون “نقاشی یا ترسیم آدمک گودیناف “ است. در این آزمون به کودک گفته می‌شود که تصویر یک انسان دختر یا پسر را با تمام مشخصات آن بکشد و معمولاً زمانی بین 10 تا 15 دقیقه در نظر گرفته می‌شود. در این آزمون به هر قسمتی از تصویر که کودک کشیده است یک نمره تعلق می‌گیرد. برای تبدیل نمره خام به سن عقلی به ازای هر یک نمره خام (1) داده می‌شود. اجرای آزمونهای هوشی در تمایز بین عقب ماندگان ذهنی با بیماران روانی یا کودکانی که ناتوانی یادگیری دارند و یا کودکان تنبل که علاقه‌ای به مدرسه و درس خواندن ندارند و یا بیماران مبتلا به انواع مختلف (2) نهایت اهمیت را دارد.

A

1- سه ماه سن عقلی

2- صرع و ناسازگاری

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

رفتار انطباقی ( سازگاري)
در اندازه گیری هوش، (1) و (2) دو مسئله اساسی هستند که برای هر کدام آزمونهای مشخص و جداگانه‌ای وجود دارد. دو نوع آزمونی که بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد عبارتند از:
- (3): که دارای 242 سؤال شامل شش قسمت: سازش با اعضای خانواده، سازش با اجتماع، نقش در مدرسه، ارتباط با همنوعان، تنظیم دخل و خرج و نگهداری و حفظ خود فرد است.
- آزمون رفتار انطباقی سازمان کودکان عقب مانده آمریکا: دارای دو قسمت بزرگ است: قسمت اول شامل نه سؤال مربوط به (4) و بخش دوم 12 سؤال مربوط به (5) می‌باشد.

A
1- هوشبهر 
2- رفتار انطباقی (سازگاری)
3- آزمون رفتار انطباقی برای کودکان
4- مهارت در زندگی روزانه
5- شخصیت و رفتار فرد
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

عوامل مؤثر در رشد هوش
اثر عوامل ارثی و محیطی مدتهاست که در رشد هوش مؤثر شناخته شده است و طرفداران هر کدام کوشش کرده‌اند تا با ارائه شواهدی نظریه خود را ثابت کنند.
عامل ارث نمی‌تواند یگانه عامل قطعی باشد، بلکه عوامل محیطی، تربیتی، فرهنگی، اجتماعی و … نقش مهمی را در رشد هوش بازی می‌کنند. (1) از مطالعات خود نتیجه گرفت که اهمیت وراثت در تعیین هوش پنج برابر بیشتر از محیط است (83% وراثت و 17% محیط) طبق نظریه “برت” روانشناس انگلیسی 80% وراثت و 20% محیط در رشد هوش تأثیر دارد.”هیلگارد و اتکینسون” در کتاب روانشناسی عمومی، 75% عامل وراثت و 25% عامل محیط را در رشد و تکامل هوش مؤثر دانسته‌اند.
آنچه از مطالعات فوق می‌توان دریافت این است که: اولاً (2) در رشد هوش تأثیر دارد و به علاوه آثار هر کدام از عوامل ارثی و محیطی (3) است و آنچه مهم است آثار متقابل وراثت و محیط بر یکدیگر است که (4)
(5) که روی دوقلوها مطالعه کرده است از پژوهشهای خود چنین استنباط می‌کند که در حال حاضر نمی‌توان مقدار تأثیر محیط و وراثت را بطور جداگانه در تشکیل هوش و خصوصیات روانی بطور قطعی و مقداری تعیین کرد، بلکه هر یک به نوبه خود مؤثرند؛ ولی آثار متقابل و دایمی آن‌ها نقش اساسی و اصلی را بازی می‌کند.
به نظر می‌رسد که عوامل ارثی گنجایش و استعدادها و به عبارت دیگر سرمایه و زمینه اولیه هوش را به شخص می‌دهند و به اصطلاح فرد با آنها به دنیا می‌آید و محیط طرز تکامل و بروز این استعدادها را مشخص می‌کند. شاید روی این اصل باشد که ضریب هوشی افراد انسانی در تمام دوران زندگی تقریباً و نسبتاً ثابت می‌ماند.
علت (6) در افراد عادی و باهوش در این است که به موازات افزایش سن تقویمی میزان سن عقلی نیز افزایش می‌یابد، درحالیکه در کودکان عقب مانده ذهنی با گذشت زمان (7) ترقی نمی‌کند.

A
1- هیرش 
2- وراثت بیشتر از محیط
3-نسبی 
4- مکمل هم و تفکیک ناپذیرند.
5- کارتر
6- ثابت ماندن هوشبهر
 7- هوشبهر
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

شناسایی وضع هوشی در دوران نوزادی و کودکی
آزمونهای هوشی که توسط روانشناسان بالینی انجام می‌شود قبل از (1) امکانپذیر نیست؛ زیرا کودک قبل از (1) آمادگی کامل برای اجرای آزمون هوشی را ندارد. تکلم او کامل نیست. برای شناسایی وضع هوشی قبل از (1) الگوهایی وجود دارد که با دانستن آن‌ها می‌توان به وضع هوشی و یا احیاناً عقب ماندگی کودک پی برد.

A

1-سه سالگی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

علائم مشکوک به عقب ماندگی ذهنی که در بدو تولد جلب توجه می‌کند

  • کمبود شدید وزن کودک: کودکانی که در بدو تولد وزنشان کمتر از (1) باشند کمتر شانس زنده ماندن دارند و اگر زنده بمانند عقب ماندگی در آنها شایع‌تر است. بزرگی و کوچکی اندازه دور سر با انحراف استاندارد: اندازه دور سر در موقع تولد در نوزاد طبیعی نه ماهه(2) است
  • بی اشتهایی شدید کودک و یا اشکال در گرفتن پستان و شیر خوردن در هفته های اول زندگی و کم شدن قدرت و قوای عضلانی و کاهش واکنش نسبت به تحریکات.
  • وجود (3)، ریسه‌های متعدد و (4) نوزادان بخصوص بعد از گریه به صورت کشش و خمیدگی بدن در هفته‌ها یا ماه‌های اول زندگی تقریباً همیشه دلیل بر اختلالات عضوی مغز و عقب ماندگیهای ذهنی است.
  • کبودی شدید و دیر نفس کشیدن نوزاد در زمان تولد ( اولین تنفس کودک با شروع گریه نوزاد مشخص می‌شود)، زیادی فشار ملاجها اکثراً نشانه (5) است.
A
1- یک و نیم کیلو
2-  34-35 سانتیمتر
3- حملات تشنجی
4- اسپاسمهای 
5- ضربه‌های مغزی
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

کودک دو ساله و بالاتر باید بتواند خوب بدود، از پله ها بدون کمک پایین برود ( توضیح اینکه پایین رفتن از پله‌ها بیشتر احتیاج به تعادل دارد، لذا کودکان آن را دیرتر می‌تواند انجام دهد).
کودک سی ماهه باید بتواند در تکمه‌های جلوی شلوارش را باز کند، خودش غذا بخورد، دست‌هایش را بشوید و خشک نماید، توپ بزند، کت و شلوارش را در بیاورد. با مداد روی کاغذ خط خط کند، خود را در آیینه بشناسد. در سه سالگی کودک قادر است کتش را بپوشد، سه چرخه براند و از پله‌ها بدون کمک و مانند اشخاص بزرگ بالا و پایین برود، خط مستقیم و دایره بکشد.
رشد طبیعی رفتار در دوران نوزادی و کودکی
رفتار و فعالیت یک نوزاد را می‌توان به چهار دسته تقسیم کرد: رفتار حرکتی، رفتار کلامی یا گفتاری، رفتار عاطفی هیجانی، رفتار انطباقی اجتماعی.
رفتار حرکتی
در رفتار حرکتی نکات زیر راهنمای خوبی هستند:
کودک یک ماهه باید کوشش کند وقتی روی شانه نگهداری می‌شود سرش را بالا نگه دارد. کودک دو یا سه ماهه باید برای چند لحظه سرش را به طور مستقیم نگه دارد، به خودی خود بخندد و چشم‌هایش اشیای متحرک را تعقیب کند.
کودک چهار و پنج ماهه باید بتواند وقتی در بغل گرفته می‌شود سرش را مستقیم نگه دارد، اگر چیزی در دستش گذاشته می‌شود آن را بگیرد یا سرش را به طرف صدا بچرخاند.
کودک شش یا هفت ماهه باید بتواند چند لحظه‌ای بدون کمک بنشیند. اگر به پشت خوابیده باشد باید بتواند سرش را بلند کند. با جغجغه بازی کند. به طرف چنین دستدرازی کند و آن را بگیرد یا بردارد.
کودک ده - یازده ماهه باید (1)، با کمک راه برود، در موقع خداحافظی دست تکان دهد و بیسکویت را در دهان بگذارد. کودک پانزده ماهه می‌تواند (2)، از پله خود را بالا بکشد، تصاویر کتاب را نشان دهد. کودکان بیست ماهه به بالا باید بتواند قدری بدوند و کتاب را ورق بزنند.

A

1- بدون کمک بنشیند

2- راه برود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

رفتار کلامی یا گفتاری
کودک دو یا سه ماهه به صداهای اطرافش توجه می‌کند و گوش می‌دهد. کودک شش یا هفت ماهه سیلاب، هجای کلمات را با صدای مخصوص تمرین می‌کند مانند ( با…با ). کودک نه ماهه قادر است بابا، مامان بگوید( مامان - مادر ) بر حسب رسم خانوادگی.
کودک یازده و دوازده ماهه قادر است بابا، مامان و یکی دو کلمه دیگر بگوید ( توضیح اینکه (1) دو یا سه هفته زودتر از (2) زبان باز کرده و مسلط می‌شوند).
کودک سیزده یا چهارده ماهه باید قادر باشد یک یا دو کلمه معنی دار بگوید. کودک پانزده یا شانزده ماهه باید قادر باشد چهار کلمه معنی دار بگوید.
کودک هیجده یا بیست ماهه باید شش تا هشت کلمه بداند و بتواند چشم و بینی‌اش را نشان دهد.
کودک دو ساله باید اسامی اشیا مورد احتیاج را که همیشه با آنها برخورد )دارد بگوید و جملات سه کلمه‌ای را بیان کند (مامان غذا بده.
کودک (3) و بالاتر باید بتواند یک یا دو جمله کوتاه و معنی دار بسازد. اسم خود را بداند، عمل اشیا را بداند، اشعار کوتاه را به صورت آواز و تقلیدی بخواند.

A

1- دختران
2- پسران
3- دو سال و نیم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

رفتار هیجانی و عاطفی
در ماه‌های اولیه اختلالات هیجانی به وسیله افزایش فشارهای عضلانی و (1) در کودک مشخص می‌شود. کمبود اکسیژن در هوای تنفس در مراحل اولیه زندگی تقریباً اولین محرکی است که باعث بیقراری، اضطراب و وحشت کودک می‌شود. (2) تقریباً علت اصلی اضطراب و وحشت کودک است.
هوشیاری کودک و توجه او به اطرافیان تقریباً از (3) شروع می‌شود و واکنش مخصوص او نسبت به مادر همین موقع ظاهر می‌شود. معمولاً کودک (4) قادر می‌شود که مدفوع خود را کنترل کند و در این موقع فعالیت او به صورت بازی کردن ( بازی‌های تمرینی و تکراری) شروع می‌شود.

A

1- بیقراری
2- گرسنگی
3- سه ماهگی
4- هیجده ماهه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

رفتار انطباقی و اجتماعی
اولین اثر اجتماعی و ارتباط عاطفی که کودک برقرار می‌کند با مادرش است و مسلماً اگر حمایت و رفع احتیاجات کودک از طرف مادر یا جانشین او انجام نشود، زنده نخواهد ماند.
در مراحل اولیه زندگی کودک بین خود و افراد دیگر تمایزی نمی‌گذارد، به عبارت دیگر خود را به عنوان یک (1) نمی‌شناسد. ایده و فکر وجود مستقل داشتن از سال (2) زندگی تدریجاً شروع شده و ادامه می‌یابد و کودک به موجودیت خود به عنوان یک فرد پی می‌برد و این موقعی است که کودک برای اولین بار متوجه خود می‌شود که خودش می‌تواند با اراده دست و پایش را تکان دهد.
به طور کلی کودکان عقب مانده نسبت به افراد طبیعی آهسته، کند، بیحال، بی هدف، بدون توجه، فاقد حس کنجکاوی و هوشیاری، بدون اراده و مقاومت، زود باور، گول خور و…هستند. علت کندی و کمبود نیروهای عضلانی برای انجام کارهای ارادی به علت (3) است.
از نحوه بازی کودکان می‌توان به رشد هوشی آنان پی برد و شاید از نظر بالینی (4) تشخیص عقب ماندگی باشد. راه رفتن، نشستن، تکلم به تنهایی نمی‌تواند ملاک عمل برای رشد هوشی کودک باشد. نحوه بازی مانند بازی‌های تخیلی که خود را معلم یا پزشک می‌داند بطور انفرادی در سه یا چهارسالگی و شرکت در بازیهای دست جمعی با همسالان از 4 یا 5 سالگی دیده می‌شود که در کودکان عقب مانده ذهنی دیده نمی‌شود و یا خیلی دیر ظاهر می‌شود.
از والدین باید سؤال شود که آیا کودک بازی می‌کند، عمل اسباب بازیها را می‌داند، آن‌ها را به طور صحیح به کار می‌برد و در مورد وسایل بازی جدید کنجکاوی به خرج می‌دهد. بازی‌هایی که جنبه تحقیق و کنجکاوی دارند در پسران بیشتر از دختران دیده می‌شود. اهمیت اشیاء و اسباب بازی در موقع رفتن به دبستان قدری کمتر می‌شود ولی از بین نمی‌رود.
کودکی را باید یک مرحله (5) دانست که در آن رشد پیشرونده در تمام قسمتهای رفتاری مانند حرکتی، گفتاری، انطباقی، و شخصیتی اجتماعی که ارتباط مستقیمی با رشد سیستم عصبی عضلانی دارد، دیده می‌شود (6). طبق نظریه سایگو آنالیتیک اریکسون مراحل اولیه رشد یک (7) است، ولی بعداً کودک احتیاج به ارضا اجتماعی و ارتباط دارد. پیاژه ارتباط ارکانیسم را با (8) و بالاخره گیرین اسپان مراحل پشت سر هم رشد و توسعه (9) را ملاک عمل قرار می‌دهند.

A
1- فرد مستقل
2- دوم
3- ضعف در کنترل اعصاب و عضلات
4- بهترین روش
5- دینامیک ( پویا )
6- دید بیولوژیک گسل
7- نیاز فیزیولوژیک
8- محیط 
9- هیجانی عاطفی
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

مصاحبه، بررسی و معاینه کودک مبتلا به نارسایی هوشی
کودکان عقب مانده مانند بسیاری از کودکان از پزشک می‌ترسند و غالباً به علت وابستگی زیاد به والدین معاینه و جداکردن آن‌ها از مادرشان تا اندازه ای مشکل است. در ابتدا بهتر است کودک را آزاد بگذاریم تا کم کم به محیط اتاق عادت کند و در این فاصله شرح حال مختصری از مادر کودک می‌گیریم. ضمن صحبت با مادر می‌توان به کنجکاوی، توجه، وضع شنوایی و حتی برقراری رابطه با کودک پی برد و گاه گاهی نیز از کودک، که مشغول بازی است یا ساکت نشسته، سؤالات آسان و مختصری کرد.
اگر کودک به مدرسه می‌رود، و معمولاً در این سنین کودکان را برای بررسی نزد روانپزشک می‌برند، بهترین روش این است که کودک صفحاتی از کتاب درسی خودش را بخواند و معنی کند. در کودک عقب مانده ذهنی خواندن و نوشتن ممکن است طبیعی جلوه کند، ولی در مورد مسائل ریاضی مانند تفریق، ضرب، تقسیم و حل مسئله همان طوری که در این کتاب خواهید دید، دشواری زیادی خواهند داشت.
حافظه (1) کودک را می‌توان با گفتن سه یا چهار عدد که باید بعد از چند ثانیه عیناً تکرار کند و حافظه نزدیک او را براساس وقایع روز گذشته ( مثلاً به جاهایی که رفته، وسایلی که خریده و افرادی که دیده) امتحان کرد.

A

1- فوری